هزینه‌های همخانه شدن هم نجومی شد

گروه اقتصادی:مساله خانه‌های اشتراکی و فراوانی آگهی‌های همخانه حالا بار دیگر به محل بحث و گفتگو‌هایی در میان رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی تبدیل شده است. به گزارش اقتصاد ۲۴،اینکه بسیاری از مالکان نیز حالا به دنبال همخانه یا هم خانه‌هایی هستند تا اتاقی از خانه را اجاره بدهند و بخشی از هزینه زندگی را تامین […]

گروه اقتصادی:مساله خانه‌های اشتراکی و فراوانی آگهی‌های همخانه حالا بار دیگر به محل بحث و گفتگو‌هایی در میان رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی تبدیل شده است. به گزارش اقتصاد ۲۴،اینکه بسیاری از مالکان نیز حالا به دنبال همخانه یا هم خانه‌هایی هستند تا اتاقی از خانه را اجاره بدهند و بخشی از هزینه زندگی را تامین کنند البته که شاید موضوعی تازه باشد، اما در کل مفهوم خود مساله، همخانه در ایران و به خصوص کلانشهر تهران ابدا مساله عجیب و غریبی نبوده و یا تازه به بازار مسکن اضافه نشده است.

 

خانه‌های اشتراکی از ۳ دهه پیش تاکنون
مریم اکنون ۴۲ ساله است، اما می‌گوید که به عنوان دختری که در ۱۸ سالگی برای ادامه تحصیل به تهران آمده بود با مساله همخانه از سال ۱۳۷۹ همیشه مواجه بوده است.او می‌گوید که در همان ابتدای قبولی در دانشگاه با دوستی از شهر خودشان همخانه شد و بعدتر نیز همیشه همخانه داشته است.

اما او درباره روند یافتن همخانه می‌گوید که در سال‌های اول یعنی نخستین سال‌های دهه ۸۰ همیشه دم در دانشگاه‌های آزاد پر بود از این آگهی‌های هم خانه!مریم می‌گوید به عنوان دانشجوی یک دانشگاه دولتی یا باید از دوستانش در خوابگاه می‌پرسید که آیا کسی می‌خواهد از خوابگاه خارج شود و یا می‌رفت سراغ ورودی‌های دانشگاه‌های آزاد و شماره آگهی‌های روی دیوار را بر می‌داشت و به آنان زنگ می‌زد.

البته او برای سال‌ها یک روش دیگر را نیز به یاد می‌آورد، صفحه نیازمندی‌های روزنامه همشهری، در بخش مسکن و اجاره مسکن، ستون همخانه داشت و مریم به ما می‌گوید اوایل دهه ۹۰ از این طریق همخانه می‌یافته است و از طریق ضمیمه آگهی‌های همشهری برای یافتن همخانه اگهی می‌داد. او البته یادآور شد که همیشه کسانی که خانه اجاره کرده بودند مشخصات خانه اجاره ای را می‌دادند و در آگهی اعلام می‌کردند که قصد شریک شدن در هزینه‌ها را دارند.

مریم البته در پاسخ به این پرسش که آیا پیش می‌آمد که شخصی مالک باشد و به دنبال همخانه باشد نیز می‌گوید همیشه یک پرسش که از او پرسیده می‌شد این بوده که آیا خودش مالک است و او در جواب می‌گفته که خیر و خانه را اجاره کرده، اما این پرسش شاید بدان معنا بوده است که مالکانی هم بوده اند که خانه خود را با کسانی دیگر شریک می‌شده اند!

او در پایان نیز به موضوع جالبی اشاره می‌کند و می‌گوید اولین خانه ای که سال ۱۳۷۹ جایی در حوالی غرب تهران اجاره کرده بود، یک خانه ۱۵۰ متری بود که با پول پیش ۱۵۰ هزار تومان و اجاره ۷۵ هزارتومان اجاره کرده بودیم! رقمی که اکنون تقریبا برای اجاره بها، افسانه است.

رضا، اما زمانی که برای دوران دانشجویی به تهران آمد بعد از یک سال سکونت در خوابگاه، با دوستانش همخانه شد. او می‌گوید: اولین بار با دوستان خوابگاهی، خانه مشترکی تهیه کردیم و بعدتر نیز از طریق آگهی‌های روی دیوار در میدان انقلاب و اطراف دانشگاه ها، همخانه می‌یافتیم.

 

البته ارقامی که رضا برای اجاره مسکن در دهه ۸۰ از آن یاد می‌کند نیز بیشتر به شوخی شبیه است، اما او نیز  می‌گوید که برخلاف تصور عموم که زنان به سختی می‌توانستند خانه اجاره کنند و برای مردان راحت‌تر بود نه اصلا این طور نبود. اجاره خانه مجردی به چند دانشجو و یا کارمند آقا و یا خانم فرقی نمی‌کرد همیشه چالشی بود که با آن رو به رو بوده ایم.

رضا البته تصریح‌ می‌کند که بنگاه‌های مسکن و املاکی ها، اما هیچگاه علاقه‌ای به این مدل اجاره دادن اشتراکی نداشتند. اصولا در مساله همخانه سودی برای املاکی‌ها وجود نداشت پس به بهانه عدم شناخت و به ما ربطی ندارد خیلی دخالت نمی‌کردند و در نهایت نیز انواع سایت‌های مختلف برای یافتن همخانه و البته فراگیر شدن اپلیکیشن دیوار است که تا حد زیادی منجر به یافتن مسکن اشتراکی شده است.

جستجو برای سقفی با همخانه
 به نظر می‌رسد مساله همخانه و یا همان خانه‌های اشتراکی همواره همچون همه جای جهان در ایران و کلانشهر‌ها وجود داشته است. البته که شهر‌هایی با بافت جمعیتی بومی‌تر نیز پس از تاسیس دانشگاه های آزاد‌ پیاپی با این مدل خانه‌ها رو به رو شده اند.

شنیده‌ها حاکی از آن است که حتی شهر‌های کوچک تری چون علی آباد کتول، شیرگاه، نراق، فیروزکوه و … نیز در دهه ۸۰ و دوران طلایی دانشگاه آزاد در کشور، با این مساله بسیار روبه رو بوده اند. تاسیس دانشگاه‌هایی با وسعت بالا عملا منجر به وفور این مدل خانه‌ها در این شهر‌های کوچک شده بود.اما شاید تغییر بزرگی که حالا هر چند وقت یکبار اخبار این خانه‌ها را فراگیر می‌کند، دو مساله اصلی اول تغییر مدل اجاره و یافتن همخانه و دوم افزایش سرسام آور ارقام در این نوع از اجاره مسکن باشد.

روش‌های تازه برای یافتن همخانه
اگر روزگاری یافتن همخانه منوط به دیوار‌های شهر بود و یا باید به سراغ صفحه نیازمندی‌های همشهری می‌رفتیم، حالا کافی است یک جستجوی ساده کنید تا با انواع آگهی‌های مختلف برای همخانه در پایگاه‌های اینترنتی مخصوص این مورد مواجه شوید، پایگاه‌هایی که مجوز رسمی و قانونی نیز دارند.

کما این که هر چند وقت یکباری نیز یک پایگاه خبری یا سایت خبری، در گزارشی به این مساله می‌پردازد. برای مثال دو سال قبل و در سال ۱۴۰۱، وبسایت قرن نوشت: تقاضا برای اجاره سوییت و خانه‌های دانشجویی در بازار مسکن تهران به شدت افزایش یافت. در دو سال گذشته میزان استقبال از خانه‌های دانشجویی و اجاره سوئیت‌ها کاهش یافته بود، اما از ابتدای شهریور ماه شاهد افزایش چشمگیر تقاضا برای اجاره این خانه‌ها و سوئیت‌ها هستیم.

ارقام نجومی برای همخانه شدن
برخی از قیمت‌ها در آن زمان این گونه بود: «در شهرک اکباتان یک واحد ۶۸ متری با قیمت ۱۰۰ میلیون تومان ودیعه و ماهانه ۶.۵ میلیون تومان به صورت اشتراکی با یک خانم ۳۴ ساله آگهی شده است.
در دروازه دولت نیز یک واحد ۸۳ متری را برای هم‌ خانه شدن ۲ نفر آگهی کرده‌اند که هر کدام باید ۱۵ میلیون تومان ودیعه و ماهانه ۲ میلیون تومان اجاره پرداخت کنند و در مجموع در این واحد ۴ نفر سکونت خواهند داشت.

در محدوده میدان پاستور هم ۳ اتاق مبله و مجزا از یک خانه ویلایی به دانشجویان خانم اجاره داده می‌شود که مبلغ ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان بابت ودیعه در نظر گرفته شده واجاره ماهانه نیز برابر با همین مبلغ است و اگر بخواهید روزانه در این ساختمان اجاره کنید هزینه‌ای برابر با ۱۸۰ هزار تومان دارد که به عبارت دیگر می‌شود ماهی ۵ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان؛ مزیت اصلی این ساختمان نزدیکی آن به دانشگاه تهران است.در صادقیه نیز یک واحد ۴۰ متری زیرهمکف با ودیعه ۵ میلیونی و اجاره ۱.۵ میلیون تومانی به یک خانم موجه برای هم‌خانه شدن آگهی شده است.»

حال دو سال بعد از آن گزارش، این بار تجارت نیوز در گزارشی نوشته است که «این بار داستان مربوط به مستاجری نیست که برای هماهنگ کردن دخل و خرج خود دنبال مستاجری دیگری می‌گردد، بلکه آگهی مربوط به مالکی است که از پس هزینه‌های ملک خود برنمی‌آید و به دنبال مستاجرانی می‌گردد که همزمان با او در خانه‌اش زندگی کنند و اجاره بپردازند! او در آگهی خود ذکر کرده است دنبال سه هم‌ خانه خانم می‌گردد که بتوانند نفری ۱۲۰ میلیون تومان به عنوان رهن بپردازند. او اجاره ماهانه‌ای معادل پنج میلیون و ۵۰۰ هزار تومان را نیز در نظر دارد.

فایل بعدی مربوط به مستاجر آپارتمانی ۴۰ متری در شرق تهران است که دنبال همخانه‌ای می‌گردد تا بتواند رهنی ۵۰ میلیون تومانی و ماهانه اجاره‌ای معادل پنج میلیون تومان پرداخت کند.»
مستاجر دیگری نیز در محدوده امام خمینی شرایطی مشابه دارد. او می‌گوید: «قرارداد سال پیشم که تمام شد، هرچه حساب و کتاب کردم متوجه شدم نمی‌توانم از پس پرداخت آن بربیایم. حالا دنبال همخانه می‌گردم تا بتوانم حداقل اینجا را نگه دارم. با این قیمت‌ها پیدا کردن خانه جدید هم کار آسانی نیست.» خانه او واحدی ۴۰ متری است که ساختمان آن نیز هیچ امکاناتی ندارد؛ نه انباری، نه آسانسور و نه پارکینگ.

اما نباید از یاد برد که در جستجوی همخانه بودن هرگز در کلانشهر‌ها مساله عجیبی نبوده است، به خصوص که اگر به آمار مجردان قطعی متولد دهه ۶۰ نگاهی بیاندازیم متوجه می‌شویم که خیل بزرگی از این جمعیت اکنون در دهه چهارم زندگی خود به دنبال فضایی مستقل‌تر هستند و این تلاش برای استقلال حتی با همخانه شدن با کسانی دیگر چندان عجیب نیست.از سوی دیگر با هر بار جهش قیمت مسکن برای مثال در سال‌های ۱۳۸۵، ۱۳۸۸، ۱۳۹۱ و بعدتر در سال ۱۴۰۰، شاهد رشد درخواست برای همخانه شدن و خانه‌های اشتراکی در کشور بوده ایم.

خانه‌های اجاره‌ای اشتراکی با هزینه سرسام آور
حتی پیش از این نیز بار‌ها مالکانی بوده اند که یک اتاق یا کل خانه را به صورت اشتراکی با شخصی دیگر شریک شده اند.مساله عجیب‌تر و حیرت انگیزتر به نظر ارقام عجیب در مورد هزینه‌های خانه‌های اشتراکی و هزینه‌های همخانه شدن است.

اگر زمانی این همخانه شدن برای تقلیل هزینه‌های دانشجویی بود، با ارقامی که اکنون مطرح می‌شود به نظر می‌رسد اکنون باید بهای یک خانه دربست را برای هزینه همخانه شدن پرداخت کرد.

روزگاری اگر هزینه همخانه شدن گاه تا یک بیستم اجاره بهای منزل بود و این رقم در سال‌های اخیر به یک پنجم رسیده بود حالا می‌بینیم که گاه یک شهروند باید خانه ای که اجاره کرده تحویل بدهد و با همه آن پول به دنبال همخانه بگردد.کما این که گزارش بانک مرکزی از تحولات بازار مسکن شهر تهران در فروردین ۱۴۰۳ حاکی از آن است که رشد نقطه به نقطه شاخص اجاره در تهران بالغ بر ۴۵.۲ درصد بوده است. این رقم نشان از تشدید بحران اجاره بهای مسکن در تهران دارد.

نیز نموداری که بانک مرکزی از روند بازار اجاره از فروردین ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳ منتشر کرده نشان می‌دهد بازار اجاره در برخی مواقع، راه خود را از بازار مسکن جدا کرده است. در این مقطع سه‌ ساله در برخی مواقع قیمت مسکن و شاخص اجاره به موازات یکدیگر حرکت کرده‌اند، اما در چند ماه گذشته، نرخ رشد این دو شاخص به طور نسبی از یکدیگر فاصله گرفته‌اند. به این ترتیب رشد شاخص اجاره، شتاب بیشتری نسبت به شاخص قیمت مسکن در تهران داشته است.

در واقع کافی است سری به سایت‌های مربوط به خانه‌های اشتراکی و یافتن همخانه بزنید تا با ارقام نجومی مواجه شوید که سرتان سوت بکشد. از ودیعه‌های ۵۰ تا ۲۵۰ میلیون تومانی و اجاره‌هایی از ۲ میلیون تومان تا ۱۰ میلیون تومان را مشاهده می‌کنید.در یک مورد برای خانه‌ای در پونک درخواست ۱۰۰ میلیون ودیعه و اجاره ماهیانه ۱۰ میلیون تومان شده بود.در مورد دیگری برای آپارتمانی یک خوابه حوالی میدان گل‌ها درخواست ودیعه ۷۵ میلیون تومانی و اجاره ۱۲ میلیون تومانی شده بود و مستاجری که به دنبال همخانه می‌گشت خودش خانه را به رقم ۱۵۰ میلیون تومان ودیعه و اجاره ۲۵ میلیون تومان اجاره کرده بود.



برای خانه ای دیگر در حوالی میدان توحید نیز برای ودیعه رقم ۶۰ میلیون تومان و برای اجاره ماهیانه ۳ میلیون تومان طلب شده بود. این ارقام، اما نشان از نجومی شدن رشد مسکن در تهران دارد. رشد عجیب و غریبی که حالا هر روز روند بحرانی تری به خود می‌گیرد.

 

اخیرا نیز ایسنا خبر داده بود که رشد اجاره بها به مرز ۷۰ درصد نیز رسیده است و به گزارش اقتصاد ۲۴ این رسانه نوشت که بررسی‌های میدانی در تهران نشان می‌دهد برخی مالکان، اجاره بها را بین ۵۰ تا ۷۰ درصد افزایش داده‌اند. با توجه به آن‌که تعیین سقف مجاز افزایش ۲۵ درصد قیمت اجاره در سه سال گذشته نیز توفیق چندانی نداشته مستاجران امید چندانی به کنترل نرخ‌ها در سال جاری نیز ندارند.