هدیه ناتمام جهانگیر درویش به ایران دَرودی

گروه فرهنگی: شهریور ماه سال ۱۳۹۵ کلنگِ هدیه جهانگیر ـ معمار سرشناس ـ درویش به ایران درودی ـ هنرمند نقاش ـ در خیابان یوسف‌آباد به زمین زده شد. این هدیه، نقشه موزه‌ای بود که زن نقاش بنا داشت با حاصل فروش خانه‌اش در فرانسه بسازد.   به گزارش ایسنا، این سخن ایران درودی است که گفته […]

گروه فرهنگی: شهریور ماه سال ۱۳۹۵ کلنگِ هدیه جهانگیر ـ معمار سرشناس ـ درویش به ایران درودی ـ هنرمند نقاش ـ در خیابان یوسف‌آباد به زمین زده شد. این هدیه، نقشه موزه‌ای بود که زن نقاش بنا داشت با حاصل فروش خانه‌اش در فرانسه بسازد.
 

به گزارش ایسنا، این سخن ایران درودی است که گفته بود «امیدوارم همه هموطنان هنرمندم روزی در این موزه نمایشگاه بگذارند و یاد من را زنده نگه دارند. واقعا آرزو دارم که بتوانم به عنوان یک هموطن در مملکتم فرهنگ‌سازی کنم برای همین هم فکر می‌کنم باید زنده باشم تا آن مرکز فرهنگی که آرزو دارم را ایجاد کنم؛ مرکز تبادل فرهنگی ایران با کشورهای دیگر باشد.» 

صدای رسا و لرزان و لحن قاطع این زن نقاش با مرور سخنان او به خاطر می‌آید؛ همچنین غم و اندوهی که مشکلات عدیده برایش به وجود آورده بود و بسیار از نزدیکانش معتقد بودند حاصل از تأخیر در ساخت این موزه است. 

درودی بیش‌ از ۱۹۰ اثر به مردمِ ایران هدیه کرده بود تا در این مکان که قرار بود موزه فعال بین المللی در تهران باشد، به یادگار گذارد. به همین سبب هم بعضی آثار فروخته شده خود را در ازای پرداخت مبالغی از کلکسیونرهای خارجی خریده بود.

 

نقشه درویش برای هدیه به ایران درودی 
جهانگیر درویش (۱۳۱۲- ۱۴۰۳) معمارِ این موزه بود. درودی در مراسم کلنگ‌زنیِ این موزه ناتمام به او عنوانِ «فخر معماری ایران» را اطلاق کرده بود. درویش نیز در جزییات طراحی این هدیه، شرایط آثارِ ایران درودی و تعداد آن‌ها را در طراحی در نظر گرفته بود و در این بین، همان‌طور که دَرودی می‌خواست جایگاهی را هم برای نمایش آثار دیگر هنرمندان اختصاص داده بود.

درویش  اظهار کرده بود که «به دلیل سایز بزرگ تابلوها و همچنین تعداد زیاد آنها، به دیوارهای زیادی برای نصب نیاز داریم، پس شرایط لازم برای این کار را به وجود می‌آوریم. امیدواریم هرچه زودتر بتوانیم ساختمان موزه خانم درودی را که بابت این موضوع نگرانی بسیاری هم دارد آماده و تحویل دهیم.»
او درباره معماری این موزه هم گفته بود که «معماری این موزه در فضای باز است و وسط آن ستونی وجود ندارد. به همین دلیل به اصطلاح شکل زین اسبی برای آن تعبیه شده است. همچنین بخشی به عنوان آمفی‌تئاتر در زیر ساختمان موزه برای آن در نظر گرفته‌ایم.»

این ساختمان البته یاد معماری هویت‌مند ایران را هم زنده می‌کرد و متناسب با اهمیتی بود که ایران درودی، هنرمند سبکِ سورئال برای اصالت قائل می‌شد. بدون تزیینات بی‌هویت و سنگ‌نماهای امروزی، قرار بود بیرون آن یاد معماریِ اصیل و درونش یاد هنرِ ایران را زنده‌نگه دارد. نمای بیرونی این موزه قرار بود مانند یکی از آثار شناخته شده درویش، ساختمان تلویزیون باشد؛ «نمای بیرونی موزه مثل ساختمان تلویزیون که سال‌ها پیش ساخته‌ام ساده، بتنی و همراه با شیارهای مخصوص است.»

درویش که احتمالا اهداف درودی درباره ایجاد مکانی برای تبادل فرهنگ را هم در نظر گرفته بود، به اختصاص سالن کنفرانسی با ظرفیت بیش از ۱۰۰ نفر هم اشاره کرده و گفته بود که با اجاره این سالن به انجمن‌ها و اجرای برنامه‌های مرتبط مختلف و غیره هزینه‌های موزه تامین خواهد شد. به نظر می‌رسد که این موزه با کمک طراحی قرار بود نه تنها به عنوان محلی برای تبادل فرهنگ و هنر مورد استفاده قرار گیرد که تحت شرایطی هم بخشی از هزینه‌های خود را تامین کند.

موزه ایران درودی اما ناتمام مانده است و این هدیه، نصفه‌کاره. دلیل بی نتیجه‌ ماندن این موزه، کارشکنی باشد یا مشکلات اداری و… اما هنوز به بهره‌برداری نرسیده است. با این حال هر کجا نام ایران درودی و جهانگیر درویش به میان بیاید، یک نامِ ناتمام با اسمِ «موزه ایران درودی» طرح و بیان خواهد شد.