مرد مسافرکش، متهم به قتل کارمند جوان

گروه حوادث: مردی که متهم است کارمند جوانی را به قتل رسانده و گوشی تلفن همراهش را سرقت کرده، یک‌بار دیگر پای میز محاکمه رفت و اتهام قتل را رد کرد.بر‌اساس محتویات پرونده دوازدهم بهمن سال ۹۵ عابرانی که از فلکه صادقیه می‌گذشتند، با صحنه وحشتناکی روبه‌رو شدند. جنازه خونین یک پسر جوان در حاشیه […]

گروه حوادث: مردی که متهم است کارمند جوانی را به قتل رسانده و گوشی تلفن همراهش را سرقت کرده، یک‌بار دیگر پای میز محاکمه رفت و اتهام قتل را رد کرد.بر‌اساس محتویات پرونده دوازدهم بهمن سال ۹۵ عابرانی که از فلکه صادقیه می‌گذشتند، با صحنه وحشتناکی روبه‌رو شدند. جنازه خونین یک پسر جوان در حاشیه خیابان رها شده بود. عابران بلافاصله با پلیس تماس گرفتند. سپس جنازه به پزشکی قانونی منتقل شد و کارشناسان پزشکی قانونی علت مرگ را خفگی اعلام کردند.

پلیس به تحقیق پرداخت و دریافت جنازه متعلق به پسر ۳۰‌ساله‌ای به نام محمد است که وقتی پدر‌و‌مادرش به سفر کربلا رفته بودند، کشته شده است. پلیس به تحقیق پرداخت و درحالی‌که فرضیه جنایت با انگیزه سرقت قوت گرفته بود، پلیس به ردیابی موبایل محمد پرداخت و فهمید گوشی موبایل محمد به سرقت رفته است.پنج ماه از این جنایت گذشته بود که پلیس دریافت گوشی محمد روشن شده است. به‌این‌ترتیب به ردیابی تلفن همراه پرداخت و رد یک مرد جوان به نام عزیز ۳۷ساله را یافت. پلیس سپس خودروی عزیز را شناسایی و او را بازداشت کرد. عزیز در بازجویی‌ها ادعا کرد محمد را نمی‌شناسد و از نحوه مرگ او بی‌خبر است و گوشی موبایل او را داخل ماشینش پیدا کرده است.

همسر عزیز در تحقیقات گفت: همسرم یک شب به خانه آمد و گوشی موبایلی را به من هدیه داد. او اصلا نگفته بود گوشی موبایل را پیدا کرده است. تناقض‌گویی‌های این زوج موجب شد علیه عزیز کیفرخواست صادر شود. به‌این‌ترتیب او در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و پدر و مادر محمد برای عزیز حکم قصاص خواستند.

پدر قربانی گفت: پسرم در یک کارخانه خودروسازی کار می‌کرد. صبح‌ها ساعت شش با سرویس به محل کارش می‌رفت. پسرمان آن روز برای رفتن به محل کارش خواب مانده بود و احتمالا به‌عنوان مسافر سوار خودروی قاتل شده است. سپس متهم در جایگاه ویژه ایستاد و منکر جرمش شد.

او گفت: اصلا مرتکب قتل نشده‌ام. من در مسیر اتوبان ستاری مسافرکشی می‌کردم و پنج ماه قبل از اینکه بازداشت شوم، وقتی در حال تمیز‌کردن ماشین بودم، گوشی موبایل را پیدا کردم. داخل آن هیچ سیم‌کارتی نبود؛ به‌همین‌خاطر پنج ماه منتظر شدم تا شاید صاحب آن را پیدا کنم؛ اما چون کسی مراجعه نکرد، آن را به همسرم هدیه دادم. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و عزیز را به قصاص محکوم کردند؛ اما این حکم در دیوان عالی کشور تأیید نشد.

این‌بار شوهرخواهر قربانی گفت: وقتی عزیز به اتهام قتل برادرزنم دستگیر شد، در همان ابتدا در پلیس آگاهی گفت من محمد را خفه نکرده‌ام. او با این حرف خودش را لو داد؛ چون نحوه قتل را می‌دانست. من شک ندارم او محمد را کشته است. با این ادعا قضات دادگاه، تلفنی با افسر پرونده‌ای که در پلیس آگاهی مسئول تحقیق درباره این پرونده بود صحبت کردند؛ اما این افسر آگاهی گفت چنین حرفی را از متهم نشنیده است. در پایان قضات برای تصمیم‌گیری بار دیگر وارد شور شدند.