اصلاح‌طلبان در رویای تَکرارِ دوم خرداد

گروه سیاسی:روزنامه شرق نوشت: اسحاق جهانگیری، نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری که سابقه حضور در دولت اصلاحات را دارد، با توییتی این‌گونه دوم خرداد سال ۷۶ را گرامی داشته است: «دوم خرداد است؛ سالگرد روزی که روشن شد مردم خواستار تغییرند و نظام هم انعطاف نشان داد. خاتمی و دولت اصلاحات تهدیدهای جدی بین‌المللی و منطقه‌ای را […]

گروه سیاسی:روزنامه شرق نوشت: اسحاق جهانگیری، نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری که سابقه حضور در دولت اصلاحات را دارد، با توییتی این‌گونه دوم خرداد سال ۷۶ را گرامی داشته است: «دوم خرداد است؛ سالگرد روزی که روشن شد مردم خواستار تغییرند و نظام هم انعطاف نشان داد. خاتمی و دولت اصلاحات تهدیدهای جدی بین‌المللی و منطقه‌ای را از ایران دور کردند و فرصت‌های نو برای ‎توسعه ایران و گشایش در زندگی مردم به وجود آوردند.
کشور بازهم به ‎اصلاحات افق‌گشا و واقعی نیاز دارد». جهانگیری که سابقه نمایندگی جیرفت در مجلس دوم و سوم و استانداری اصفهان در دولت مرحوم آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی را داشت، در دولت سیدمحمد خاتمی به عنوان وزیر معادن و فلزات انتخاب شد و پس از ادغام وزارت صنایع با وزارت معادن و فلزات، وزارت صنایع و معادن را بر عهده گرفت. او هم‌اکنون هشت سال است که معاون‌اولی دولت حسن روحانی را بر عهده دارد.
سوابق نشان می‌دهد جهانگیری برای هر دو رئیس‌جمهور رفاقت کرده و سنگ‌تمام گذاشته است. در سال ۹۶ و در مناظره‌های ریاست‌جمهوری، در دفاع از دولت و حسن روحانی کم نگذاشت. همان روزها بود که در شبکه‌های اجتماعی از او به عنوان یک رفیق درست‌و‌حسابی نام برده می‌شد که پشت دوست خود را خالی نمی‌کند.
پس از آن نیز آنجا که دولت باید نرخ جدید دلار را اعلام می‌کرد، این جهانگیری بود که جلو آمد و اتفاقا مورد آماج طعنه و تمسخرها قرار گرفت. حتی زمانی که شایعه اختلافش با رئیس دفتر رئیس‌جمهوری به گوش می‌رسید یا آنجا که گفت اجازه برکناری منشی خود را هم نداشته باز در کنار روحانی ماند و در رفاقت کم نگذاشت.
او حالا نامزد اصلی اصلاح‌طلبان برای جانشینی حسن روحانی محسوب می‌شود. به گفته محمد نعیمی‌پور از فعالان اصلاح‌طلب، آقایان خاتمی، کروبی و موسوی‌خوئینی‌ها از جهانگیری خواسته‌اند که کاندیدای ریاست‌جمهوری شود. جهانگیری در جایی نیز گفته بود که به دعوت مرحوم هاشمی‌رفسنجانی و خاتمی و بعدتر حسن روحانی برای انتخابات سال ۹۶ ثبت‌نام کرده بود.
نعیمی‌پور گفته بود: «از منابع موثقی شنیده‌ام که جناب آقای کروبی نظرشان را اعلام کرده‌اند و به اطلاع آقای دکتر جهانگیری رسانده‌اند که ایشان برای ثبت‌نام و اعلام کاندیداتوری اقدام کنند و همچنین طبق اطلاع من آقای خاتمی هم مستقیما صحبتی داشته‌اند و این مطلب را به آقای دکتر جهانگیری منتقل کرده‌اند و همچنین آقای موسوی‌خوئینی‌ها تحلیل و استدلالشان را برای اینکه آقای دکتر جهانگیری وارد کارزار و صحنه انتخابات شوند به ایشان انتقال داده‌اند».
نگاه و علاقه مثبت سیدمحمد خاتمی به جهانگیری، یک‌طرفه نبوده و اتفاقا او برای رئیس دولت اصلاحات سنگ‌تمام گذاشته است. او بارها تلاش کرده مشکل ممنوع‌التصویری و ممنوع‌البیانی خاتمی را حل کند. جهانگیری حتی با مقام معظم رهبری صحبت کرده بود؛ او در گفت‌وگو با جماران که سال گذشته انجام شد، آن جلسه را این‌گونه تعریف کرده است: «من راجع به آقای خاتمی یک بار در سال ۹۵ خدمت مقام معظم رهبری مفصل صحبت کردم.
در واقع از نظر خودم، جمع‌بندی ایشان راجع به آقای خاتمی از سال ۹۵ که با من صحبت کردند، از چیزهایی که دوستان دیگر صحبت می‌کردند کاملا متفاوت بود. بعضی از بزرگان نقل می‌کردند که مقام معظم رهبری نظرات خاص و تندی دارند». او ادامه داد: «من رفته بودم از طرف جریان اصلاحات صحبت کنم.
ویژگی‌هایی از آقای خاتمی گفتم. تعبیر مقام معظم رهبری این بود که: من آقای خاتمی را روحانی تمیزی می‌دانم که نه آلودگی مالی دارد و نه آلودگی اخلاقی. البته انتقاداتی هم داشتند و گفتند. ما فکر می‌کردیم که می‌توانیم اینها را حل‌وفصل کنیم». جهانگیری گفته بود: «البته من در این فاصله با خیلی از افراد دیگر در بحث‌های مربوط به حل مسائل جریان اصلاحات صحبت کرده بودم؛ همه هم با نوع طرح من و زاویه‌ای که ورود پیدا می‌کردم که عمدتا یک دیدگاه ملی بود، موافق بودند.
البته نه آقای خاتمی و نه کس دیگری نیاز به این ندارد که کسی وساطت و پادرمیانی کند. از دیدگاه ملی، انسانی که می‌خواهد کشور اداره شود و مسائل کشور حل شود و همه نیروها در این راستا قرار بگیرند و هم‌افزایی نیروها بیشتر باشد و دامنه نفوذ رهبری انقلاب در نیروهای داخل تقویت شود، این دیدگاه را داشتم و دوستان هم همین دیدگاه را داشتند».
او معتقد بود خاتمی از رؤسای جمهوری بود که دوره خود را خیلی باشکوه به پایان برد و با اینکه مجلس هفتم و صداوسیما رابطه خوبی با رئیس دولت اصلاحات نداشتند، اما بهترین مراسم تجلیل را برای او گرفتند. جهانگیری گفته بود بعد از پایان هشت‌ساله هم تا سال ۸۸ ارتباط ایشان با مقام معظم رهبری خیلی برنامه‌ریزی‌شده و مستمر بود و ماهانه می‌رفتند و صحبت می‌کردند، گزارش می‌دادند و نظراتی را که داشتند، منتقل می‌کردند.
حل مشکل سیدمحمد خاتمی چنان برای جهانگیری مهم بود که سردار قاسم سلیمانی را به کمک طلبید. او همچنین از علاقه سردار شهید برای کمک به حل مشکل خاتمی گفته بود و اینکه آخرین جلسه دیدار او با حاج قاسم درباره همین موضوع بوده است.
جهانگیری جریان این جلسه را در آذر سال ۹۸ که کمتر از یک ماه به شهادت ایشان مانده بود، این‌گونه روایت کرد: «اولین باری بود که در دوره معاون‌اولی من به دفتر ایشان رفتم. صبح جمعه‌ای بود که به دفتر ایشان رفتیم و یکی دیگر از دوستان و مسئولان بالای امنیتی کشور هم حضور داشت و سه نفری بودیم. در واقع تدبیر سردار این بود که سه نفری صحبت کنیم. آنجا خیلی بحث کردیم و به جمع‌بندی روشنی رسیدیم و قرار شد که یک‌سری اقداماتی را من انجام بدهم.
اقداماتی که بنا شد من انجام بدهم عمدتا این بود که با برخی از دوستان باید گفت‌وگو می‌کردم و آنها کارهایی انجام می‌دادند. اقداماتی هم باید دوستان امنیتی انجام می‌دادند و نهایتا یک‌سری اقدامات هم سردار سلیمانی باید انجام می‌داد. اقداماتی که ما باید انجام می‌دادیم، انجام شد».
او گفته بود که بعد از دو هفته به سردار گفته که کارها را انجام داده و حاج قاسم نیز گفته که در حال دنبال‌کردن مسائل است و بعد از بازگشت حضوری صحبت می‌کنند. سردار سلیمانی قبل از سفر آخر نیز با جهانگیری تلفنی صحبت کرده و می‌گوید از نظر او همه مسائل تمام‌شده است و بعد از بازگشت به سمت یک حل جدی می‌رویم.
معاون‌اول رئیس‌جمهوری از اقدامات سردار به این نتیجه رسیده بود که بعد از شهادت حاج قاسم مشخص شد که او رابطه ویژه‌ای با مقام معظم رهبری داشته که هیچ‌کس آن رابطه را نداشت. جهانگیری گفته بود برای ما روشن بود که اگر سردار به چیزی باور پیدا کند و دنبال آن برود، می‌تواند آن مسائل را به نتیجه برساند.
او همچنین درباره دیدگاه‌های سردار سلیمانی در آن جلسه نیز گفته بود: «در آن جلسه که قاعدتا نوارش در اختیار حکومت هست، وقتی ما با برادر امنیتی گفت‌وگو می‌کردیم و ایشان به ما گفت که شما این کار را کرده‌اید و ما گفتیم که شما این کار را کرده‌اید، حاج قاسم گفت اگر بخواهیم راجع به گذشته بحث کنیم هیچ خاصیتی ندارد و ببینیم که آینده چه می‌شود و چه کار باید کرد. سردار سلیمانی به اصولی معتقد بود که آن اصول مهم بودند و من هم قبول داشتم.
می‌گفت بالاخره ما باید قبول کنیم که در چارچوب نظامی داریم حرکت می‌کنیم که ویژگی‌ها و آرمان‌هایی دارد؛ امام و رهبری آرمان‌هایی برای آن ترسیم کرده‌اند. اگر اصول اصلی نظام را بپذیریم، جایی که دشمن سعی می‌کند بگوید این افراد یا این جریان از این اصول عبور کرده‌اند، باید برای جامعه آشکار کنیم که چنین اتفاقی نیفتاده است.
باید بپذیریم که حرف و موضع رهبر انقلاب در کشور فصل‌الخطاب است». جهانگیری گفته بود: «فکر می‌کنم بعد از همان جلسه‌ای که با مقام معظم رهبری داشتم در جای دیگری گفتم که اصلاحات این اصول را قبول دارد و این اصولی بود که به‌نوعی آنجا مورد بحث قرار گرفته بود. لذا با چارچوب روشن و بدون ورود به بحث‌های سیاسی، اگر همه اصول اصلی انقلاب را قبول کنیم و روی آن تفاهم داشته باشیم، همه مسائل قابل حل است و هیچ جایی مشکل پیدا نمی‌کنیم». او گفته بود سردار سلیمانی هیچ اختلافی با خاتمی نداشت و اتفاقا او را دوست داشت.
جهانگیری از علاقه سردار به حل مسائل کلی کشور گفته بود در عین حال که انتقاداتی نیز به دوستان ما داشت. معاون‌اول رئیس‌جمهور از رابطه خوب سپاه و دولت حتی بعد از اتفاقات سال ۷۸ گفت: «من فکر می‌کنم فرماندهان و مجموعه سپاه در دوره آقای خاتمی رابطه خیلی خوبی با دولت داشتند.
هیچ وقت در آن دوره رابطه ما مشکلی نداشت. سال ۷۸ سال ویژه‌ای شد. بالاخره اتفاقاتی که افتاد، حرف‌هایی که زده شد و بعد مسائلی که پیش آمد، جایی هم گفته شد که برخی از اعضای دولت یا بخش‌هایی در داخل دولت راضی بودند به اتفاقاتی که افتاد. باعث شد که یک نامه دلسوزانه و هشداردهنده نسبت به اتفاقاتی که می‌تواند بیفتد به آقای خاتمی داده شد و بعد از آن هم رابطه همچنان صمیمی بود.
یک بار هم من یادم نمی‌آید که بعد از آن نامه، رابطه دولت و سپاه یا افرادی مثل سردار سلیمانی با آقای خاتمی بد شده باشد؛ همواره ارتباط خوبی تا آخر دولت دوم آقای خاتمی میان دولت و سپاه برقرار بود». جهانگیری درباره محتوای آن نامه نیز گفت: «خودم هیچ وقت آن نامه را نخواندم و انگیزه هم نداشتم که از آقای خاتمی بپرسم؛ شاید هم اگر می‌گفتم می‌گفت این نامه خصوصی است. ولی به هر حال، در خبرها شنیدم و در جریان مسائل کلی آن قرار گرفتم.
هیچ وقت احساسم این نشد که این نامه، نامه بدی به آقای خاتمی بوده است. ممکن بود جملاتی در آن بوده که اگر الان دیده شود بگویند این جمله برای آن زمان خوب نبود، ولی بعد از آن نامه هیچ قطع رابطه و ارتباط منفی نبود». باید منتظر ماند و دید آیا شورای نگهبان اسحاق جهانگیری را برای کارزار انتخابات ریاست‌جمهوری تأیید می‌کند یا نه. اگر چنین اتفاقی بیفتد باید ببینیم او درباره رفع مشکلات خاتمی چه وعده‌ای می‌دهد و آیا مانند حسن روحانی انتظار مردم برای رفع ممنوع‌التصویری رئیس دولت اصلاحات را فراموش خواهد کرد؟