منطق «تبیین»، علیه بگیر و ببند فضای مجازی
ماجرای ساماندهی فضای مجازی هر روز وارد فازهای جدیدی میشود. هر روز چرخ جدیدی میخورد و حواشی جدیدی حول آن شکل میگیرد. اینبار و بعد از سخنان اخیر رهبری یکی از اصلیترین دلایل و استدلالهای مدافعان طرح صیانت از فضای مجازی به چالش کشیده شد. بطوریکه بعد از این سخنان و بهرغم موضعگیریها و بازخوردهایی که مخالفان این طرح داشتند، هیچ صدایی از موافقان شنیده نشد و دیگر خبری از کلیدواژه اصلی آنها در مواجهه با مخالفان یعنی «تصمیم حاکمیت» نیست و نشد.
به گزارش ایسنا، روزنامه «فرهیختگان» در ادامه نوشت: اینکه حاکمیت دقیقا کیست و چیست و کجاست، خب حتما جای بحث و بررسی دارد و به نظرم یکبار برای همیشه باید مشخص شود اگر چنین تصمیمات مهمی از جایی تدوین و توصیه میشود آنجا کجاست که حاکمیت معرفی میشود و بعد از حاشیهسازیها و تصمیمات تمام هزینههایش هم برای همین حاکمیت فاکتور میشود؟ نمیشود که حاکمیت یک تصمیمی را بگیرد یا موافق یک اقدامی باشد، آنوقت برای آن تصمیم خود هزینه هم بدهد و … ، بگذریم.
بگذارید دو نقل قول از رهبری را با هم مرور کنیم: «در جنگهای سخت با سلاحهای قدیمی دیگر نمیشود جنگید. امروز با شمشیر و با نیزه و با این چیزها نمیشود به جنگِ توپ و موشک و مانند اینها رفت. در جهاد تبیین هم همینجور است؛ با شیوههای قدیمی [نمیشود کار کرد]. البتّه بعضی از شیوههای قدیمی جایگزین ندارد، مثل منبر، مثل مدّاحی؛ اینها قدیمی است امّا اینها جایگزین ندارد؛ اینها همچنان اثرگذار است و هیچچیز دیگری جای اینها را نمیگیرد، لیکن از لحاظ ابزارهای گوناگون بایستی بهروز حرکت کرد. البتّه ما امروز در این زمینه سلاحهای سختافزاریمان خوب است؛ یعنی بخش فضای مجازی و امثال اینها بالاخره فعّالند و کار میکنند و اگرچه فضای مجازی مشکلاتی دارد – که انشاءالله جناب آقای رئیسی و دوستانشان باید همّت کنند و هرچه زودتر باید این مشکلات برطرف بشود – لیکن بههرحال در دسترس است؛ کارهایی که بایستی انجام بگیرد، از لحاظ سختافزاری در دسترس است؛ مهم بخش نرمافزاری قضیّه است. سلاح تبیین یک بخش نرمافزاری مهمّی دارد؛ در اینجا بایستی نوآوری صورت بگیرد، بایستی سخن نو گفته بشود و شیوه نو در بیان ذکر بشود.» رهبری در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری ۱۹/ ۱۲/ ۱۴۰۰
«این فضای مجازی امروز از فضای حقیقیِ زندگی ما چندبرابر بزرگتر شده؛ بعضیها اصلا در فضای مجازی تنفّس میکنند؛ اصلا آنجا تنفّس میکنند، زندگیشان در فضای مجازی است. جوانان هم سروکار دارند با فضای مجازی، با انواعواقسام چیزها و کارها، با برنامههای علمیاش، با اینترنتش، با شبکههای اجتماعیاش، با مبادلات و امثال اینها سروکار دارند؛ خب، اینجا لغزشگاه است. هیچکس نمیگوید آقا جادّه نکش. اگر شما در یک منطقهای جادّهای لازم دارید، خیلی خب، جادّه بکش، جادّه اتوبان هم بکش امّا مواظب باش! آنجایی که ریزش کوه محتمل است، آنجا محاسبه لازم را بکنید. ما به دستگاههای ارتباطی خودمان، به مجموعه وزارت ارتباطات و شورایعالی مجازی-که بنده از آن هم گله دارم- سفارشمان این است. ما نمیگوییم این راه را ببندید؛ نه، اینکه بیعقلی است. یک کسانی نشستهاند، فکر کردهاند، یک راهی باز کردهاند بهعنوان این فضای مجازی و به قول خودشان سایبری؛ خیلی خب، از این استفاده کنید منتها استفاده درست بکنید؛ دیگران دارند استفاده درست میکنند؛ بعضی از کشورها طبق فرهنگ خودشان این دستگاهها را قبضه کردهاند. ما چرا نمیکنیم؟ چرا حواسمان نیست؟ چرا رها میکنیم این فضای غیرقابل کنترل و غیرمنضبط را؟ مسئولند، یکی از مسئولان هم همینها هستند؛ دستگاه وزارت ارتباطات است.» رهبری در دیدار با معلمان و فرهنگیان ۱۳/ ۲/ ۱۳۹۵
مجلس نه علمش را داشت و نه صلاحیتش
خب ناظر به همین دو نمونه از بیانات رهبری و با درنظر گرفتن این مساله که منظور موافقان طرح صیانت از موافقت حاکمیت با آن موافقت رهبری است، میتوان ادعا کرد که این استدلال جدیتر از همیشه به چالش کشیده شده است و حالا باید دید با این بیانات چه موضعگیری و استدلال جدیدی از سوی موافقان طرح علم خواهد شد. رهبری در بیانات چند روز پیش، ضمن اشاره به این مساله که محتوا ارجح از هر مساله دیگری در فضای مجازی است و مشکل سختافزاری نداریم، به نوعی سناریوی بگیر و ببندهایی را که در ذهن برخی نمایندگان و طراحان طرح صیانت بود، رد کردند و در ادامه تصمیمگیری و سامانبخشی به فضای مجازی را وظیفه دولت دانستند. اینجا بد نیست به سخنان رهبری در جمع نمایندگان مجلس هم اشاره داشته باشیم. رهبری خردادماه سال جاری و در دیدار تصویری با نمایندگان مجلس شورای اسلامی فرمودند: «در مسائل حسّاس و مهم- ترجیح این است که به جای طرح، لایحه مطرح بشود. چون خصوصیّت لایحه این است که امکان تواناییِ کارشناسی دولت هم پشتوانهاش است؛ چون دولت هم دستگاه کارشناسی وسیعی دارد. لوایح خب از این هم برخوردار است؛ [یعنی] علاوهبر اینکه شما کارشناسی میکنید، در دولت هم کارشناسی شده؛ بهعلاوه وقتی که لایحه باشد، چون مجری دولت است و او میخواهد اجرا کند، طبعا با موافقت بیشتری اجرا خواهد شد؛ این هم یک مطلب.» خب پس از دو جهت صریحا تلاشها برای تصویب طرحی موسوم به طرح صیانت که هزینههای هنگفتی را به جامعه تحمیل کرد و باعث ایجاد شکاف بین مردم و نظام شد مورد ایراد واقع شده است. یک اینکه باید به جای توسعه سختافزارها بهدنبال تولید محتوای مطلوب باشیم و بگیر و ببندها را فراموش کنیم، دو اینکه ساماندهی در این فضا را به دولت بسپاریم تا وزارت ارتباطات و دولت در قالب لایحه آنچیزی که قابلیت اجرا شدن دارد و به بهبود وضعیت موجود کمک میکند در اختیار مجلس و نمایندگان قرار گیرد.
محدودیت و مسدودسازی کمبود محتوا را جبران نمیکند
در ادامه و برای تبیین بهتر مساله گفتوگویی با محمدجعفر نعناکار از مدیران سابق وزارت ارتباطات و حقوقدان فضای مجازی انجام دادیم و او ناظر به سخنان رهبری و تقلای نمایندگان مجلس برای تصویب طرح صیانت گفت: «مواجهه با فضای مجازی از جهات مختلف قابل بررسی است ولی آنچه به ذهن میرسد یا سیر تاریخی بیانات آقا نشان میدهد، از زمان ایجاد شورایعالی فضای مجازی به نظر میرسد فوکوس روی محتوا از اهمیت ویژهای برخوردار بود. شورایعالی فضای مجازی سالهای قبل طرح کلان شبکه ملی اطلاعات را مصوب کرد و در آن رهنگاشتی قرار داد. این رهنگاشت جدول مفصلی است و چند صفحه است و وظایف دستگاههای مختلف را مشخص کرده که در سه لایه زیرساخت، خدمات و محتوا بحث میشود. آنچیزی که تا امروز با آن مواجه بودیم و بیشتر به وزارت ICT یا به نهادهای دولتی غیر از وزارت ارشاد، مرتبط میشود ایجاد زیرساخت و خدمات است. این دو جزء وظایف منفصل دولت به شمار میآید که هر نوع خدماتی را گسترش دهد، هر خدمتی در فضای مجازی تعریف میکنید وظیفه دولت است که گسترش دهد و بسازد و ایجاد کند، حتی پلتفرمهایی همچون VODها و بانکی و رمزارزها و…! زیرساختها هم مراکز داده و… است. بخش بسیار محدودی در مصوبه بهسمت محتوا چرخید که وزارت ارشاد، حوزههای علمیه، سازمان تبلیغات اسلامی در لایههای پایینتر بسیج و… وظیفه تامین محتوا را داشتند. اتفاقی که افتاد این است که به علت سیال و رقیق بودن مفهوم محتوا که نمیتوان حدود آن را مشخص کرد که چطور تولید و رگوله شود و مفاهیم اسلامی در آن داخل شود یا مبانی اسلامی در آن دیده شود، این قضیه وا رفته است. دوستان در مجلس یا جاهای دیگر که قدری دغدغه دارند، که این فضا رها است و متولی درستی ندارد، رویکرد سلبی دارند و زیرساختها بهسمتی میرود که ترافیک بینالملل را محدود کنند یا ترافیک را گران کنند و… . اینها راهکاری نیست که نبود محتوا را جبران کند.»
رویکرد رهبری همواره بر محتوا بوده نه سختافزار
نعناکار با اشاره به اینکه نباید سنگرهای فضای مجازی را خالی کرد و به هر دلیلی باعث عدم حضور مردم در آنها شد، گفت: «اگر پلتفرم خارجی را محدود کنید عملا سنگر را خالی کردهاید. همان اتفاقی که مدتی در دولت اصلاحات درمورد سینما افتاد. سینما طوری شد که بچههای مذهبی و حزباللهی سینماها را خالی کردند. سینما به ابتذال کشیده شد یعنی خالی کردن سنگر همیشه این امر را در پی دارد. بیانات آقا درباره فضای مجازی و رویکرد ایشان در این خصوص، این است که رها است یا انتظار دارند سامان بهتری یابد و بیشتر روی مساله فرهنگی، محتوایی تمرکز دارند. مساله این است که محرک و مشوق ایجاد کنیم که این فضا بهسمت ارزشهای داخلی کشور بیــــایــــــد. نمیدانم دوستان به چه دلیل رویکرد سختافزاری دارند به جای نرمافزاری! بهسمت مسائل سلبی میروند و میخواهند فیلتر کنند و اگر اینچنین نخواهند جامعه سوءنسبت به این امر دارد، درحالیکه به این سمت بیایند و شعله محتوا را بیشتر کنند اتفاقا اکوسیستم بیشتر میپذیرد که خدمات محتوا را بیشتر کند. نکته دیگری که نباید از آن غافل شد این است که شما نمیتوانید نسبت به فناوری موضع منفی بگیرید. فناوری و نوآوری را همواره باید جهتدهی کنید. جهتدهی فناوری و نوآوری در حوزه تکنولوژی اصولا با محتوا جهتگیری میکند، نه با اینکه سختافزار یا تکنولوژی را خط دهید. خط دادن حتما با محتواست چون پلتفرمهای خارجی حالت دولبه دارند و کاری که میتوانید انجام دهید این است که با محتوایی که به نظر شما مفیدتر است، فضا را غنیتر کنید.»
دولت لوایح خود را بهتر از مصوبات مجلس اجرا میکند
یکی دیگر از توصیههای رهبری این بود که ساماندهی فضای مجازی به دولت سپرده شود و در خلال سخنان هم به این موضوع اشاره کردند. این مدیر سابق وزارت ارتباطات در اینباره هم گفت: «دوستان در دولت با توجه به رهنگاشت خود طرح به مجلس بدهند چون آنها مجری هستند. وقتی خود آنها مجریاند میدانند باید چه کنند، دیکتهای نیست که مجلس چیزی را مصوب کند و به دولت بدهد. قطعا چیزی که از مجلس به دولت برسد اجرای آن کمرنگتر از چیزی است که دولت مصوب کند.»
تولید محتوا یعنی پلتفرمها دست مردم باشد نه اینکه لشکر سایبری راه بیندازیم
این حقوقدان فضای مجازی در ارتباط با عقبماندگی ایران در حوزه تولید محتوا نسبت به سایر کشورهای دنیا گفت: «در این حوزهها از دنیا عقب هستیم. یک زمانی جلو هستیم و خودتان تحلیل خطا میکنید ولی وقتی عقب هستید باید به تجربیات دیگران نگاه کنید که چطور است. نمیگویم سراغ آمریکا و چین برویم. چون دو سیاست دیپلماسی سایبری متفاوتی از هم دارند. نپال کشوری است که در قدوقواره خاورمیانه است، تمام پلتفرمها را آزاد میکند به جز آنهایی که در کنوانسیون بینالمللی جرمانگاری شده که پورنوگرافی، قاچاق آدم و… است، درنتیجه برای آن قانون میگذارد مثلا در توئیتر فعالیت کنید و هر محتوایی میخواهید تولید کنید ولی این را جرمانگاری میکنم و این مسائل را نمیتوانید منتشر کنید یا اگر این مبانی و مباحث را ترویج دادید با شما برخورد میکنند. چه اتفاقی میافتد؟ عموم مردم با این پلتفرمها آشنایی بیشتری پیدا میکنند، عدم آشنایی با پلتفرم هم مشکل ایجاد میکند چون مردم فکر میکنند هرچه در توئیتر آمد، حقیقت است چون عموم مردم دسترسی ندارند. وقتی در پلتفرم را باز میکنند یعنی در آن سختافزار را باز میکنید یعنی همه استفاده کنند ولی اگر من شناسایی کردم که از چهارچوب قوانین تخطی کردید، برخورد میکنیم و بحث نظارت و رگولاتوری است که اینجا جواب میدهد. این تولید محتوا اینطور نیست که ۴ سازمان و لشکر سایبری و قرارگاه فلانجا راه بیندازیم. همین که پلتفرمی دست مردم باشد و مردم با آن راحت بتوانند ارتباط برقرار کنند، بهتدریج تولید محتوا میکند و تلگرام هم همینطور بود. هر مسجد، پایگاه بسیج، هیاتی و… گروه داشتند. همینها بهتدریج باعث تولید محتوا میشد. تولید محتوا واقعا دستوری نیست. یعنی حاکمیت نمیتواند بگوید محتوا برای من تولید کنید. محتوا برای اینکه اصالت ندارد، برد ندارد. تولید میشود و چند صباحی توسط همان افرادی که تولید کردند، میچرخد و بعد از بین میرود ولی آن محتوایی که غلیان از کف جامعه باشد، هرچند طول بکشد ولی هنجارسازتر و ماندگاری بیشتری دارد. به نظر میرسد در این حوزه باید بهسمت این برویم که درهای پلتفرمها را باز کنیم اما رگولاتوری منسجمتر شود.»
تعدد نهادهای تصمیمگیر؛ از اصلیترین مشکلات در زمینه ساماندهی فضای مجازی
لابهلای صحبتهای مسئولان و کارشناسان یک مساله همواره نگرانیهایی را ایجاد میکرد و حتی گاهی یکی از علل اصلی عدم توفیق در زمینه سیاستگذاری و رگولاتوری در فضای مجازی مطرح میشود و آن هم تعدد نهادها و سازمانهای تصمیمگیر و سیاستساز است. نعناکار با تصدیق این مساله که نهادهای تصمیمگیر زیادی در حوزه آیتی داریم، گفت: «الان مراجع زیادی اعم از مجلس شورای اسلامی، شورایعالی انقلاب فرهنگی، شورایعالی فضای مجازی، کمیسیون تنظیم مقررات و… داریم که در این حوزه ورود میکنند. آنچیزی که میتواند سکاندار این حوزه باشد و پرچم را در دست بگیرد و جلو برود، مرکز ملی فضای مجازی است که تمام این مسائل و دغدغهها را در اساسنامه دارد. متاسفانه بهدلیل منفعل بودن هم مرکز و هم شورایعالی فضای مجازی و اینکه جایگاه خود را باور ندارد و خیلی برنامهای برای اجرایی کردن مواد اساسنامه ندارد، شاهد هستیم هر بخشی کار خود را جلو میبرد و اینها جزیرهای کار میکنند و به هم ارتباطی ندارند و الا اگر آن اساسنامه مرکز فضای مجازی یکبار بازخوانی شود و یکبار دیگر تبیین شود بدون اینکه تغییری در آن داده شود، ظرفیت بسیار بالایی برای ساماندهی فضای مجازی کشور دارد یعنی هم مصوبات شوراهای دیگر را خطمشی دهد و بگوید چطور جلو برود و خرد اطلاعاتی دهد و تصمیمسازی کند که آنها تصمیم را ابلاغ کنند و از نظر نظارت و پایش کردن و اقدامات سلبی و ایجابی و پرسش و پاسخ مرکز ملی ظرفیت دارد ولی انفعال این منجر به ایجاد سازمانهای جدید شد. یکی از نقدهایی که من دارم، ساتراست. ساترا اتفاقا در حوزه محتوا ورود کرده است یعنی میخواهد محتوا را سروسامان دهد ولی وظایف ساترا در اساسنامه مرکز ملی آمده است و الان با دو مرکز مواجه هستیم. به نظرم بهترین جایگاه همان مرکز ملی است.»
انتهای پیام
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰