جدال دختر رزمیکار با راننده متجاوز
گروه جامعه:دختر ورزشکار وقتی متوجه نقشه شوم راننده متجاوز شد، به جدال با او پرداخت و هرچند نقشه وی را ناکام گذاشت، اما بر اثر صدماتی که دیده بود، به کما رفت. حالا و با نجات این دختر از مرگ، تحقیقات پلیس آگاهی تهران برای شناسایی راننده فراری آغاز شده است. چند روز قبل دختری […]
گروه جامعه:دختر ورزشکار وقتی متوجه نقشه شوم راننده متجاوز شد، به جدال با او پرداخت و هرچند نقشه وی را ناکام گذاشت، اما بر اثر صدماتی که دیده بود، به کما رفت. حالا و با نجات این دختر از مرگ، تحقیقات پلیس آگاهی تهران برای شناسایی راننده فراری آغاز شده است.
چند روز قبل دختری ٢٣ساله که کارمند یک شرکت خصوصی بود، از محل کارش خارج شد تا به خانهاش برود. هوا رو به تاریکی میرفت و دختر جوان به پل زیرگذر آزادی رسید تا در آنجا سوار بر خودروی مسافرکش شده و به خانهاش حوالی جنوب غرب تهران برود. درحالیکه منتظر ماشین بود، یک خودروی پراید مقابل پای او ترمز کرد. ۲زن در صندلی عقب نشسته بودند و دختر جوان وقتی مطمئن شد که راننده پراید مسافرکش است، در صندلی جلو نشست غافل از اینکه سرنوشت تلخی در انتظارش است.
هوا کاملا تاریک شده بود که نگهبان شرکتی حوالی اتوبان لشکری از دور زن و مردی را دید که داخل خودروی پرایدی با هم درگیر هستند. او تصور کرد که دعوای خانوادگی است، اما ناگهان مرد در ماشین را باز کرد و با لگد دختر جوان را به بیرون پرتاب کرد و سوار بر پراید، گریخت.نگهبان شرکت با دیدن این صحنه به کمک دخترجوان رفت. وقتی به او رسید، متوجه شد که از هوش رفته است. سر و صورت دختر زخمی بود که نشان از درگیری شدید او با راننده پراید داشت. مرد نگهبان فورا به اورژانس زنگ زد و درخواست کمک کرد. طولی نکشید که آمبولانسی در محل حاضر شد و دختر جوان به بیمارستان انتقال یافت.او اما بهدلیل ضربهای که به سرش وارد شده بود، به کما رفته بود و با مرگ دست و پنجه نرم میکرد. از سوی دیگر، گزارش این حادثه به پلیس اعلام شده اما هیچکس از جزئیات حادثه خبری نداشت. فقط نگهبان شرکت بود که میگفت از دور درگیری را دیده و تصور میکرده که دعوای خانوادگی بوده است.
درحالیکه مأموران در انتظار به هوش آمدن دخترجوان بودند، در تحقیقات اولیه هویت او فاش و مشخص شد که وی مجرد، متولد٧٧ و کارمند یک شرکت خصوصی است. خانوادهاش میگفتند که موبایل، کیف پول و طلاهای او سرقت شده و این مسئله نشان میداد که دختر جوان در دام یک سارق زورگیر گرفتار شده بود. این دختر بعد از یک هفته کما به طرز معجزهآسایی به هوش آمد و به زندگی بازگشت و وقتی مأموران در بیمارستان حاضر شدند، راز هولناکی را فاش کرد.او در توضیح ماجرا گفت: شب حادثه حوالی میدان آزادی سوار بر خودروی پرایدی شدم که فکر میکردم مسافرکش است. بعد از طی مسیری، ۲زن که آنها هم مسافر بودند، پیاده شدند و بعد از آن ناگهان راننده تغییر مسیر داد و به سمت اتوبان لشکری رفت. وقتی اعتراض کردم، چاقویی روی پهلویم گذاشت و تهدید کرد که اگر حرفی بزنم، جانم را میگیرد. به او التماس کردم رهایم کند اما فایدهای نداشت.
او با تهدید اموال قیمتیام و حتی طلاهایم را دزدید و بعد در محلی خلوت توقف کرد. او با تهدید چاقو قصد تجاوز به مرا داشت، اما من که رزمیکار هستم، با او درگیر شدم. دختر ورزشکار ادامه داد: درگیری ما ادامه داشت و با مشت و لگد به او ضربه میزدم اما دستبردار نبود. در یک لحظه از فرصت استفاده کردم و با دستم قفل در را باز کردم و او که ترسیده بود، دست از سرم برداشت اما ناگهان با لگد ضربه محکمی به من زد که به بیرون از ماشین پرتاب شدم و بهدلیل ضربهای که به سرم وارد شده بود، از هوش رفتم و وقتی چشمانم را باز کردم، در بیمارستان بودم.
با مشخصشدن حقایق ماجرا و شکایت دختر جوان، پروندهای در دادسرای ویژه سرقت تهران تشکیل شد و با دستور قاضی پرونده گروهی از مأموران پلیس آگاهی تهران مأمور شناسایی راننده آزارگر و همچنین شاکیان دیگری شدند که احتمال دارد در دام این مرد گرفتار شده باشند.
چند روز قبل دختری ٢٣ساله که کارمند یک شرکت خصوصی بود، از محل کارش خارج شد تا به خانهاش برود. هوا رو به تاریکی میرفت و دختر جوان به پل زیرگذر آزادی رسید تا در آنجا سوار بر خودروی مسافرکش شده و به خانهاش حوالی جنوب غرب تهران برود. درحالیکه منتظر ماشین بود، یک خودروی پراید مقابل پای او ترمز کرد. ۲زن در صندلی عقب نشسته بودند و دختر جوان وقتی مطمئن شد که راننده پراید مسافرکش است، در صندلی جلو نشست غافل از اینکه سرنوشت تلخی در انتظارش است.
هوا کاملا تاریک شده بود که نگهبان شرکتی حوالی اتوبان لشکری از دور زن و مردی را دید که داخل خودروی پرایدی با هم درگیر هستند. او تصور کرد که دعوای خانوادگی است، اما ناگهان مرد در ماشین را باز کرد و با لگد دختر جوان را به بیرون پرتاب کرد و سوار بر پراید، گریخت.نگهبان شرکت با دیدن این صحنه به کمک دخترجوان رفت. وقتی به او رسید، متوجه شد که از هوش رفته است. سر و صورت دختر زخمی بود که نشان از درگیری شدید او با راننده پراید داشت. مرد نگهبان فورا به اورژانس زنگ زد و درخواست کمک کرد. طولی نکشید که آمبولانسی در محل حاضر شد و دختر جوان به بیمارستان انتقال یافت.او اما بهدلیل ضربهای که به سرش وارد شده بود، به کما رفته بود و با مرگ دست و پنجه نرم میکرد. از سوی دیگر، گزارش این حادثه به پلیس اعلام شده اما هیچکس از جزئیات حادثه خبری نداشت. فقط نگهبان شرکت بود که میگفت از دور درگیری را دیده و تصور میکرده که دعوای خانوادگی بوده است.
درحالیکه مأموران در انتظار به هوش آمدن دخترجوان بودند، در تحقیقات اولیه هویت او فاش و مشخص شد که وی مجرد، متولد٧٧ و کارمند یک شرکت خصوصی است. خانوادهاش میگفتند که موبایل، کیف پول و طلاهای او سرقت شده و این مسئله نشان میداد که دختر جوان در دام یک سارق زورگیر گرفتار شده بود. این دختر بعد از یک هفته کما به طرز معجزهآسایی به هوش آمد و به زندگی بازگشت و وقتی مأموران در بیمارستان حاضر شدند، راز هولناکی را فاش کرد.او در توضیح ماجرا گفت: شب حادثه حوالی میدان آزادی سوار بر خودروی پرایدی شدم که فکر میکردم مسافرکش است. بعد از طی مسیری، ۲زن که آنها هم مسافر بودند، پیاده شدند و بعد از آن ناگهان راننده تغییر مسیر داد و به سمت اتوبان لشکری رفت. وقتی اعتراض کردم، چاقویی روی پهلویم گذاشت و تهدید کرد که اگر حرفی بزنم، جانم را میگیرد. به او التماس کردم رهایم کند اما فایدهای نداشت.
او با تهدید اموال قیمتیام و حتی طلاهایم را دزدید و بعد در محلی خلوت توقف کرد. او با تهدید چاقو قصد تجاوز به مرا داشت، اما من که رزمیکار هستم، با او درگیر شدم. دختر ورزشکار ادامه داد: درگیری ما ادامه داشت و با مشت و لگد به او ضربه میزدم اما دستبردار نبود. در یک لحظه از فرصت استفاده کردم و با دستم قفل در را باز کردم و او که ترسیده بود، دست از سرم برداشت اما ناگهان با لگد ضربه محکمی به من زد که به بیرون از ماشین پرتاب شدم و بهدلیل ضربهای که به سرم وارد شده بود، از هوش رفتم و وقتی چشمانم را باز کردم، در بیمارستان بودم.
با مشخصشدن حقایق ماجرا و شکایت دختر جوان، پروندهای در دادسرای ویژه سرقت تهران تشکیل شد و با دستور قاضی پرونده گروهی از مأموران پلیس آگاهی تهران مأمور شناسایی راننده آزارگر و همچنین شاکیان دیگری شدند که احتمال دارد در دام این مرد گرفتار شده باشند.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰