چگونه به خودم کمک کنم تا احساس بهتری داشته باشم؟

گروه جامعه:همه افراد در طول زندگی خود به دلیل مشکلات و چالش‌هایی که با آن‌ها روبرو بوده اند، دچار احساسات غم، اندوه، انزوا، ناامیدی و… شده اند و گاهی برای داشتن حال خوب، به خود کمک کرده اند امّا افرادی هم هستند که در چنین مواقعی، حتی قدمی برای این منظور برنداشته اند و فقط […]

گروه جامعه:همه افراد در طول زندگی خود به دلیل مشکلات و چالش‌هایی که با آن‌ها روبرو بوده اند، دچار احساسات غم، اندوه، انزوا، ناامیدی و… شده اند و گاهی برای داشتن حال خوب، به خود کمک کرده اند امّا افرادی هم هستند که در چنین مواقعی، حتی قدمی برای این منظور برنداشته اند و فقط به دنبال راه نجات بیرونی بوده اند.

فاطمه کوهپایه زاده، روانشناس در رابطه با راهکار‌هایی به منظور کمک کردن به خود برای داشتن احساس بهتر، اظهار کرد: تمام احساسات ما لزوماً تحت کنترل حوادث، ژن‌ها و دیگران نیستند، بلکه توسط افکار ما تولید یا برانگیخته می‌شوند و به همین دلیل است که اتفاق‌های مشترک میان انسان‌ها، احساسات متفاوتی را به وجود می‌آورند، چراکه افراد مختلف، افکار، اعتقادات و باور‌های متفاوتی دارند که همین‌ها باعث احساسات مختلف در آن‌ها می‌شود، امّا اگر شما احساسات خود را بدون توجه به افکار، عقاید و برداشت هایتان، تنها به عوامل خارج از کنترل خود نسبت دهید به این نتیجه می‌رسید که قربانی هستید و کاری از دست شما ساخته نیست، زیرا همیشه عواملی در جهان وجود دارند که می‌توانند احساسات شما را کنترل کنند.

وی بیان کرد: برای اینکه به تغییر خودتان کمک کنید تغییرات خود را وابسته به عوامل بیرونی نکنید، چرا که رسیدن به این دیدگاه مستقل می‌تواند نقطه آغاز تغییرات شما باشد و باور کنید تا خود شما نخواهید کسی نمی‌تواند به جای شما فکر کند و یا شما را کنترل کند که چگونه فکر کنید و این برداشت شما از رویدادها است که شما را بیشتر و عمیق‌تر ناراحت می‌کند و نه واقعا خود رویداد‌ها.

این روانشناس تصریح کرد: رویداد‌ها ممکن است ما را ناراحت کنند، اما چقدر، چه اندازه و تا کجا؟ ما نمی‌خواهیم احساسات و افکار بد خود را انکار کنیم، امّا باور به اینکه من مالک افکار و احساسات هستم، می‌تواند من را از افتادن به حلقه باطل احساس قربانی نجات دهد.

کوهپایه زاده گفت: برای اینکه به این نتیجه برسید که من هستم که با برداشت خود، باعث می‌شوم احساسات خاصی در من تشدید و تکرار شود و یا به وجود بیاید، لازم است روزانه احساسات خود را در دفتری بنویسید و بررسی کنید. زمانی که مثلاً ناراحت، عصبانی یا نگران هستید، چه افکاری در شما به وجود آمده است؟ به چه فکر کرده اید و چه فکری در مورد خود داشته اید؟ به احساساتی که به صورت طولانی مدت و شدید در شما وجود دارند توجه کنید و ببینید چقدر در اثر عوامل تحت کنترل شما رخ داده اند؟ چقدر شما در تکرار و تشدید آن‌ها نقش دارید؟
وی ادامه داد: اغلب نگرانی‌ها، ناراحتی‌ها و ناخشنودی‌های شما همیشه با حذف یا تغییر دیگران از بین نمی‌روند، بلکه ناشی از تفکرات غیرمنطقی، باور‌های غلط و نپذیرفتن واقعیت در شما هستند که باید آن‌ها را تغییر دهید و یا اصلاح کنید.

کوهپایه زاده خاطرنشان کرد: ابتدا متوجه احساسات و منشأ افکار خود شوید و بعد دوباره مسئله خود را تعریف کنید، چرا که وقتی به طور شدید ناراحت هستید به نظر خودتان، افکارتان منطقی است و به خود حق می‌دهید که نگران، ناراحت یا افسرده باشید، امّا اگر افکار خود را مورد سوال و راستی آزمایی قرار دهید احساساتتان نیز تغییر می‌کنند.