نقشه عجیب شوهر برای فرار از پرداخت مهریه

گروه حوادث: چند روز قبل زنی جوان به اداره پلیس رفت تا از شوهرش به اتهام آدم‌ربایی شکایت کند. وی گفت: مدتی قبل و با اصرار خانواده‌ام برای ازدواج با یکی از بستگانم، به عقد این مرد درآمدم. گمان می‌کردم او مرد خوبی باشد چون فامیل نزدیک بودیم اما تصوراتم اشتباه بود. او مرا کتک […]

گروه حوادث: چند روز قبل زنی جوان به اداره پلیس رفت تا از شوهرش به اتهام آدم‌ربایی شکایت کند. وی گفت: مدتی قبل و با اصرار خانواده‌ام برای ازدواج با یکی از بستگانم، به عقد این مرد درآمدم. گمان می‌کردم او مرد خوبی باشد چون فامیل نزدیک بودیم اما تصوراتم اشتباه بود. او مرا کتک می‌زد و به‌شدت با یکدیگر اختلاف و درگیری داشتیم و با وجود این دلم نمی‌خواست مهر طلاق در شناسنامه‌ام ثبت شود و می‌دانستم اگر به خانه پدرم برگردم آنها با نیش و کنایه‌هایشان عذابم می‌دهند و سعی کردم این شرایط را تحمل کنم.

وی ادامه داد: اختلاف و درگیری‌های من و شوهرم ادامه داشت تا اینکه تصمیم به جدایی گرفتیم. برای انجام کارهای قانونی راهی دادگاه خانواده شدیم اما همسرم اصرار داشت مهریه‌ام را ببخشم تا طلاقم بدهد. من برخلاف اصرار او تصمیم گرفته بودم مهریه‌ام را بگیرم. چون به تازگی در یک آرایشگاه مشغول به‌کار شده بودم و می‌خواستم بعد از جدایی مستقل زندگی کنم و دیگر به خانه پدرم برنگردم. به همین دلیل ۲۰۰ سکه مهریه‌ام را به اجرا گذاشتم غافل از اینکه شوهرم برای فرار از پرداخت سکه‌ها نقشه مجرمانه‌ای خواهد کشید.

آدم‌ربایی
زن جوان در ادامه گفت: به تازگی در آرایشگاه محل کارم با دختری به نام پرستو آشنا شده بودم و او از مشکلات زندگی من باخبر بود. پرستو اصرار داشت که بعد از جدایی از همسرم باید با برادرش ازدواج کنم اما من نمی‌خواستم عجله کنم. یک روز پرستو با من در پارک قرار گذاشت و وقتی رفتم برادرش را هم با خودش آورد. در حال صحبت باهم بودیم که ناگهان سر و کله شوهرم در پارک پیدا شد و گفت از من عکس و فیلم تهیه کرده است. او گفت اگر فیلم خیانتم را به دادگاه نشان بدهد و از من شکایت کند، ‌مرا اعدام می‌کنند. او با تهدید من و برادر پرستو را سوار ماشینش کرد و ما را به خانه قدیمی حوالی شهرری برد.

 

در آنجا ۳ روز مرا در اتاقی با دست و پای بسته حبس کرد و می‌گفت برادر پرستو را نیز در اتاق دیگری زندانی کرده است. شوهرم برایم شرط گذاشت و گفت اگر به دفترخانه بروم و مهریه‌ام را ببخشم بی‌خیال شکایت از من می‌شود. در این صورت مجازات هم نخواهم شد و من از ترس آبروریزی همراه شوهرم به دفترخانه رفتم و مهریه‌ام را بخشیدم. بعد از آن شوهرم مرا رها کرد، اما متوجه شدم که پرستو و برادرش با شوهرم همدست بودند. حتی پرستو بعد از آن زنگ زد و از من حلالیت طلبید و گفت به‌خاطر پول حاضر شدند وارد این بازی شوند. شوهرم آنها را اجیر کرده بود تا با این ترفند بتواند از پرداخت مهریه فرار کند.با شکایت زن جوان، پرونده‌ای درخصوص آدم‌ربایی تشکیل شد. قاضی حبیب‌الله صادقی، بازپرس شعبه چهارم دادسرای جنایی تهران، پس از تحقیقات اولیه دستور بازداشت شوهر وی و همدستانش را صادر کرد.