«لاک دفاعی»، استراتژی جدید آمریکاییها برای حفظ حضور در سوریه
کارشناسان مسائل نظامی معتقدند که تحرکات اخیر آمریکا در سوریه و مناطق مرزی سوریه با عراق، با هدف انجام حملات هجومی صورت نگرفته چراکه نظامیان اشغالگر واشنگتن در برهه فعلی در سوریه تحت فشار دمشق و همپیمانان آن قرار گرفتهاند و چالش فعلی آنها حفظ حضور و نفوذ خود در سوریه است و به همین منظور با انجام اقدامات بازدارنده در لاک دفاعی فرو رفتهاند و توان تدارک یک حمله را ندارند.
به گزارش ایسنا، روزنامه الاخبار لبنان در یادداشتی درباره تحرکات اخیر آمریکاییها در سوریه و مناطق مرزی مشترک این کشور با عراق نوشت: در ماههای اخیر صحبتهای زیادی درباره قصد آمریکا برای ایجاد یک تغییر اساسی در نقشه نظامی منطقه مرزی میان سوریه و عراق مطرح شده است. ریشههای این گزارشها به رویدادهایی برمیگردد که در ماه مارس سال جاری رخ داد، رویدادهایی که با حمله موشکی به پایگاه نظامی آمریکا در شرق سوریه آغاز شد؛ حملهای که منجر به کشته شدن یک سرباز آمریکایی و زخمی شدن تعدادی دیگر شد و حملات دیگری را نیز به همراه داشت. این حملات این پیام را به آمریکاییها رساند که روسیه، سوریه و همپیمانان تصمیم به تشدید فشار علیه آنها گرفتهاند.
علاوه بر این، طی دوره اخیر اصطکاک و تنش نظامی میان نیروهای آمریکایی و روسیه در شرق سوریه به طور قابل توجهی افزایش یافته است و جنگندههای روسیه چندین مانور علیه پهپادهای آمریکایی انجام دادند و در حریم هوایی غرب فرات به پرواز درآمدند.
در همین راستا، نیروی هوایی روسیه و سوریه همچنین مانور مشترکی را در حریم هوایی سوریه از جمله آسمان حومه حلب، رقه، دیرالزور و البوکمال برگزار کردند که مناطق تماس با نیروهای آمریکایی و متحدان آن محسوب میشوند. درپی این ادامه تنش سرانجام نیروهای آمریکا اعلام کردند در رهگیری یک هواپیمای شناسایی روسی که بر فراز پایگاه «التنف» در جنوب شرقی سوریه به پرواز در آمده بود، شکست خوردهاند.
دلایل و انگیزهها
دلایل متعددی پشت افزایش تنش در سوریه به ویژه میان روسها و همپیمانان دمشق از یک سو و آمریکاییها از سوی دیگر وجود دارد و علیرغم تفاوت انگیزههای روسیه و همپیمانان دمشق، اما ارزیابی دو طرف یکسان بوده و نتیجه آن این است که حضور آمریکا در منطقه خاورمیانه به دلایل مشخص رو به کاهش است و این کاهش حضور یک خلأ را ایجاد خواهد کرد که باید پر شود. با این حال، به ویژه در سوریه، هیچ نشانه جدی در مورد کاهش این حضور مشاهده نشده است. بنابراین به نظر میرسد که روسیه و همچنین رهبری سوریه فرصت را برای اعمال فشار میدانی بر آمریکاییها مناسب دانسته تا با اعمال فشار بر اشغالگران، آنها را به فکر خارج کردن نیروهای خود از سوریه یا کاهش حضورشان بیندازند.
در این باره باید گفت که اجماع حاصل از نشستهای آستانه میان تهران، مسکو و آنکارا، نشستهای عادی سازی روابط میان سوریه و ترکیه و همچنین تاکید بر لزوم خروج نیروهای آمریکا از سوریه و حفظ تمامیت ارضی سوریه در مقابل هرگونه پروژه جدایی طلبانه، مانند وضعیت کُردها در شرق فرات، انگیزهای به پروژه تحت فشار قرار دادن آمریکاییها در عرصه میدانی و همچنین در سیاست داده است.
اگرچه دلایلی در خود سوریه برای پیش بردن فشار بر آمریکاییها وجود دارد و این دلایل دمشق و متحدانش را به تلاش برای بیرون راندن آمریکاییها سوق میدهد؛ اما عوامل خارجی سهم بیشتری در شکل گیری صحنه جدید دارند؛ شاید برجستهترین این عوامل، تحولات جنگ اوکراین و دخالت آشکار و فزاینده آمریکا در آن باشد، چراکه دو طرف یعنی روسیه و آمریکا در هر عرصهای که خود یا متحدانشان در آن حضور دارند، آن را میدانی برای رقابت در چارچوب گسترش نفوذ علیه یکدیگر میبینند. در این باره به طور خاص درباره حضور در سوریه باید گفت روسها متوجه شدهاند که برهه فعلی زمان مناسبی برای تحت فشار قرار دادن آمریکاییها و ایجاد نوعی تعادل بین عرصه اوکراین و روسیه است. این حقیقت اخیرا توسط «پل پیلار»، رئیس سابق بخش تحلیل عملیات سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) تأیید شد و وی در این باره گفت: «اقدامات تحریک آمیز روسیه علیه نیروهای آمریکا در سوریه با جنگ روسیه و اوکراین در ارتباط است و ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه تلاش میکند موقعیت آمریکا را در هر گونه مذاکره درباره اوکراین تضعیف کند.»
پیلار در ادامه گفت: «تهران و مسکو در حال همکاری برای اخراج نیروهای آمریکا از سوریه هستند».
اقدامات بازدارنده واشنگتن و چالش حفظ حضور
در نتیجه اتفاقات مذکور آمریکاییها با چالش حفظ نفوذ در سوریه مواجه شدند و به همین دلیل و به منظور جلوگیری از تحقق دستاوردی توسط روسیه، واشنگتن به مسدود کردن راههایی که ممکن است به راهحلها و پیشرفتهایی برای بحران سوریه منجر شود، روی آورده است. دقیقا همین رویکرد آمریکا آن را به تشدید محاصره علیه سوریه و مسدود کردن مسیر نزدیکی روابط سوریه و اعراب وا داشته است. به همین ترتیب، در سطح میدانی نیز نیروهای آمریکا طی ماههای گذشته در معرض حملات مختلف قرار گرفتند که آنها را بر آن داشت تا کمپین «تقویت بازدارندگی» را در مقابل دشمنان دلیر خود راهاندازی کنند.
مواضع نظامی آمریکا در سوریه در ۱۷ پایگاه نظامی و ۱۳ مقر کوچک در شمال و جنوب شرق این کشور توزیع شدهاند؛ استان حسکه به تنهایی میزبان ۱۷ پایگاه است و ۹ موضع نیز دراستان دیرالزور وجود دارد و استانهای رقه، حمص، حومه دمشق و حلب نیز هر کدام میزبان یک پایگاه هستند. آمریکاییها میدانند که اگر دشمنانشان تصمیم بگیرند حملات متعدد و همزمان علیه آنها را در مکانهای مختلف انجام دهند، با این حضور نظامی نمیتوانند با آن مقابله کنند. نقاط ضعف آمریکایی شامل؛ تعداد نیرو، محدودیت تجهیزات، فاصله جغرافیایی میان پایگاههای مختلف و همچنین ایمن نبودن مسیرهای منتهی به این پایگاهها میشود.
طبق آنچه گفته شد، یکی از برجستهترین نشانههای «تقویت بازدارندگی» انتقال تقویت کنندههای نظامی به سوریه بود که شامل سامانههای پدافند موشکی «هیمارس» و دیگر سامانههای پدافند هوایی و جنگ الکترونیکی بود. واشنگتن همچنین برای ارتقای ارتباطات و همکاری میان مزدوران محلی خود در سوریه ازجمله شبه نظامیان موسوم به «ارتش آزاد سوریه» و شبه نظامیان «نیروهای دموکراتیک سوریه» (قسد) تلاش کرده، اما تا بدین لحظه به نتیجهای دست نیافته است.
ناظران و کارشناسان نظامی به اتفاق آرا معتقد هستند که تحرکات نظامی اخیر آمریکا در سوریه و عراق چیزی جز یک «تحرک بازدارنده» نیست و آمریکاییها قصد انجام حملات هجومی ندارند. این موضوع توسط منابع نظامی سوریه نیز تایید شده است و آنها در این باره به الاخبار گفتهاند، «هیچ نشانهای از اهداف هجومی در میان نظامیان آمریکا وجود ندارد و رویکرد آنها دفاعی است.»
این منابع همچنین افزودند: هیچ امکان عملیاتی برای آمریکاییها وجود ندارد که شرق فرات را در شمال شرق سوریه به منطقه «التنف» در جنوب شرقی این کشور پیوند دهد؛ چراکه این دو منطقه حدود ۱۵۰ کیلومتر از یکدیگر فاصله دارند که همه این مناطق تحت کنترل ارتش سوریه قرار دارند و هزاران نیرو در این مناطق مستقر هستند.
این منابع همچنین معتقدند که هر حرکت نظامی در این راستا توسط آمریکا قطعاً یک نبرد بزرگ را به همراه خواهد داشت؛ چراکه سوریه و همپیمانان آن راهی جز ورود به یک رویارویی تمام عیار نخواهند داشت؛ رویارویی که ممکن است آمریکاییها شروع کننده آن باشند؛ اما توسعه و پایان آن مطمئنا در دست آنها نخواهد بود.
انتهای پیام
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰