بعد از اعتراضات سال ۹۸ اصلاح‌طلبان دیگر سراغ نامزد‌های اجاره‌ای نمی‌روند

انتخابات مجلس دوازدهم که پایان این هفته برگزار می‌شود را باید شاخص‌ترین رقابت درون‌حزبی اصولگرایان در غیاب نامزد‌های جبهه اصلاحات قلمداد کرد. با این حال بسیاری از اصولگرایان از جمله رسانه دولت اصرار دارند تا بگویند این انتخابات، رقابتی و جدی است و از همه جناح‌ها در این صحنه سیاسی حضور دارند و حتی برخی […]

انتخابات مجلس دوازدهم که پایان این هفته برگزار می‌شود را باید شاخص‌ترین رقابت درون‌حزبی اصولگرایان در غیاب نامزد‌های جبهه اصلاحات قلمداد کرد. با این حال بسیاری از اصولگرایان از جمله رسانه دولت اصرار دارند تا بگویند این انتخابات، رقابتی و جدی است و از همه جناح‌ها در این صحنه سیاسی حضور دارند و حتی برخی از آن‌ها از لیست «صدای ملت» به عنوان لیست اصلاح‌طلبان یاد می‌کنند، موضوعی که توسط علی مطهری سرلیست صدای ملت هم رد شده است. پس از انتخابات مجلس دهم و انتخابات دوازدهمین دوره ریاست‌جمهوری، شاهد حضور سازماندهی‌شده اصلاح‌طلبان در انتخابات‌های اخیر نبوده‌ایم و معلوم نیست بایکوت سیاسی که بخش زیادی از آن به واسطه حذف افراد شاخص این جبهه صورت گرفته است، تا چه زمانی ادامه داشته باشد. در همین رابطه، سیدمحمود میرلوحی، یکی از چهره‌های شاخص جبهه اصلاحات با سایت رویداد۲۴ گفت‌وگو کرده است که در ادامه می‌توانید مهم‌ترین بخش‌های این مصاحبه را بخوانید:
چه شد که اصلاح‌طلبان لیست ندادند؟
* چیزی که اکنون ما شاهد آن هستیم این است که جبهه اصلاحات که نهاد معتبر و مورد احترام جریان اصلاحات است و متشکل از ۳۱ حزب اصلاح‌طلب و عده‌ای از اشخاص حقیقی است، به این جمع‌بندی رسیدند که در تهران لیستی ندارند و در رابطه با شهرستان‌ها هم اختیار داده به شورای اصلاحات استان‌ها که اگر دو سوم اعضای شورای استان تشخیص دادند لیست ارائه کنند، بتوانند روی به این کار بیاورند.
* تا آن‌جایی که من اطلاع دارم، استان‌هایی مثل مازندران، گیلان، کهگیلویه و بویراحمد، خراسان، اصفهان، مرکزی، زنجان و… نشست داشتند و اعلام کردند ما لیست مورد حمایتی نداریم. به نظرم، معدود استان‌هایی باشند که در نهایت به لیست مورد حمایت برسند.
* مدل و راهبرد اصلاح‌طلبان از سال ۷۶ تا امروز با تغییراتی که به خود دیده، مشخص است. به طور مثال، در انتخابات ریاست‌جمهوری سال‌های ۷۶ و ۸۰ و مجلس ششم، نامزد‌های حداکثری ما مشخص بودند و یا در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۸۴ هم به نوعی وضع مثل انتخابات‌های گذشته برایمان بود و تعدد نامزد‌های ما باعث پیروزی آقای احمدی‌نژاد شد، وگرنه در همان انتخابات، جریان اصلاحات، ۶۰ درصد آرا را به دست آورده بود. از طرفی پس از حوادث انتخابات سال ۸۸ که به وجود آمد، اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس که در سال ۹۰ بود، نقشی را ایفا نکردند و برخی اشخاص منتسب به جریان اصلاحات خودشان به صورت شخصی و نه جریانی، در صحنه حاضر شدند و به پیروزی دست پیدا کردند.
چرا از لیست نیابتی حمایت نمی‌کنید؟
* اصلاح‌طلبان که مجلس دهم را دیده بودند، خواستند در سال ۹۶ به گونه‌ای عمل کنند که رفتار نیابتی تلقی نشود. وضعیت برای اینکه ما کاندیدای خودمان را داشته باشیم مهیا نشد، چون حصر هم شکسته نشد و از طرفی، شرایط طوری پیش رفت که ما حتی نتوانستیم با آقای روحانی، شرط و شروط خود را بگذاریم، چون پچ‌پچ‌هایی به گوش می‌رسید که به نظر می‌آمد تصمیم‌گیران در حوزه نظارت شاید بخواهند کاری که با آقای هاشمی‌رفسنجانی در سال ۹۲ کردند را با آقای حسن روحانی در ۹۶ پیاده کنند و برای همین، ما از خواسته‌های خود عقب‌نشینی کردیم، هرچند که آقای روحانی هم کم‌لطفی کرد و قدردان این رای و موقعیت نشد و حزب اعتدال و توسعه هم مغرور شد به طوری که اعلام می‌کردند این موفقیت برای خودمان است و جریان اصلاحات هم دوست داشته و به حمایت برخاسته است.
* اعتراضات سال ۹۸ و موج پشیمان هستیم که راه افتاده بود، اصلاح‌طلبان را به این باور رساند که دیگر نمی‌تواند در اصطلاح به نامزد‌های اجاره‌ای اکتفا کند.
چرا اصلاح‌‌طلبان استراتژی انتخاباتی‌شان را تغییر دادند؟
* اگر کیفیت رای اصلاح‌طلبان درست آنالیز شود به واقعیت‌های خوبی می‌رسیم. مثلاً بسیاری از هنرمندان، دانشگاهی‌ها و اقشار متوسط، به نامزد‌های اصلاح‌طلب اعتماد می‌کردند و این موضوع را رقبای ما هم قبول دارند. این‌طور نبود که فقط به «تَکرار می‌کنم» آقای خاتمی توجه شود، بلکه کار سازماندهی شده بود و توده‌های مردم اصل موضوع را پذیرفته بودند و جمله معروف آقای خاتمی یک تمام‌کننده بود. ما در انتخابات مجلس در سال ۹۸ و انتخابات ریاست‌جمهوری در سال ۱۴۰۰ به این رسیده بودیم که روش‌های گذشته، نتیجه‌بخش نیست و روش‌مان را از چهار سال پیش، تغییر دادیم.
* اینکه هنرمندان و دانشگاهی‌ها سال‌ها به نامزد‌های جبهه اصلاحات رای می‌دادند، به خاطر تلاش آقای خاتمی در زمان تصدی وزارت ارشاد و دوران ریاست‌جمهوری‌اش بود. یعنی اهل علم، دانش و هنر احترام و بها دادن آقای خاتمی را دیده بودند، وگرنه اگر فقط بنا به اسم بود، چرا مردم نگاه‌شان به توصیه آقای احمد خاتمی نبود؟
* اصلاح‌طلبان تا چه زمانی می‌خواهند خارج از رقابت باشند؟
به نظر من، انتخابات پیشرو و احتمالاً مشارکت پایین در آن، هشداری باشد برای کسانی که این فضا را به وجود آوردند. فضای این روز‌های انتخابات و حتی نمایشگاه مطبوعات که چند روز پیش برگزار شده بود، حکایت از حرف‌های من دارد. یک زمانی، یک هفته مانده بود به انتخابات، شور زیادی را شاهد بودیم، ولی الان از آن شور و هیجان‌ها خبری نیست و حتی ظاهر شهر هم این واقعیت را نشان می‌دهد.
* فردی که چهره‌ای تصمیم‌گیر در حوزه نظارت بود، در گذشته هم که این فضای رکود و عدم‌مشارکت را دیده بودند، در نهایت کم‌لطفی گفته بود مشارکت مهم نیست و حتی مشارکت پایین در کشوری مثل فرانسه را مثال زد. گویا مشارکت حداکثری به ضرر آقایان است، چون رای نامزدهایشان به خطر می‌افتد.
* طاقت انتخابات از نظارت استصوابی، طاق شده است؛ دیگر بیشتر از این کشش وجود ندارد. استخوان‌های انتخابات در حال شکستن است اگر مسیر این باشد که می‌بینیم.
* باید رویکرد‌ها و سیاست‌های انتخاباتی کشور به نحوی اصلاح شود که انتخابات، رقابتی و آزاد شود و در این صورت، حتماً مشارکت از چیزی که شاهد آن هستیم بالاتر خواهد رفت. وقتی نامزد‌هایی جدی در صحنه باشند، مردم احساس تاثیرگذاری بیشتری می‌کنند و می‌دانند مجلسی که شکل می‌گیرد فقط عفاف و حجاب، مسئله آن‌ها نیست و اقتصاد، مهار تورم، سیاست خارجی و… هم موضوعات اصلی آن می‌شود و برای آن راهکار‌های جدی ارائه خواهد داد.
* در تراز همین قانون اساسی می‌توان کشور را بهتر از این اداره کرد. ما نیرو‌های قوی و کارآمدی داریم که اگر ردصلاحیت نشوند می‌توانند شرایط بهتری را رقم بزنند. ما تجربه خوب مجلس ششم را داریم و اگر انتخابات رقابتی و از همه ظرفیت و نیرو‌های کشور بهره‌گیری کنیم، حتماً مجلس در راس امور قرار خواهد گرفت. حتی مجلس اول، دوم و سوم هم مجالس خوبی بودند و من این را به عینه دیده بودم.