بازآفرینی یکی از رویکردها و رهیافت ها در موضوع مدیریت شهری بوده و دنیا در ادامه تفکرات نوسازی و بازسازی و بهسازی به این رویکرد رسیده است. بازآفرینی به مفهوم تکامل مجموعه نگاه ها است. در سطح کلان حدودا هفتاد سال بحث بازآفرینی در دنیا مطرح شده است. در ابتدای تولد این رویکرد، محلات تاریخی بیشتر مورد توجه بود. به دلیل فرسودگی و پیری بافت و ارگان های شهری معمولا این محلات رها میشدند. در نظریه دوایر متحدالمرکز این قلمروها برابر است با منطقه انتقالی، یعنی محدوده و محله ارزش پیشین خود را از دست میداد و به محل استقرار تازه واردین و مهاجرین تبدیل میشد. به مرور بر این فرسودگی و ناکارآمدی افزوده میگشت. حتی ممکن بود موضوع زوال شهری در این عرصه ها به وجود بیاید، که در عمل به معنای زوال کالبدی و اقتصادی، فرسایش اجتماعی و از بین رفتن امکان زندگی معمول و مرسوم در این محلات بود. این امر عموما در شهرهای بزرگ و صنعتی مطرح بود.
از یک سو در این شهرها افزایش جمعیت اتفاق افتاد و از سوی دیگر با افزایش جمعیت زمین در همه شهرهای دنیا به ویژه در شهرهای بزرگ محدودتر و باید هزینه هنگفتی بابت زمین پرداخت شود. بنابراین، دولت ها، انجمن ها و شوراهای شهر به این فکر افتادند که نباید از این عرصه ها غفلت کرد. مهمتر اینکه چنین مناطقی به مثابه زخمی بودند بر پیکر این شهرها و قاعدتا باید برای آنها فکری میشد. ایده و رویکرد بازسازی، نوسازی و زنده سازی قبلا مطرح شده بود، اما در این ایده ها یک سری اشکالات و خلاهایی وجود داشت که رویکرد بازآفرینی آمده بود تا آنها را برطرف سازد. تمام تلاش بازآفرینی خلق فضاها و مکان های شهری است که مردم برای دو چیز طالب آن هستند؛ برای زندگی استاندارد و برای کار مردم فضای شهری را برای این دو کارکرد میخواهند، هر چند موارد دیگری چون فراغت در عرصه های عمومی در کنار این دو کارکرد مورد نظر است.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰