لمس واقعیت به جای ذهنیت‌گرایی

رضا صادقیان موضع‌گیری‌های نزدیک به واقعیت‌های پیرامونی توسط دولت‌مردان و چهره‌های نزدیک به جریان سیاسی اصول‌گرا بازتاب لمس شرایط در دنیای امروز است. سال ۱۴۰۲ را می‌توانیم سال لمس واقعیت، درک شرایط، تغییر مواضع خیالی و دور شدن از دنیای ذهنی برخی مدیران و فعالان رسانه‌ای جریان اصول‌گرا و آشنایی هر چه بیشتر با رخدادهای […]

رضا صادقیان
موضع‌گیری‌های نزدیک به واقعیت‌های پیرامونی توسط دولت‌مردان و چهره‌های نزدیک به جریان سیاسی اصول‌گرا بازتاب لمس شرایط در دنیای امروز است. سال ۱۴۰۲ را می‌توانیم سال لمس واقعیت، درک شرایط، تغییر مواضع خیالی و دور شدن از دنیای ذهنی برخی مدیران و فعالان رسانه‌ای جریان اصول‌گرا و آشنایی هر چه بیشتر با رخدادهای سیاسی، اجتماعی و خصوصا بین‌المللی بدانیم. سالی که شمار زیادی از دولت‌مردان برخلاف دیدگاه‌های نه چندان دور، به گونه‌ای دیگر سخن به میان آوردند و از دنیای خیالی در مقایسه با جهان گذشته نسبتا دست شسته‌اند.
به چند مورد از این واقعیت‌هایی که در گذشته به صورت خیلی عیان نمایان بود، اما مسئولان فعلی در رد و ابطال آن تلاش‌های بی‎وقفه می‌کردند، به صورت گذرا ذکر می‌شود:
۱٫ اشاره معاون اول رئیس‌جمهور درباره تاثیر تحریم‌های آمریکا و کارشکنی‌هایی که امکان انجام آن از سوی دولت ایالات متحده وجود دارد.
۲٫ صحبت‌های دبیر مناطق آزاد درباره تاثیر خوب جذب سرمایه‌گذاری‌های خارجی، این گفته‌ها را مقایسه کنید با سخنان سال ۱۴۰۰ ایشان که اساسا سرمایه‌گذاری خارجی را به عنوان زیان محض برای کشور و دروغ به مخاطبان می‌دانستند.
۳٫ تاکید چهره‌های رسانه‌ای دولت به فروش نفت و افزایش آمارهای صادرات نفت؛ همین موضع‌گیری‌ها را مقایسه کنید با سخنان ۵ سال گذشته همین افراد که فروش نفت و موانع صادراتی آن را نشانه شوخی و مدیران غیرجهادی می‌دانستند.
۴٫ عادی سازی روابط با کشور عربستان سعودی و دیدار وزیر امور خارجه با ولیعهد این کشور و انتشار توئیت‌های با محتوی پیروزی بزرگ و حفظ عزت امروز را مقایسه کنید با زمان حمله به سفارت عربستان و اشعاری که در حمایت از این حرکات نادرست و هزینه‌ساز از سوی برخی افراد انجام شد.
۵٫ اشاره ریاست بانک مرکزی به موانع انتقال پول به داخل کشور و هزینه‌ کرد دلارهای دریافت شده برای خرید کالاهای غیرتحریمی. ۶٫ انتشار کتابچه مربوط به پایش فقر کشور و اشاره به ۲۶ میلیون فقیر در جامعه ایران
۷٫ انتشار گزارش‌های مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی درباره عدم اجرایی شدن برنامه هفتم توسعه و خصوصا شیوه‌های جدید وضعیت بحرانی مسکن در کشور  و…
نه تنها جریان اصول‌گرا، بلکه هر آدمی که صرفا در جایگاه منتقد تکیه بزند و بدون شناخت از شرایط دنیای امروز در حال نسخه پیچیدن برای سایرین باشد، در زمان قبول مسئولیت ناچار است وضعیت پیرامونی را براساس واقعیت‌ها درک کند. به عنوان مثال؛ سخن گفتن درباره موضوعاتی همچون توسعه، پیشرفت، آبادانی کشور، استفاده از ظرفیت‌های مغفول مانده و به کار گرفتن پتانسیل‌های نادیده گرفته شده و جذب جوانان انقلابی و… هزاران عبارت مشابه دیگر فقط در زمان نقد و ارزیابی کارنامه مدیران قابل استفاده است، مدیرانی که قرار است به آنان انتقادهای انکارآمیز وارد شود و حتی روایت مدیر مربوطه درباره برخی مشکلات شنیده نشود  اما زمانی که قرار شد با دنیای واقعی از جمله تحریم‌ها، مسدود شدن کانال‌های مالی انتقال پول به داخل کشور، نقدینگی، تورم، ایجاد اشتغال و توسعه گام برداریم دیگر نمی‌توان به شعارهای پوچ، بیهوده و کلی در نقد مدیران سابق اکتفا کرد. 
به نظر می‌رسد دولت سیزدهم بعد از سپری کردن دو سال از دولت‌داری رفته رفته متوجه می‌شود سخن گفتن از امور ناپیدا و خیالی نه تنها همراه با دستاوردی نخواهد بود، بلکه چه بسا شرایط را روز به روز وخیم‌تر و هزینه کشورداری را بیشتر از همیشه نماید.