چرا شکستن کمر قیمت مسکن دشوارتر از شکستن شاخ غول است؟!

گروه اقتصادی: علیرضا زاکانی شهردار تهران گفت: «در حوزه مسکن به دنبال ارزان سازی هستیم. اگرچه اکنون ۸۰ میلیون و هفتصد هزار تومان، میانگین قیمت هر متراژ آپارتمان است، اما به دنبال این هستیم که با افزایش تولید خانه و صنعتی سازی خانه سازی، کمر مسکن را در تهران بشکنیم.» به گزارش فرارو، اگرچه شهردار […]

گروه اقتصادی: علیرضا زاکانی شهردار تهران گفت: «در حوزه مسکن به دنبال ارزان سازی هستیم. اگرچه اکنون ۸۰ میلیون و هفتصد هزار تومان، میانگین قیمت هر متراژ آپارتمان است، اما به دنبال این هستیم که با افزایش تولید خانه و صنعتی سازی خانه سازی، کمر مسکن را در تهران بشکنیم.»

به گزارش فرارو، اگرچه شهردار تهران به میانگین قیمت ۸۰ میلیونی خانه در تهران اشاره کرده است، اما این مبلغ در نقاط شمالی پایتخت به ۱۳۰ میلیون تومان می‌رسد. همین رقم با توجه به امکانات ملک، ممکن است بسیار بالاتر هم باشد. برای مثال قیمت برخی پنت هاوس‌های مناطق لوکس تهران بهتری ۱ میلیارد تومان نیز می‌رسد.

 

با یک حساب سرانگشتی و دو دو تا چهارتا به نتیجه‌ای مشخص می‌رسیم؛ با بودجه زیر ۴ میلیارد تومان عملا نمی‌توان در تهران خانه دار شد و این وضعیت برای دهک‌های پایین جامعه مساویست با اجاره نشینی ابدی. داوود بیگی نژاد نایب رئیس اول اتحادیه املاک تهران اخیرا درباره قیمت املاک گفت: «قیمت‌گذار اصلی ملک در رهن و اجاره شخص مالک است. چه‌بسا عده‌ای از مشاورین املاک برای ثبت قرارداد مبلغی از طرف مستأجر را نیز دریافت می‌کنند، اما قسمت اصلی قیمت‌گذاری برعهده مالکین است. مالکین بر اساس عوامل مختلف واحد مسکونی خود را قیمت‌گذاری و به بنگاه داران اعلام می‌کنند. برای قیمت‌گذاری اجاره و رهن یک واحد مسکونی یک ششم ارزش کل ملک محاسبه می‌شود. قیمت مسکن در تهران به‌قدری رشد داشته است که بیشتر از این قدرت افزایش نخواهد داشت.»

 

آبان ماه بود که مرکز آمار ایران، بعد از ماه‌ها، مراعداد و ارقامی از قیمت مسکن در تهران منتشر کر که نشان می‌داد، قیمت خانه در تهران طی شهریور امسال نسبت به ماه مشابه پارسال ۷۵ درصد جهش داشته است. همزمان با این شرایط، رکود در بازار مسکن تهران موج می‌زند و شمار خرید و فروش مسکن تنها کمی بیش از سه هزار فقره است. شرایط فعلی نشان می‌دهد که رکود تورمی نیز در جریان است. درواقع قیمت در حال بالا رفتن است، اما معامله‌ای انجام نمی‌شود.

با توجه به وضعیت تورم در بازار مسکن و شرایط نظام عرضه و تقاضا در این بازار، پرسش‌هایی مطرح است از جمله این که آیا می‌توان به وعده‌هایی مثل شکستن قیمت مسکن امیدوار بود و چگونه می‌توان بازار مسکن را از حالت فعلی خارج کرد؟ بیت الله ستاریان، کارشناس مسکن به این پرسش‌ها پاسخ داده است:

موضوع مسکن یک بحران اقتصادی است
بیت الله ستاریان گفت: «سخن گفتن درباره قیمت مسکن و شکستن کمر قیمت مسکن احسنت دارد، اما خوب است دوستانی که داعیه کاهش قیمت مسکن را دارند، توضیح دهند که چگونه می‌خواهند این کار را انجام دهند. شعار دادن و وعده‌های جنجالی منتشر کردن در حوزه مسکن نشان می‌دهد که برخی مسئولان اصلا در حوزه مسکن تخصص و تسلطی ندارند و این حوزه را نمی‌شناسند. موضوع مسکن، نه فقط در دولت، بلکه در دانشگاه‌های ما نیز مغفول مانده است. ما حتی یک دانشکده مسکن نداریم و مسکن ما در گروه معماری شناخته می‌شود در حالی که مسئله مسکن، یک مسئله فنی/مهندسی نیست. اصل موضوع مسکن در کلیت «اقتصاد» است. نیمی از اقتصاد ما در سیطره بخش مسکن و صنعت ساختمان است. مسئله این است که اصلا چه اتفاقی در اقتصاد ایران رخ داده که طی نیم قرن گذشته، هیچ کسی نتوانسته مشکل مسکن را حل کند و نمودار قیمت‌ها روند صعودی را تجربه کرده است و این یک بحران اقتصادی است.»

وی افزود: «موضوع این است که ما در سال یک میلیون واحد مسکونی نیاز داریم. این مسئله بر اساس محاسبات دقیق، از حدود بیست الی سی سال قبل به مسئولان دولت‌ها اعلام شده است. ما نمی‌توانیم این حجم مسکن را تولید کنیم و بخش خصوصی ما که متولی مسکن است، توان تولید این حجم مسکن را نداشته و به طور میانگین حتی سیصد هزار مسکن نیز نساخته است. در نتیجه حاشیه نشینی، کپرنشینی و مشکلاتی مشابه، افزایش پیدا می‌کند. این حجم تولید، ساده نیست. اقتصاد ما و کل دولت‌های ما ۱۰۰ میلیارد دلار بودجه سالانه دارند، با اقتصاد به این کوچکی نمی‌توان مدعی پروژه‌های عظیم مسکن شد. دقیقا مثل این است که دولت مدعی شود ما صد‌ها پالایشگاه خواهیم ساخت. مسکن ابعاد بسیار متنوع و وسیعی دارد. نمی‌توان گفت که زمین، مصالح، کارگر و مهندس می‌گیریم و می‌سازیم و تمام می‌شود. ما درباره اقتصاد صحبت می‌کنیم و معادلات اقتصادی اینگونه پیش نمی‌رود.»

وعده‌هایی با زمان تحقق نامعلوم!
این استاد دانشگاه گفت: «اقتصاد کل دولت با همه محتویات آن، ۱۰۰ میلیارد دلار بودجه دارد. یعنی قرار است با این بودجه در اقتصادی ورود کنیم که ۲ هزار میلیارد دلار گردش مالی دارد تا بتواند یک میلیون واحد ارائه دهد. معتقدم که دانش تولید مسکن در کشور ما مغفول مانده است و دیگر کشور‌ها در این زمینه بصیرت و دانش ویژه دارند. اقتصاد ما کوچک و بسته است. اقتصاد ما توسعه نیافته است، به همین دلیل نیز، صحبت از پروژه‌های عظیم مسکن بسیار عجیب به نظر می‌رسد. اصلا می‌شود که در یک بخش توسعه باشد و در یک بخش دیگر نباشد؟ مسکن طی نیم قرن اخیر، کمر اقتصاد ما را شکسته است، حالا چگونه می‌خواهیم کمر قیمت‌های بازار مسکن را بشکنیم؟ در سبد خانوار‌های تهرانی سهم مسکن بالای ۸۰ درصد و در شهرستان‌ها بالای ۵۰ درصد است، در شهر تهران فقط ۲۰ درصد سهم سبد برای سایر اقلام خالی می‌ماند.»

وی افزود: «معلوم است که وقتی سهم مسکن به حالت متعادل ۱۲ الی ۱۵ درصد برسد، برای خانوار مهم نخواهد بود گوشت گران باشد یا ارزان، چون تا حد زیادی رفاه و رضایت از زندگی افزایش پیدا می‌کند. در حال حاضر یک کارگر هرچه درامد دارد، خرج اجاره می‌کند. مسئولان باید سخنان خود را مبتنی بر واقعیت مطرح کنند و با حواله دادن وعده‌ها به زمان‌های آینده و نامشخص، افراد زیادی را منتظر و امیدوار نگه ندارند. در حال حاضر بزرگ‌ترین و عذاب اورترین مشکل کشور بحث مسکن است. حاشیه نشینی در کشور به مرحله وحشتناک رسیده است و مردم به شدت تحت فشار قرار دارند.»

این کارشناس مسکن گفت: «درون اقتصاد بسته حوزه مسکن، یک سرمایه داری رانتی و فاسد عظیم وجود دارد. اعضای این نوع سرمایه داری رانتی به حدی سرمایه دارند که در تهران به راحتی خانه بخرند، اما مردم عادی، چنین امکانی ندارند. هیچ شکی وجود ندارد که با این وضعیت حقوق و دستمزد‌ها و شرایطی که مردم تحت فشار قرار گرفته اند، تقریبا غیرممکن به نظر می‌رسد که یک کارگر با حقوق کارگری بتواند خانه بخرد. ماجرا تا حدی وخیم است که حتی اجاره خانه نیز غیرممکن به نظر می‌رسد.»