با رقم فساد واردات چای حداقل ۱۰۰ هزار کلاس درس در مملکت ایجاد می‌شد

گروه اقتصادی: بی‌تردید افشای فساد عجیب و غریب ۳.۷ میلیارد دلاری در تخصیص ارز برای واردات چای، ضربه مهلکی بر اعتماد جامعه به دولت بود.به گزارش  رویداد۲۴ هرچند اخبار مربوط به فساد و اختلاس، چند دهه‌ای است که برای مردم طبیعی شده است، ولی پرسش این است که چرا اساساً حجم فساد و اختلاس در […]

گروه اقتصادی: بی‌تردید افشای فساد عجیب و غریب ۳.۷ میلیارد دلاری در تخصیص ارز برای واردات چای، ضربه مهلکی بر اعتماد جامعه به دولت بود.به گزارش  رویداد۲۴ هرچند اخبار مربوط به فساد و اختلاس، چند دهه‌ای است که برای مردم طبیعی شده است، ولی پرسش این است که چرا اساساً حجم فساد و اختلاس در ایران با وجود این همه دستگاه‌های نظارتی، وسیع است؟ محمد وحیدی نماینده بجنورد در این باره با رویداد۲۴ گفت‌وگو کرده است که در ادامه می‌توانید مهم‌ترین بخش‌های این مصاحبه را بخوانید:

 

* برخی این روز‌ها از گشت مدیران برای جلوگیری از سوءمدیریت‌ها و فساد‌ها صحبت می‌کنند، اما معتقدم اگر در زمان انتصاب مدیران، به مولفه شایسته‌سالاری که شعار آقای رئیسی هم بود، پرداخته می‌شد و البته در دولت‌های قبل هم، این رویکرد عملی می‌شد، وضع‌مان این نبود. وقتی صحبت از انتصابات و شایسته‌سالاری و روی کار آمدن مدیران کاربلد می‌کنیم، تنها نظرمان بر روی وزرا و معاونین رییس‌جمهور نیست، بلکه لایه‌های مدیران بسیار گسترده‌تر از این حرف‌هاست و بخش زیادی از آن، در دستگاه‌های اقتصادی تعریف می‌شود.

* به باور من، پاشنه آشیل دولت‌ها، شرکت‌های دولتی بوده و هست. عمده بانک‌های بزرگ، شرکت‌های بزرگ دولتی بزرگ هستند. حال باید پرسید سیستم مدیریت این بانک‌ها، رضایت‌مندی ایجاد کرده‌اند یا نه؟ با اطلاعاتی که در این‌باره به دست ما رسیده و به دستگاه‌های نظارتی منعکس کردیم، مشکلات خاص در آن‌ها کاملاً آشکار است، ولی گاهی این چالش‌ها که ارجاع می‌شوند، به جای اصلاح روند‌ها در جایی مورد بایگانی قرار می‌گیرند. این رویکرد باعث می‌شود که بعداً بشنویم که فلان فساد و اختلاس در فلان بخش رخ داده است یا مثلاً شخصی به نام خاوری تولید می‌شود.

*‌ اینکه شخصی به نام خاوری در سیستم اقتصادی کشور تولید می‌شود و افرادی مثل او ظهور و بروز پیدا می‌کنند، معنی‌اش این نیست که چنین شخصی همان روز تولید شده، یعنی زمینه‌های فساد از سال‌ها قبل وجود داشته تا به این نقطه رسیده است. این یعنی ساختار مدیریتی ما خاوری‌پرور است.

* اکنون این اخبار ناخوشایندی که به جامعه انتقال داده شده است، ما را نسبت به برخی شرکت‌های دولت نگران کرده است، یعنی ما تصور می‌کنیم که شاید در برخی از این شرکت‌ها، رویه‌هایی در پیش گرفته شده که احتمال دارد بعداً ابعاد آن روشن شود.

* ما ۱۶ – ۱۷ صندوق بازنشستگی در کشور داریم. حال این صندوق‌ها چند شرکت وابسته دارند؟ بانک‌ها چند هلدینگ و شرکت وابسته دارند؟ شستا چند شرکت وابسته در زیرمجموعه خود دارد؟ فقط در همین شرکت‌ها، چندین هزار نفر از افراد، منصوب به کار می‌شوند و خود هیات مدیران و مدیران عامل این شرکت‌ها، یک جمعیت زیادی هستند. حال باید پرسید این افراد براساس نظام شایستگی به کار گرفته شدند؟ اگر ما گله کردیم از صندوق ذخیره فرهنگیان و گفتیم باید تحقیق و تفحص شود، منظورمان تحقیق و تفحص از یک فرد بوده است؟ قطعاً چنین منظوری نداشتیم، بلکه از زیرمجموعه‌ای بوده است که دارای چند هلدینگ و ده‌ها شرکت است. حال افراد ناشایست و یا افرادی با شایستگی کم، وقتی در آن مجموعه‌ها تصمیم‌گیری کنند، حتماً فساد رخ خواهد داد.

* ما در فرآیند نظارتی که نمی‌توانیم کنار هر مدیری، یک ناظر بگذاریم که مثلاً آن مدیر، به انحراف نرود. مگر چقدر آدم می‌توانیم برای این کار استخدام کنیم و اساساً مگر بودجه آن را داریم؟ ضمناً همان ناظر هم می‌تواند خود آلوده به فساد شود، پس با این تفکر باید برای او هم ناظر گذاشته شود که قطعاً کاری نشدنی است. اگر نظام شایسته‌سالاری در انتخاب مدیران رعایت نشود، هیچ‌گاه نمی‌توان به عدم‌فساد و اختلاس در کشور امیدوار بود.

* در دولت آقای رئیسی، قوی‌ترین نظارت‌ها ایجاد شده است، چون سازمان بازرسی، رییسش شده معاون رییس‌جمهور در حوزه بازرسی نهاد ریاست‌جمهوری. یعنی کسی که قدرت نظارتی داشته، الان کنار آقای رئیسی است. در استان‌ها هم سازمان بازرسی، دیوان محاسبات و مجموعه‌های نظارتی و حتی امنیتی، قوی و فعال هستند، ولی سوال این است که چرا با این وجود باز شاهد فساد و اختلاس هستیم؟ چون مدیر ضعیف و ناشایست در راس برخی مجموعه‌ها هستند. یعنی حتی نمی‌توان موضوع نظارت را یک موضوع البته فرعی که تا حد زیادی مهم است، مدنظر قرار داد.

* مدیر وقتی ضعیف است، توان شناسایی گلوگاه‌های فساد را ندارد. در این شرایط است که می‌بینیم بیش از سه میلیارد دلار اختلاس فقط در حوزه چای رخ می‌دهد. این عدد، رقم کوچکی نیست. همین رقم به بودجه آموزش و پرورش تخصیص داده می‌شد، دیگر ما شاهد مدرسه تخریبی نبودیم.

* اختلاس کنونی که بیش از سه هزار میلیارد دلار است، می‌شود ۱۵۰ هزار میلیارد تومان، یعنی ۱۵۰ همت. حال اگر این مبلغ عظیم که فساد شده، یک‌جا به سیستم آموزش و پرورش کشور تزریق می‌شد، حداقل ۱۰۰ هزار کلاس درس در مملکت ایجاد می‌شد و این یعنی بستن پرونده مدرسه‌های تخریبی.

* واقعاً رقم اخلاس اخیر، شوخی نیست، آن هم در کشوری که با این همه مشکلات ارزی و کمبود بودجه روبروست. از این‌رو باز هم تاکید می‌کنم تا شایسته‌سالاری در انتخاب مدیران در مملکت صورت نگیرد، این‌دست اتفاقات به قوت خود باقیست.