۱۰ راهکار برای این که از آینده، کمتر بترسیم

گروه جامعه: ترس از آینده؛ حسی که موجب می‌شود بسیاری از ما به‌ویژه در دوره نوجوانی و جوانی شبانه‌روز آن را با خود حمل کنیم و لذت زندگی در حال و اکنون را از دست بدهیم. احساس بلاتکلیفی، نداشتن برنامه مشخص برای زندگی و وجود ابهامات بسیار درباره اتفاقات آینده از جمله دلایلی هستند که […]

گروه جامعه: ترس از آینده؛ حسی که موجب می‌شود بسیاری از ما به‌ویژه در دوره نوجوانی و جوانی شبانه‌روز آن را با خود حمل کنیم و لذت زندگی در حال و اکنون را از دست بدهیم. احساس بلاتکلیفی، نداشتن برنامه مشخص برای زندگی و وجود ابهامات بسیار درباره اتفاقات آینده از جمله دلایلی هستند که باعث می‌شوند افراد هم‌اکنون آرامش خود را از دست بدهند و دائماً نگران روز‌های آینده باشند.

گاهی این ترس تبدیل به یک خوره و بیماری ذهنی در ما می‌شود، تا جایی که دست و پای‌مان را می‌گیرد و مانع حرکتمان می‌شود و بعد از مدتی مشاهده می‌کنیم که به چه راحتی زمان‌های طلایی زندگی‌مان را از دست داده‌ایم و محصولی از این همه فکر و خیال درباره آینده به‌دست نیاورده‌ایم. اما چگونه می‌توان این ترس و اضطراب از آینده را تحت کنترل درآوریم تا بتوانیم در آرامش اهدافمان را دنبال کنیم و با دید خوش‌بینانه نظاره‌گر پیشامد‌های زندگی‌مان باشیم؟ در ادامه شهره‌بانو پرخو، روانشناس بالینی، به دلایل ترس و اضطراب از آینده اشاره می‌کند و راهکار‌های مقابله با آن را می‌گوید.

چرا از آینده می‌ترسیم؟
ترس، احساسی معمولاً ناخوشایند، اما طبیعی است که در واکنش به خطرات واقعی ایجاد می‌شود. اما دلشوره و اضطراب واکنشی است که معمولاً بدون وجود تهدید خارجی رخ می‌دهد، پس باید این دو مقوله را از هم جدا دانست. آنچه به اضطراب مربوط است این است که ناشی از تهدید‌هایی است که مهارناپذیر و غیرقابل اجتناب تلقی می‌شوند. اضطراب بخشی از زندگی هر انسان تلقی می‌شود و داشتن کمی از آن طبیعی است، اما بیش از حد معمول، اختلال و بیماری تلقی می‌شود. به جرأت می‌توان گفت اگر اضطراب نبود، همه ما پشت میزهایمان به خواب می‌رفتیم. نبود اضطراب ممکن است ما را با مشکلات و خطرات قابل ملاحظه‌ای در زندگی مواجه کند. پس به‌نوعی می‌توان گفت اضطراب طبیعی عامل سازندگی و خلاقیت از ابتدای زندگی برای انسان‌هاست.

یک نوع از این ترس‌ها، ترس از آینده یا کرونوفوبیاست که نوعی ترس افراطی و غیرمعمول نسبت به گذر زمان است که اضطراب زیادی را برمی‌انگیزد. در طبقه‌بندی اختلالات روانی، این ترس یکی از انواع فوبیای خاص محسوب می‌شود که یک اختلال اضطرابی است. البته کرونوفوبیا زمانی به یک اختلال تبدیل می‌شود که عملکرد روزانه فرد را تحت‌تأثیر قرار دهد و مشکلات و آسیب‌های مختلفی را برای فرد به‌همراه بیاورد. در غیراین صورت می‌تواند به‌عنوان نوعی تجربه اضطرابی گذرا درنظر گرفته شود. بعضی از نظریه‌پردازان بر این باورند که دلیل اضطراب از آینده و حتی کاهش حس ارزشمندی، زندگی در گذشته یا آینده و تمرکز بیش از حد بر وقایع آینده است.

پذیرش صد درصدی مسئولیت زندگی
یکی از راهکار‌های غلبه بر ترس از آینده این است که مسئولیت زندگی حال و آینده خود را به‌طور کامل و صددرصدی برعهده بگیریم. انسان موجودی است فعال، پس باید خود را فردی با اختیار، گشوده، جست‌وجوگر و طالب بدانیم، نه شخصی که رفتارش تماماً به‌دست رویداد‌های بیرونی تعیین می‌شود. این تغییر ساده در زبان و فکر، احساسات و رفتار ما را به جنبه‌هایی از وجود حقیقی‌مان روشن می‌کند. پس ما شخصا تعیین‌کننده آینده خود هستیم نه عوامل بیرونی، چون او، آن، دیگران و….

پذیرش پیامد مسئولیت‌ها
پس از پذیرش مسئولیت اعمال، پیامد‌های آن‌ها را نیز باید بپذیریم. اگر برای هریک از رفتارهایمان اعلام قبول مسئولیت کنیم این موضوع به استقلال، شهامت و افزایش اعتمادبه‌نفس و کاهش اضطراب ما کمک خواهد کرد. پذیرش پیامد مسئولیت‌هایمان نیز به ما کمک می‌کند تا ترس‌های وجودی‌مان کمرنگ‌تر شود و در مواجهه با مشکلات به‌وجود آمده در کمال آرامش به‌دنبال راهکار باشیم.

به درون متکی باش
تلاش کنیم به‌جای حمایت‌های بیرونی به حمایت‌های درونی متکی باشیم و از خدا و نیرو‌های الهی کمک بطلبیم. در این روش از دیگران هم کمک بخواهیم و به دیگران نیز یاری برسانیم. از طرف دیگر روی یادگیری مهارت‌هایی مانند یوگا و مدیتیشن کار کنیم تا سطح انرژی‌مان را بالا ببریم و آرامش را به وجودمان هدیه کنیم. یادمان باشد هرقدر از درون قوی باشیم و اعتمادبه‌نفس‌مان را افزایش دهیم اتفاقات و نگرانی‌های بیرونی را با سعه صدر بیشتری از سر خواهیم گذراند.

در حال جاری باش
ریشه بیشتر اضطراب‌های ما ناآگاهی از بعضی چیز‌ها و نیز ناتوانی در پیش‌بینی آینده است. مسئله این است که هرجور به ماجرا بنگریم، بازهم فقط امروز و اکنون را داریم، چون فردا هنوز از راه نرسیده است! اگر در گذشته زندگی کنیم حسرت ناکامی‌های خود را خواهیم خورد و افسردگی پیامد آن است و اگر به آینده فکر کنیم از آن هراس خواهیم داشت، چون رازآلود است و پنهان؛ در این هیاهوی ذهنی تنها چیزی را که از دست می‌دهیم حال و اکنون است؛ و غافلیم از اینکه همین حال قرار است آینده‌ای که به انتظارش نشسته‌ایم را بسازد.

بدترین وضعیت چیست؟
بدترین حالت‌های ممکن را درنظر بگیرید. پس از اینکه پذیرفتید بزرگ‌ترین ترس‌های‌تان به واقعیت نمی‌پیوندند، از خودتان بپرسید: بدترین وضعیتی که ممکن است رخ دهد چیست؟ با این کار متوجه می‌شویم که حتی اگر بدترین وضعیت ممکن هم پیش بیاید، دنیا به آخر نمی‌رسد. با درنظرگرفتن بدترین احتمالات، درمی‌یابیم که ترس‌های ما آنچنان‌که گمان می‌کردیم بزرگ نیستند. واضح است که شاید بعضی از آن‌ها تأثیری چشمگیر بر زندگی‌مان داشته باشند، اما ما را از زندگی ساقط نمی‌کنند.

کار کن
هنگام نگرانی خودتان را مشغول کنید. این‌طور وقت‌ها بهترین کار این است که خودمان را مشغول کنیم. فرقی نمی‌کند تلاش هدفمند برای مقابله با ترسمان باشد یا فعالیت فیزیکی، چون درگیرکردن ذهن با فعالیتی خوشایند راهی مؤثر برای از بین‌بردن احساسات منفی است.

خوب فکر کن
به آخرین باری که از چیزی ترسیدید فکر کنید. آخرین باری که نگران چیزی بودید و از آینده اضطراب داشتید چه شد؟ به‌احتمال زیاد، به‌خوبی و خوشی از پس آن برآمده‌اید! شاید به‌نظر خودتان موفق نبوده‌اید یا کار‌ها آن‌طور که می‌خواستید پیش نرفته. خوب فکر کنید. شکست همیشه به‌معنی ناکارآمدی و کمبود ما نیست. شاید باید مسیر دیگری را در پیش می‌گرفتیم.

مثبت‌اندیش باش
حس مثبت‌اندیشی را در خود تقویت کنیم. مثبت‌اندیشی در لحظه و در اکنون ممکن است دشوار باشد. اما می‌توانیم دستیابی به هدف و نتیجه دلخواه‌مان را تصور کنیم. تصویرسازی، چیزی فراتر از رؤیاپردازی است. در تصویرسازی باید تمرین کنیم واقعیت را به همان شکل و وضعیتی که می‌خواهیم با جزئیات کامل تجسم کنیم. به‌عبارتی، پیش از دستیابی به موفقیت، باید بتوانیم حس پیروزی را تجربه کنیم.

موقعیت‌های مشابه را مرور کن
در زمان بروز اضطراب، پیروزی‌های خود را در موقعیت‌های مشابهی که در آن اضطراب داشتیم مرور کنیم. این مهم باعث کاهش فشار روانی و استرس، تقویت اعتماد و عزت نفس و خودباوری خواهد شد. نکته مهم این است که با مرور موقعیت‌های مشابه و تکرار و تقویت عبارت «من می‌توانم از این موقعیت هم مثل گذشته پیروز بیرون بیایم» به ما کمک خواهد کرد علاوه بر کنترل بر احساسات و هیجانات خود، در کنترل عوامل بیرونی موفق‌تر ظاهر شویم.

به خدا توکل کن
به خدا و نیرویی‌های ماورا و بالاتر از توانایی‌های خود اعتماد کنیم. در عموم تعالیم الهی، اصلی‌ترین عامل برای رسیدن به آرامش، حفظ آن و غلبه بر اضطراب، «ایمان به خداوند» بیان شده است. حضرت علی (علیه السلام) در روایتی کوتاه می‌فرمایند: «آمِن تَأمَن»؛ ایمان بیاور تا در امان باشی. آن حضرت همچنین ایمان به خدا را مساوی با آرامش و امنیت می‌دانند و می‌فرمایند: «الایمانُ امان»؛ ایمان همان امنیت و آرامش است. ویلیام جیمز (Wihhiam Jemes)، روانشناس معروف قرن بیستم هم می‌گوید: «ایمان بدون شک، مؤثرترین درمان اضطراب است». ایمان به خداوند آثار متعددی دارد و هر یک به شیوه‌ای خاص در رفع اضطراب و ایجاد آرامش مؤثرند. شاخصه بارز انسان‌های مؤمن، خوش‌بینی، روشندلی، امیدواری، تلاش و اطمینان به شرایط محیط است که هرکدام در کاهش اضطراب دخیل هستند.