نمی‌شود فقط دولت از مردم متوقع باشد

گروه اقتصادی: احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد و دارایی، درباره اخذ مالیات از بلاگر‌ها و اینفلوئنسرها، گفت: «اخذ مالیات از این افراد که بیش از ۵۰۰ هزار نفر دنبال کننده دارند، در بودجه آمده بود. ۵۵۱ کاربر شناسایی شده و مشمول حکم قانون بودجه ۱۴۰۱ بودند که ۱۲۳ فعال بیش از ۲۳۰۰ میلیارد تومان درآمد داشته‌اند […]

گروه اقتصادی: احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد و دارایی، درباره اخذ مالیات از بلاگر‌ها و اینفلوئنسرها، گفت: «اخذ مالیات از این افراد که بیش از ۵۰۰ هزار نفر دنبال کننده دارند، در بودجه آمده بود. ۵۵۱ کاربر شناسایی شده و مشمول حکم قانون بودجه ۱۴۰۱ بودند که ۱۲۳ فعال بیش از ۲۳۰۰ میلیارد تومان درآمد داشته‌اند و وزارت اقتصاد دنبال اجرای قانون است.» 
به گزارش فرارو، اوایل تابستان سال جاری، سازمان سازمان امور مالیاتی اعلام کرد درحال صدور برگه متمم برای ۱۲۳ اینفلوئنسر با درآمد دو هزار میلیارد تومانی هستند؛ متممی که موجب می‌شود مالیات دریافتی از آن‌ها بیش از ۵۰۰ میلیارد تومان شود. البته پیشتر و در زمستان سال ۱۳۹۹ نیز، اعلام شده بود؛ افرادی که در فضای مجازی فعالیت دارند و بالای ۵۰۰هزار نفر آن‌ها را دنبال می‌کنند باید مالیات بپردازند. همچنین نمایندگان مجلس شورای اسلامی، بندی را در قانون بودجه سال ۹۹ تصویب کردند که بر اساس آن، درآمد‌های کاربران دارای بیش از ۵۰۰ هزار دنبال‌کننده در رسانه‌های کاربرمحور (اینستاگرام و تلگرام) از محل تبلیغات مشمول مالیات بر درآمد خواهد بود. همچنین طبق بند ذ قانون بودجه سال ۱۴۰۰ در خصوص مالیات فعالیت‌های اینستاگرامی آمده است که درآمد‌های کاربران دارای ۵۰۰ هزار دنبال‌کننده در رسانه‌های کاربرمحور از محل تبلیغات مشمول مالیات بر درآمد خواهد بود.
نرخ تبلیغات برای پست و استوری‌های اینستاگرامی در بلاگر‌هایی که دنبال کننده‌های فعال و پرشماری دارند، گاهی از ۱۵۰ میلیون تومان نیز فراتر می‌رود. با این وجود برخی فعالان این حوزه معتقدند با توجه به فیلترینگ اینستاگرام، دریافت مالیات از این شبکه اجتماعی، توجیهی ندارد. شهربانو منصوریان، ووشوکار ایرانی، نیز از جمله افرادی است که به پـرداخت مـالیات برای فعالیت اینستاگرامی خود موظف شده است. وی، ویدیویی اعتراضی را در این باره منتشر کرده و معتقد است به عنوان ورزشکار، نباید مالیات بلاگری پرداخت کند. 
با توجه به این شرایط، پرسش‌هایی مطرح است، از جمله این که آیا مالیات گیری از اینفلوئنسر‌ها توجیه اقتصادی دارد و وظیفه دولت‌ها در ازای مالیاتی که از اقشار مختلف کسب می‌کنند چیست؟ وحید شقاقی، اقتصاددان و استاد دانشگاه خوارزمی، در گفتگو با فرارو به این پرسش‌ها پاسخ داده است:
وحید شقاقی به فرارو گفت: «قبل از هرچیز باید به این نکته دقت کنیم که تعیین مالیات برای اینفلوئنسر‌ها و فعالان مجازی ربطی به تعداد دنبال کنندگان آنان ندارد. ممکن است یک فرد در فضای مجازی یک میلیون نفر دنبال کننده داشته باشد. این که اصلا ایرادی ندارد. مسئله، «گردش مالی» است. درواقع این نکته مهمی است که باید بررسی شود، فردی که اکانت‌های پربازدید و دنبال کنندگان فعال و پرتعداد دارد، آیا از پلتفرم‌هایی از جمله اینستاگرام، کسب درآمد می‌کند؟ اگر کسب درآمد می‌کند، مثل همه افرادی که کسب درآمد کرده و مالیات پرداخت می‌کنند، این افراد نیز باید مالیات بپردازند. مالیات در تمام دنیا یا بر درآمد بسته می‌شود یا بر ثروت. قانون باید مشخص کند افرادی که کسب و کار خاصی روی پلتفرم‌ها دارند یا بابت تبلیغات در فضای مجازی درآمد کسب می‌کنند، مشمول مالیات می‌شوند. اگر فرد از فضای مجازی درآمد بالایی دارد، طبیعتا باید بخشی از این درآمد را به عنوان مالیات بپردازد.»
وی افزود: «در حال حاضر، دولت، به شکل دست و پا شکسته، مدام پایه‌های مختلف نظام مالیاتی را بدون انسجام و ارتباط نظام‌مند اضافه می‌کند و به عنواین مختلف، این فعالیت را انجام می‌دهد. از این منظر، توصیه من به دولت این است که این نظام مالیاتی را یک بار سر و سامان دهد. تقریبا همه اقتصاددان‌ها می‌پذیرند که دولت باید با مالیات اداره شود و اصل اقتصاد نیز، برای کارآمدی به درآمد‌های مالیاتی دولت وابستگی دارد. اما مسئله این است که در بحث مالیات باید اتفاقاتی رخ دهد که مردم نیز احساس رضایت داشته باشند. برای مثال در سوئد یا سایر کشور‌های اسکاندیناوی، مردم مالیات‌های سنگینی پرداخت می‌کنند و حتی بیش از ۴۰ درصد درآمد خود را به مالیات دهی اختصاص می‌دهند، اما در مقابل این پرداخت مالیات، دولت‌های رفاه اسکاندیناوی، از یک سو خدمات ویژه و برجسته‌ای ارائه می‌دهند و از سوی دیگر پاسخگو هستند و نسبت به مصرف درآمد‌های مالیاتی شفاف عمل می‌کنند. مالیات یک جاده دو طرفه است، یک جاده یک طرفه نیست که از سوی دولت به سمت مردم باشد. دولت باید مالیات بگیرد، اما در سوی دیگر جاده هم باید خدمات داده و نسبت به مصرف درآمد‌های مالیاتی پاسخگو باشد. دولت باید نسبت به مصرف درآمد‌های مالیاتی شفاف باشد و باید بهره وری دولت بالاتر برود. مردم می‌گویند ما به دولتی مالیات می‌دهیم که بهره وری ندارد و پولهایمان حیف و میل می‌شود.»
عدم تناسب مالیات و خدمات در کشور 
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: «دولت باید در ازای مالیاتی که از مردم می‌گیرد، خدماتی ارائه دهد. برای مثال در کشور‌های اسکاندیناوی، شاهد «آموزش رایگان با کیفیت» هستیم یا «خدمات سلامت و بهداشت رایگان و با کیفیت» ارائه می‌شود. همچنین «خدمات با کیفیت نگهداری از سالمندان» وجود دارد. در کنار این ها، بسیاری از خدمات با کیفیت دیگر نیز وجود دارد که دولت از محل مالیات‌ها می‌پردازد؛ به همین دلایل است که می‌گویم مالیات یک جاده دو طرفه است، یعنی درست است که مردم مالیات می‌پردازند، اما به دولتی مالیات می‌دهند که با بهترین کیفیت و شفاف‌ترین و پاسخگو‌ترین حالت ممکن نسبت به مالیات عمل می‌کند. در کشور ما اتفاقی که رخ می‌دهد این است که مدام پایه‌های مالیاتی اضافه می‌شود، بدون این که ارتباط و نظم بین پایه‌های مالیاتی دیده شود. همچنین دولت‌های ما نسبت به محل مصرف مالیات هیچگونه پاسخگویی ندارند و خدمات متناسب با مالیات عرضه نمی‌کنند. این نوع رفتار‌ها باعث می‌شود مالیات از دید مردم نوعی «پول زور» در نظر گرفته شود.»
وی افزود: «من مخالف پرداخت مالیات توسط کسب و کار‌های اینترنتی و فعالان پلتفرم‌ها نیستم، یعنی اگر فردی از اینستاگرام و امثالهم درآمد کسب می‌کند، بهتر است مالیات هم پرداخت کند، اما به شرط آن که پایه‌های مالیاتی ما نیز از نظم و انسجام کافی برخوردار باشد. درحال حاضر دولت تحت فشار است و درآمد دولت نیز به خاطر فشار تحریم ها، کاهش یافته است، در نتیجه به سمت مالیات روی آورده و از هر جایی که پیدا می‌کند، به دنبال کسب درآمد مالیاتی است. ایرادی ندارد، اما بهتر است اول دولت پایه‌های مالیاتی را به شکل نظامدار و مرتبط تعریف کند، یعنی در شرایطی که مالیات بر درآمد تعریف می‌شود دیگر مالیات بر ثروت تعریف نشود. متاسفانه در کشور ما همه نوع مالیات تعریف می‌شود و هیچ نظم و انسجام یا حتی قانون مترقی مالیاتی نیز وجود ندارد. دولت‌های ما نسبت به مصرف درآمد‌های مالیاتی نه بهره وری نشان می‌دهند نه شفافیت و پاسخگویی و در نتیجه آن جاده یک طرفه که اشاره کردم، در اقتصاد ایران به وجود آمده است. همه این‌ها باعث می‌شود مردم و کسبه همواره با نارضایتی اقدام به پرداخت مالیات می‌کنند.»
این اقتصاددان تاکید کرد: «چه فایده‌ای دارد که ما مالیات بدهیم و بخشی از آن با فساد و رانت، حیف و میل شود؟ این نوع سیستم مالیات گیری و بی ثمر بودن آن در انظار عمومی، روح و روان یک ملت را به بازی می‌گیرد. مشکل بزرگ تعیین مالیات در کشور ما این است که به شکل گسسته و جدا جدا پایه مالیاتی تعریف می‌شود. مالیات یک قانون واحد لازم دارد که پایه‌های مالیاتی به شیوه‌ای منظم، شکل بگیرد. متاسفانه در کشور ما هر جایی که دولت، مایل باشد، فورا مالیات تعیین می‌کند و سعی دارد کسب درآمد کند. این نوع رفتار‌های دولت در شرایط کنونی اقتصاد که فشار شدیدی از کانال تورم به ملت تحمیل می‌شود، به معنای واقعی کلمه مردم را آزار می‌دهد.»