اهمیت مشارکت با استقبال از صندوق آرا؛

انتخابات، ویژه ترین موقعیت سیاسی

کلمه نیوز_ «عبدالرضا حیدری اردکانی» در یادداشتی به عنوان «انتخابات، ویژه ترین موقعیت سیاسی» به پایگاه خبری کلمه نیوز آورده است؛چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری به دور دوم کشیده شد تا حساسیت های انتخاب مسافر پاستور به اوج خود برسد. دو طیف سیاسی حاضر در دور پایانی با داشتن پایگاه های سیاسی و مردمی و […]

کلمه نیوز_ «عبدالرضا حیدری اردکانی» در یادداشتی به عنوان «انتخابات، ویژه ترین موقعیت سیاسی» به پایگاه خبری کلمه نیوز آورده است؛چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری به دور دوم کشیده شد تا حساسیت های انتخاب مسافر پاستور به اوج خود برسد. دو طیف سیاسی حاضر در دور پایانی با داشتن پایگاه های سیاسی و مردمی و همچنین سابقه حضور درسطح مدیریتی کشور اسب خود را زین کرده اند تا با جلب نظر و آرای مردم ردای ریاست جمهوری را بر تن کاندید خود بپوشانند. جریان اصلاح طلبی و جبهه نیروهای انقلاب دو طیفی هستند که نامزد مورد حمایتشان پس از مناظرات، بگو مگوها، اعلام برنامه ها و انصراف هایی که قابل پیش بینی بود، در یک ماراتن انتخاباتی و با کسب آرای ماخوذه و با توجه به میزان آن به سکوی پرتاب نزدیک و نزدیک تر شدند. این رخداد با حضور ۴۰ درصدی مردم در پای صندوق ها به امید گذر از مشکلات موجود و امید به رسیدن به یک وضعیت مطلوب شکل گرفت.

اگر چه حضور مردم و مشارکت حداکثری نشان از میزان رضایتمندی مردم از وضعیت موجود است، اما عدم مشارکت نیز نشان از مخالفت و عناد ورزیدن با نظام جمهوری اسلامی نیست. حساب معاندین و منافقین و کسانی که همیشه ساز مخالف را می زنند و دعوت به عدم مشارکت می کنند تا ازین آب گل آلود برای تبلیغات منفی خود علیه ایران ماهی بگیرند را از مردم مسئولیت پذیر و آگاه باید جدا کرد. توقع حضور صددرصدی مردم در پای صندوق های رای نیز نمی تواند ادعای منطقی باشد، زیرا مردم از کمبودها و مشکلات وضعیت موجود بویژه معیشت ، تورم ،ازدواج ، مسکن و وضعیت خودروهای داخلی و … حتما گله مندند و نقد دارند.

معیشت مردم

معضلات اقتصادی در وهله نخست یک عامل اساسی برای نارضایتی از وضع مدیریتی موجود است. انتظار چندین ساله مردم برای رفع گرانی و تورم که هر روز ارزش پول کشور را پایین و پایین تر آورده است و فشار مضاعفی بویژه به اقشار کارگری و کارمندی وارد کرده است، می تواند یک عامل عدم مشارکت باشد.

جمله نغزی است به این مضمون که ما (( انتخاب هایمان را زندگی می کنیم ))، پس شاید یک انتخاب آگاهانه تر و با شناخت بیشتر از همه توانمندی یک کاندید بتواند وضعیت اقتصادی را ازین شرایط خارج کند. روزنه های امید را نباید بست و باید به طلوع خورشید ایمان داشت.

اقتصاد را اگرچه در دانشگاه ها تا مقاطع بالا تدریس می کنند اما بهترین جا برای تشریح آن سفره های مردم است. مردم این روزها به خوبی می توانند اقتصاد و درآمد و هزینه را نقد و تفسیر کنند. اگر تورم در آمارها پایین و در سفره ها و سبدهای معیشت بالاست، باید ملاک را سفره ها قرار دهیم نه آمارها. پس اگر سفره ها کوچک و کوچک تر شده است این نشانی از نقص مدیریتی و نبود توان در حل و بهبود وضعیت کسانی دارند که طی دهه های گذشته با شعار حل مشکلات آمدند و نتوانستند.

سیاست خارجی یا نگاه به داخل

سیاست خارجی بر اصل عزت و مصلحت می تواند گره گشای مشکلاتی که عمدتا اقتصادی و سیاسی هستند باشد. اگر کشوری دور خودش دیوارکشید و نخواست یا نتوانست با جهان از در گفتگو برآید، یقینا نمی تواند حق خود و مردمش را در بازارهای جهانی ، سازمان ها و پیمان های بین المللی بگیرد. از آنجا که امروزه تکنولوژی ، امواج و اخبار حد و مرز نمی شناسند و زمینه ساز آگاهی جوامع از رخدادها هستند، پس بهترین راه در این بخش تلاش برای تامین منافع و حقوق مردم در ارتباط با همه کشورها با عزت از یک سو و با تکیه برسیاست خارجی راهبردی و رعایت مصلحت کشور و مردم است.

کدام کاندید

اما اینکه چه کسی می تواند راهبرد برون رفت کشور از مشکلات را در کمترین زمان و با تدبیر صحیح انجام دهد، کسی است که بدون شعارهای رویایی و دست نیافتنی و براساس واقعیت های موجود کشور و برخورداری از همه سلایق سیاسی و کارشناسان برجسته و بدور از جناح بندی و حلقه و گروه خاصی ، فقط و فقط منفعت مردم،مردم و مردم را اصل قرار دهد و نه منفعت گروه و جناحی خاص. اگر حلقه مدیریت و مدیران کشور محدود شود، مطمئنا دولت به سمت ناکارآمدی خواهد رفت و از سوی دیگر زمینه نارضایتی مردم فراهم خواهد شد. کما اینکه در دهه های گذشته و در دوران های خاص این چنین تفکراتی ضربات جبران ناپذیری به ساختارهای اقتصادی،فرهنگی ،سیاسی و اجتماعی کشور وارد کرد. جامعه متکثر با دیدگاه های متنوع و زایایی چون ایران ، خود برتربینی گروهی در سیاست و مدیریت را تاب نمی آورد و خروجی آن فاصله افتادن میان حاکمیت و مردم است که نباید در مدیریت کشور و بویژه دستگاه اجرایی آن رخ دهد.

مشارکت یا تحریم

اگر در انتخابات شرکت نکنیم بخاطر مشکلاتی که می شود با علم و کارشناسی و مطالعه آن را حل کرد؛ اگر مشارکت نکنیم بخاطر برآورده نشدن کمترین توقعات یک زندگی که همگی می توانست بوجود نیاید اما با ضعف ساختاری اداری و سیستم دولتی از یک سو و عدم برخورداری از شایسته سالاری و شایسته گزینی از سوی دیگر، مطمئنا قطار جمهوری اسلامی از حرکت باز نخواهد ایستاد و رئیس جمهور برگزیده ، رئیس جمهور همه مردم خواهد بود حتی با پایین ترین میزان مشارکت و دیگر فرصت جبران از عدم مشارکت وجود نخواهد داشت.

اما تفاوت اینجاست که فرصت انتخاب بهتر و امیدوارکننده تر را با تشخیص و مطالعه برنامه های ارایه شده نامزدهای نهایی نباید از دست داد. باید حضور آگاهانه را افزایش داد و معتقدیم که آنچه راه یک انتخاب آگاهانه را سد یا تیره و تار می کند ، نگاه سیاسی و سیاست زده است که چشم ها را بر واقعیت های کاندیداها می بندد.

پس برای آنکه خود را در یک انتخاب ویژه و حساس در کشور شریک بدانیم و ریل ریاست جمهوری را آنطور که مصلحت مردم است ترسیم کنیم. باید میدان حضور را براساس دیپلماسی گفتگو و شناخت، بر سراب بی تفاوتی و غفلت ترجیح داد. انتخاب یک مسئول اول اجرایی کارآمد و مدیر که تمام زیر و بم مشکلات مردم را بشناسد و حلاجی کند و برای آن برنامه و راه حل داشته باشد، بسیار مهم و تاثیرگذار است. شاید اگر فرد منتخب که بعد از روز انتخابات رئیس جمهور ، رئیس دولت و رئیس بسیاری از شوراهای مهم کشور خواهد شد، نتواند یک مدینه فاضله برای مردم بسازد، اما از رفتن به یک ناکجاآباد مطمئنا جلوگیری خواهد کرد. باید پس از انتخاب خود از مسئولین مطالبه گری کرد تا قول و قرارها و برنامه های انتخاباتی شان رنگ روزمرگی و فراموشی نگیرد و همواره با شفافیت و صداقت با مردم همراه شوند.