حکم سنگین یک قاضی برای افسانه بایگان!

گروه فرهنگی: محمدرضا اعتصام، حقوقدان و یکی از وکلای افسانه بایگان (بازیگر سرشناس سینما و تلویزیون) از محکومیت موکل خود خبر داد. این وکیل دادگستری در این رابطه، اظهار داشت: موکلم، خانم افسانه بایگان بنا بر عنوان اتهامی «انتشار تصاویر مبتذل» به پرداخت مبلغ دو و نیم میلیون تومان جزای نقدی، جایگزین و بدل از […]

گروه فرهنگی: محمدرضا اعتصام، حقوقدان و یکی از وکلای افسانه بایگان (بازیگر سرشناس سینما و تلویزیون) از محکومیت موکل خود خبر داد.
این وکیل دادگستری در این رابطه، اظهار داشت: موکلم، خانم افسانه بایگان بنا بر عنوان اتهامی «انتشار تصاویر مبتذل» به پرداخت مبلغ دو و نیم میلیون تومان جزای نقدی، جایگزین و بدل از ۹۱ روز حبس تعزیری به عنوان مجازات اصلی و همچنین به ۱۸ ماه ممنوعیت از هرگونه فعالیت در فضای مجازی و منع خروج از کشور به عنوان مجازات تکمیلی محکوم شده است. مجازات تکمیلی صادره، مجازاتی سنگین محسوب می‌شود. ما در مهلت مقرر به این حکم اعتراض خواهیم کرد.
با توجه به دادنامه‌ای که از سوی شعبه ۱۰۹۷ کیفری دو مجتمع قضائی ارشاد به صورت غیابی علیه خانم بایگان صادر شده بود، عنوان اتهامی «حضور زنان در معابر و انظار عمومی، بدون حجاب شرعی»، موضوع تبصره ماده ۶۳۸ از کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی عنوان شد.
قاضی پرونده، آن را دائر بر انتشار تصاویر مبتذل در فضای مجازی، موضوع تبصره یک ماده ۷۴۲ از قانون مجازات اسلامی قلمداد کرده و مجازاتی را برای این عنوان اتهامی تعیین کرد. در ادامه ما از دادنامه صادره واخواهی کردیم، اما به رغم دفاعیات و آنکه اساسا، تصاویر منتشره با توجه به تعریف ذیل تبصره یک ماده ۷۴۲ از آثار و محتویات مبتذل نیست و اینکه مجازات تکمیلی مقرر شده در حکم، حسب قانون باید متناسب با جرم ارتکابی و خصوصیات متهم باشد بر این اساس دادگاه، ضمن رد واخواهی و تائید مجازات اصلی در دادنامه موضوع واخواهی، مجازات تکمیلی را از ۲ سال به ۱۸ ماه تقلیل داد. مجازات تکمیلی که در حق موکلم، سنگین بوده است.
در مهلت مقرر قانونی، مراتب تجدیدنظر را نسبت به دادنامه مورد اشاره، تنظیم و تقدیم مرجع قضائی خواهیم کرد. امیدواریم که قضات دادگاه تجدیدنظر با توجه به شخصیت اجتماعی موکل که آثار فاخری از ایشان، هم در سینما و هم در صدا و سیما در محضر افکار عمومی اثبات شده و همچنین با عنایت به ایرادات حقوقی موجود در دادنامه، لزوم نقض حکم را مبنا قرار دهند.