واکاوی خشونت علیه کادر درمان و جامعه پزشکی از منظر روانشناسی
ایسنا/خراسان رضوی همانطور که پیش از این نیز اشاره شد یکی از معضلات و چالشهایی که نظام سلامت در حال حاضر در کل دنیا با آن روبرو است مواردی از خشونت علیه کادر درمان است؛ کشور ایران نیز از این امر مستثنی نبوده و امروزه و به خصوص در سالهای اخیرشاهد موارد مختلفی از خشونت علیه کادر درمان بوده و هستیم و حتی در مواردی این خشونت منجر به قتل پزشکان نیز شده است.
به منظور واکاوی این معضل در میزگردی به بررسی این چالش از منظر روانشناسی، جامعهشناسی و…پرداخته شد. در بخش اول این خبر، به اظهارنظرهای رئیس سازمان نظام پزشکی مشهد در رابطه با علل بروز این پدیده پرداخته شد، همچنین موضوع از منظر جامعهشناسی مورد بحث و گفت وگو قرار گرفت؛ در بخش دوم این گفت وگو موضوع خشونت علیه کادر درمان و جامعه پزشکی از منظر روانشناسی واکاوی شده است که در ادامه میخوانید.
دکتر علی طلایی -روانپزشک و متخصص اعصاب و روان- در رابطه با خشونت علیه کادر درمان و جامعه پزشکی با حضور در تحریریه ایسنا اظهار کرد: خشونت علیه کادر درمان مقولهای بسیار پیچیده بوده که میتوان از ابعاد سیاسی، اجتماعی، صنفی و روانی به آن پرداخت، اگر چالشی که عوامل اتیولوژیک متعددی دارد را تنها از یک منظر ببینیم، قطعا راهحل مناسبی پیدا نمیشود لذا باید تمامی جوانب درنظر گرفته شود.
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، افزود: دیتای دقیق از خشونت علیه کادر درمان در ایران وجود ندارد و آخرین آمار، بالاترین خشونت را از هند و پاکستان گزارش کرده و نام ایران در لیست نیست، مداخلات از هر نظر با داشتن دیتایی جامع میتواند به کاهش خشونت علیه کادر درمان کمک کند.
این روانپزشک بیان کرد: در زمان کرونا شهدای سلامت به شدت مورد تقدیر قرار گرفتند زیرا از جان خود گذشته و وارد بخشهایی میشدند که هر فردی جرأت حضور در آنجا را نداشت و یکباره با فروکش بحران، همه این سختیها به فراموشی سپرده شد و گویی جامعه تا پاندمی بعدی تکریم در برابر کادر درمان را فراموش کرد، درنتیجه عوامل فرهنگی بسیاری در خشونت علیه کادر پزشکی مؤثر است.
مقام قضایی در برابر خشونتهای مردمی در مطبهای پزشکی قاطعانه رفتارکند
وی با اشاره به اینکه خشونت مسئلهای جهانگیر است، عنوان کرد: خشونت در سطح جهانی بسیار شایع بوده به طوریکه در آمریکا از بین خشونت علیه حرفههای کاری، عددی بین ۵۰ تا ۷۰ درصد مربوط به مشاغل مرتبط با سلامت است و طبق این آمار نقش حاکمیت و مراکز صنفی دیدن و پرداختن به این چالش است.
دکتر طلایی با بیان اینکه خشونت به دنبال خشم اتفاق میافتد، گفت: خشم احساسی درونی است و بسته به شرایط، افراد واکنشهای گوناگونی از خود بروز میدهند که در حقیقت خشم ریشهای برای مقابله با بحران بوده ولی ما به عنوان موجوداتی مدنی در طول تاریخ یاد گرفتهایم که خشم خود را مدیریت کنیم و به همین دلیل توانستهایم در کنار یکدیگر شهرها و کشورها را تشکیل دهیم، ضعف قوانین باعث بروز و تخلیه نامناسب خشم میشود.
وی اضافه کرد: ما در مواردی دچار ضعف و خلل قانونی هستیم و در مواردی برای اجرای این قوانین دستورات صریحی داده نشده است، انتظار این است که مقام قضایی در برابر خشونتهای مردمی در مطبهای پزشکی قاطعانه رفتار کند و اگر رسیدگی و برخورد جدی قوه قضائیه در این راستا به گوش عموم برسد، قطعا اثرگذار خواهد بود. ولی متاسفانه از پائیز سال گذشته تا کنون دو مورد قتل و ۱۳ مورد جراحت جدی علیه جامعه پزشکی گزارش شده است و طبق آمار بیش از ۶۰ درصد خشونت علیه کادر درمان به صورت کلامی شامل تهدید و توهین میشود.
استاد دانشگاه علوم پزشکی مشهد با تاکید بر اینکه در گزارشدهی خشونت علیه کادر درمان نیز مشکل داریم، بیان کرد: جامعه پزشکی را به گونهای تعلیم دادهایم که باید در برابر مریض صبوری به خرج دهند و درنتیجه پزشکان از حق خود که شکایت و پیگیری خشم وارده بر آنها توسط بیمار است، به دلایل مختلف امتناع میورزند و میزان گزارشهای حداقل غیرفیزیکی علیه پزشکان بسیار پایینتر از حد واقعی است.
دکتر طلایی گفت: ریشه خشونت به اطلاعات روانپزشکی و اختلالات روانی فرد و بالا بودن سطح تنش در کل جامعه برمیگردد، به طوریکه ما روزانه در اخبار خود صحنههای جنگی بسیاری را میبینیم و فشارهای اقتصادی، اجتماعی، خطر بروز جنگ و … سطح تنش را در جامعه بالا برده و آحاد جامعه را برانگیخته میکند که عوامل کوچک نیز از کنترل خارج شده و این نشان از نقش پررنگ حاکمیت در کنترل این موضوع دارد.
نقش تعرفههای غیرواقعی در خشونت علیه کادر درمان
وی اظهار کرد: نظام تعرفهها نقش بسیار موثری در خشونت علیه کادر درمان دارد و در حال حاضر آموزش جامعه پزشکی و بیماران تحت تاثیر قرار گرفته و به دلیل عدم واقعی بودن تعرفهها، ناگزیر پذیرش بیمار بالا رفته و زمان کمتری به بیمار تخصیص داده میشود که جزئی از حقیقت جامعه پزشکی است، همچنین ساعت کار بالای پزشکان مزید بر علت شده است.
این متخصص اعصاب و روان خاطرنشان کرد: برخی از مشاغل را نمیتوان به چشم سوددهی نگریست و بهتر است به مشاغلی مانند معلمی و پزشکی کلمه حرفه را اطلاق کرد و در حقیقت پزشک در برابر ارائه حرفه خود دریافت وجه میکند، اما هدف اصلی از ارائه خدمت، بهبود بیمار بوده و در کنار این موضوع تعرفه دریافت میشود.
آموزش باید تنه کوچکی از فرآیند درمان باشد
دکتر طلایی اضافه کرد: زمانی که در شهر مشهد درگیر بحران کرونا شدیم، تمام بخشهای بیمارستانها به کرونا اختصاص یافت که در نهایت آموزش پزشکی معلق شد، در آن دوره حتی رزیدنتها و دانشجویان دکترای پوست را برای درمان کرونا آموزش داده و به بالین بیمار میفرستادیم که در آنجا متوجه شدیم ۸۰ درصد بار درمان بیماران این شهر برعهده تیمهای آموزشی ما بوده است، در صورتی که آموزش باید تنه کوچکی از فرآیند درمان باشد و این موضوعی عجیب است.
وی بیان کرد: نظام حاکمیتی برای مواجهه با چنین بحرانهایی برنامهریزی نکرده بود و زمانی که جامعه پزشکی تحت فشارهایی این چنینی قرار گیرد، شاهد فرسودگی شغلی برای این قشر خواهیم بود که یکی از نمودهای آن میتواند افسردگی و مسخ شخصیت باشد و آن رفتار حرفهای همیشگی به گونهای دیگر از پزشک سر بزند، درنتیجه بخشی از علل خشونت از جمله فشار کاری، احساس ظلم برای دریافت وجهی غیرمنطقی، ناامیدی و عدم حمایت به پزشک برمیگردد.
این روانپزشک عنوان کرد: برخی از مسائل به بیمار مرتبط میشود، بهطوریکه مدام با تبلیغات، دیدگاهی نسبت به پزشکان ایجاد شده که قشری بی درد، مرفه و پردرآمد هستند و پزشک درد بیمار را درک نمیکند که این نوع دیدگاه باعث برانگیختگی بیمار نسبت به پزشک معالج خود میشود و از تمامی مسائل مهمتر، مباحث مرتبط با فرهنگ است. یکی از رسالتهای اصلی رسانه، آموزش به جامعه بوده تا سطح فرهنگ و دیدگاه افراد را نسبت به جایگاه و احترام ویژه پزشک، بالا ببرد.
دکتر طلایی افزود: قوانین باید به گونهای باشد که بدون درنگ پس از تماس پزشک با پلیس، سیستم نیروی انتظامی اقدامات لازم را برای حضور در محل انجام دهد و نیازی به توضیح و توجیه از سمت پزشک نباشد که به طور مثال بار اولی که پرسنل مطب من مورد ضرب و شتم قرار گرفتند، حدود ۴۵ دقیقه بعد از اتفاق، پلیس خود را به محل رساند، همچنین آموزش به جامعه پزشکی درخصوص حفاظت پزشک از خود باید به حد کفایت باشد که ضروری است سازمان نظام پزشکی و علوم پزشکی به این موضوع ورود جدی داشته باشند.
وی بیان کرد: باید مراکز پزشکی مجهز به دربهای فرار باشند، از طرفی آموزشهایی در راستای شناخت نشانههای خشم در بیمار و دور شدن از محل حادثه و درگیری و مراقبت شخص پزشک از خود را باید به طور جدی در قالب کارگاههای مختلف برگزار کنیم، به طور مثال در کانادا پزشکان باید سالانه در کارگاههای مراقبت خود در برابر خشونتها و رفتارهای پرخطر بیماران شرکت کرده و بدون تمدید سالانه، اجازه طبابت ندارند، این موضوع نشان میدهد که سیستمهای مدیریتی نیز برنامه درست و دقیقی در این راستا ندارند.
لزوم ایجاد فضایی آرام، کافی و اتاق انتظار و استراحتی باکیفیت در مراکز درمانی
این روانپزشک اضافه کرد: اولین مسئله، چارچوب طراحی شده توسط سیستم است، انتظار طولانی مدت و فضای ناآرام میتواند افراد را عصبانی کند که باید فضایی آرام، کافی و اتاق انتظار و استراحتی باکیفیت در مراکز درمانی ایجاد کنیم و از طرفی زمان پذیرش را به حداقل برسانیم؛ نبود نگهبان و تیم مناسب برای راهنمایی و دادن حس آرامش به بیمار و همراهان میتواند بسیار موثر باشد.
دکتر طلایی خاطرنشان کرد: بیمار و خانواده باید بدانند که اگر نقصانی در روند درمان آنها توسط کادر درمان ایجاد شود، میتواند شکایت خود را پیگیری کرده و رسیدگی میشود و لازم به درگیری افراد برای احقاق حق نیست بلکه مجموعهای به طور جد شکایات را بررسی میکند. عدم توضیح کافی به بیمار و همراهان او، باعث تشدید اضطراب و برانگیختگی خشم فرد میشود و گاها ابهام همراه از اتفاقاتی که برای بیمار رخ میدهد نیز احتمال خشونت را بالا میبرد.
وی ادامه داد: عدم ارتباط موثر بین کادر درمان و همراهان بیمار میتواند ناشی از شلوغی و حجم بالای مراجعین به اورژانسها باشد؛ بحرانهای کمبود پرستار، پزشک و وجود شیفتهای طولانی مدت و زیاد باعث فشارهای روانی میشود، شیفتهای طولانی مدت غیرمجاز بوده اما به دلیل کمبود نیرو، گاها این مشکل به چشم میخورد که در راستای عدم شیفتهای طولانی و سنگین قانون وضع شد.
این متخصص بیان کرد: اگر کرامت پزشک حفظ شود منجر به ارتقاء بهرهوری بیمار از دانش پزشک میشود و با حفظ جایگاه پزشک، میتوان از حداکثر پتانسیل این متخصصین استفاده کرد و از طرفی موضوعات خودکشی و مهاجرت در بین پزشکان بسیار زیاد شده است که پس از بررسی، عوامل گوناگونی را میتوان به عنوان دلیل یافت اما از همه مهمتر رکن احترام و حفظ جایگاه پزشک بوده که ما را نسبت به آینده طبابت کشور نگران کرده که به خصوص مهاجرت در بین دانشجویان تبدیل به بحرانی فراگیر شده است. بحران تخصیص پرستار نیز از مشکلات اساسی ما بوده و ظرفیتهای این رشته بدون اختصاص بودجه، فضای آموزشی و استاد انجام میشود.
انتهای پیام
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0