مردم از وضعیت موجود عصبانی هستند

گروه سیاسی:  یکی از اعضای مجمع روحانیون مبارز و وزیر کشور دولت اصلاحات گفت: مردم از وضعیت موجود عصبانی هستند.   سید عبدالواحد موسوی لاری در پاسخ به این پرسش که جریان اصلاحات چقدر شانس پیروزی در انتخابات دارد،گفت:پیروزی و شکست در حوزه سیاسی وابسته به علل و عوامل متعدد و مختلف است. هیچ گاه […]

گروه سیاسی:  یکی از اعضای مجمع روحانیون مبارز و وزیر کشور دولت اصلاحات گفت: مردم از وضعیت موجود عصبانی هستند.
  سید عبدالواحد موسوی لاری در پاسخ به این پرسش که جریان اصلاحات چقدر شانس پیروزی در انتخابات دارد،گفت:پیروزی و شکست در حوزه سیاسی وابسته به علل و عوامل متعدد و مختلف است. هیچ گاه موفقیت‌ها و شکست‌ها تک علتی نیستند به بیانی دیگر دلایل متعددی می‌تواند دست به دست هم دهد و یک پیروزی را سامان دهد و یا می‌تواند منجر به شکست شود. نکته دوم این است که علاوه بر اصلاح‌طلبان، رقیب دیگری در صحنه حضور دارد. در واقع به طور دقیق نمی‌توان گفت آیا اصلاح‌طلبان موفق می‌شوند یا شکست می‌خورند آن هم بدون اینکه برداشت روشنی از واکنش و کنش‌های طرف مقابل داشته باشیم؛ بنابراین حتما باید بتوانیم طرف مقابل را تعریف کنیم تا بگوییم آیا اصلاح‌طلبان موفق می‌شوند یا خیر؟حال با فرض دو مسئله‌ای که اشاره شد گمان می‌کنم اگر مسئله حضور مردم حل شود اصلاح‌طلبان هیچ نگرانی ندارند از این رو اگر مردم به  این نقطه برسند که مشارکتشان در امر انتخابات، به نفعشان است و انگیزه حضور پیدا کنند به نسبتی که حضورشان افزایش پیدا می‌کند به همان نسبت هم احتمال موفقیت اصلاح‌طلبان بیشتر می‌شود. این در حالی است که اگر  فضای فعلی با قهر مردم با صندوق‌های رأی که از اسفند ۹۸ تاکنون به وجود آمده، ادامه پیدا کند، موفقیت اصلاح‌طلبان چندان در دسترس نیست و نمی‌توان امیدوار بود.
نکته دیگر مربوط به رقبای اصلاح‌طلبان است به هر حال ما باید بدانیم کاندیداها و مصادیقی که قرار است در این صف آرایی سیاسی وارد شوند و رقابت کنند چه کسانی هستند یعنی چه کسی از سوی اصلاح ‎طلبان و در مقابل چه کسی از جریان رقیب خواهد آمد. در نتیجه این مسئله تاثیرگذار است یعنی اگر کاندیداها، کاندیداهایی با شرایط مساوی باشند می‌توان گفت که اصلاح‌طلبان می‌توانند بیایند و تلاش کنند اما اگر شرایط، شرایط دیگری باشد یعنی کاندیداها متفاوت باشند، وضعیت نیز متفاوت خواهد بود. نکته سوم مربوط به عرصه و فضا است از نگاه بنده، اگر فضای سیاسی و امکاناتی که حاکمیت و نظام دارد علی السویه در اختیار کاندیداها باشد باز هم می‌توان گفت که اصلاح‌طلبان زمینه دارند اما اگر مردم نیایند و فضا و عرصه، عرصه حمایت نهادهای رسمی از یک کاندیدا باشد فضا متفاوت است.
وی گفت:در حال حاضر تمام شبکه‌های تلویزیون از ساختن فیلم گاندو گرفته تا سایر فیلم‌ها، نشان دهنده این واقعیت است که تمام امکانات رسانه‌ای به سمت و سوی یک جناح است هرچند از گذشته نیز بوده اما اکنون علنی و آشکار شده است. اگر مصاحبه‌های صداوسیما را مورد رصد قرار دهیم مربوط به کسانی است که از یک جناح هستند و تقریبا اظهارات مشخصی دارند. هرچند تریبون‌های دیگری نیز وجود دارد. بنابراین این عرصه، عرصه برابری برای کاندیداها نیست اصولگراها برای کاندیدای مدنظرشان دغدغه‌ای جز رأی‌آوری ندارند در واقع آنها نه هراسی از شورای نگهبان دارند که کاندیداهایشان را تایید نکند و نه هراسی از مسیر دارند که مبادا مشکلاتی برای کاندیداهایشان رخ دهد اما در مقابل، اصلاح‌طلبان از همه رده‌ کاندیداها و هر کسی که در اردوگاه اصلاح‌طلبان  تعریف می‌شود اولین دغدغه‌شان این است که برخورد شورای نگهبان چگونه خواهد بود.
این فعال سیاسی در ادامه گفت:در واقع با این مردمی که دغدغه نان، زندگی و معیشت و بسیاری مشکلات دیگر دارند قاعدتا نمی‌توانیم از مباحثی چون دموکراسی، مردمسالاری و غیره سخن بگوییم این مولفه‌ها مفروضات ما است اما زبان گفت وگو با مردم اقتضا می‌کند که ما با مردم در این بخش از مسئله همراهی بیشتری داشته باشیم و به آنها نشان دهیم اگر در دولت اصلاحات، شاخص‌های زندگی، شاخص‌های مثبتی بوده، در عرصه سیاست بین‌الملل و در عرصه همگرایی ملی در داخل اعم از توجه به اقوام، اصناف و اقشار و گروه‌های مختلف اجتماعی موفق بودیم، از نظر سرمایه‌گذاری شرکت‌های خارجی موفق بودیم و در عین حال توانستیم شرکت‌های داخلی را توانمند کنیم  و اقتصاد پویا با رشد ۵ و نیم درصدی در طول ۸ سال داشته باشیم، اینها پیشینه ماست. حالا هم باید به مردم بگوییم می‌خواهیم چه اقداماتی انجام دهیم و اقتصادی که به این حال و روز افتاده را چگونه می‌خواهیم سامان دهیم؟ چگونه می‌توانیم کاری کنیم مردم احساس کنند زندگی‌شان دچار یک تحول مثبت شود. اصلاح‌طلبان باید این بار این زبان مفاهمه را به صورت جدی تر تلقی کنند و نگویند پیوند ما و مردم مستحکم است و هر گاه ما بیایم مردم هم می‌آیند. خیر، این گونه نیست.در حال حاضر مردم دغدغه‌هایی دارند که اصلاح‌طلبان باید بتوانند خودشان را با آن دغدغه‌ها همراه کنند، زبان مفاهمه با مردم را پیدا کنند و در عین حال به آنها اطمینان بدهند اگر آمدند و از جریان اصلاح‌طلب حمایت کردند فلان اتفاقات برایشان رخ می‌دهد. ما در دوره اصلاحات، کارنامه‌ای داریم که بسیار شفاف و روشن آن را ارائه می‌دهیم. همچنین می‌توانیم به مردم بگوییم که ما با تمام وجود از دولت حسن روحانی حمایت کردیم و قطعا نسبت به پاره‌ای از کاستی‌ها، ما هم باید با مردم همراه شویم و اگر اشتباه کردیم از آنها عذرخواهی کنیم.
وس افزود: مردم دلسرد هستند چون می‌گویند اصلاح‌طلبان، دولت روحانی را به ما معرفی کردند. بنده می‌خواهم بگویم مردم از چه چیزی عصبانی هستند. مردم به ما می‌گویند گفتید دولت روحانی بیاید شرایط بهتر می‌شود ما هم به روحانی رأی دادیم و شما در ارزیابی‌تان اشتباه کردید، همه جوانب را بررسی نکردید، حسن روحانی آن گونه که اصلاح‌طلبان فکر می‌کردند به صحنه نیامد.
بنابراین این حق مردم است که این انتقاد را به اصلاح‌طلبان وارد کنند اصلاح‌طلبان نمی‌توانند از زیراین بار شانه خالی کنند اما یک توجیهی که اصلاح‌طلبان دارند این است که همه وضعیت موجود معلول تصمیم گیری این دولت نیست بخشی به دولت، قوه مقننه و قوه قضاییه و بخشی به نهادهای دیگری که فراتر از دولت‌ها هستند مانند شورای نگهبان و صداوسیما و غیره باز می‌گردد از این رو در این باره باید با مردم صادقانه سخن بگویند و بخشی که مربوط به خودشان است را بپذیرند و بگویند اشتباه کردند. اصلاح‌طلبان باید برای آقای روحانی شرط می‌گذاشتند که نگذاشتند یا در برخی موارد از جمله یارانه‌ها، افزایش قیمت انرژی و غیره می‌ایستادند.بنده علاقه‌مندم با مردم آشتی کنیم. همه گروه‌ها و کنشگران سیاسی نیز باید این مسئله را به خوبی درک کنند چه اصولگرا و چه اصلاح‌طلب. اما اصلاح‌طلبان به این دلیل که از قدرت دور هستند نه دولت در اختیارشان است نه قوه مقننه و قوه قضاییه نه تریبون‌های نمازجمعه و صداوسیما، از این رو اصلاح‌طلبان می‌توانند با مردم راحت تر گفت و گو کنند تا آنهایی که بخشی از این ماجرا هستند. به هر حال آقای رئیس قوه مقننه نمی‌تواند بگوید کاره‌ای نیست. در حالی که تصمیم گیر است. یک سال است روی کار آمده و باید بگوید چه گُلی بر سر مردم زده است؟
موسوی لاری گفت:ساختارهای نظامی نباید حامی کاندیداها باشند. تا جایی که بنده به یاد دارم براساس قانون ارتش یا سپاه، اگر فردی خواست کاندیدا شود باید از اصل نظامی‌گری استعفا بدهد نه اینکه فقط از سمت خود استعفا دهد یعنی نباید نظامی باشد. مثلا محسن رضایی یک روز لباس نظامی می پوشد آن زمان مصلحتش این است که نظامی باشد یا روز دیگر لباس فرم می پوشد می شود آقای دکتر!حال این آقای دکترِ اقتصاد اگر نظامی است لباس نظامی بپوشد و فعالیت نظامی کند اما اگر نیست چرا مجددا می‌گوید می‌خواهم دوباره لباس نظامی بپوشم. این موضوع خطرناک است یعنی تفکر نظامی‌گری به علاوه ساختارهای نظامی پشت سر یک کاندیدا باشند. اینکه یک کاندیدا از چه جایگاهی می‌آید برای بنده مهم است نه اینکه کاندیدا خودش نظامی است یا نظامی نیست. این مسئله اصلی نیست. قوانین موضوعه کشور تکلیفش را روشن کرده است.یکی از اشتباهاتی که کاندیداهای نظامی مرتکب شده‌اند این است که مثلا فردی سِمَت مشاور فرمانده کل سپاه دارد اما نه از سِمَت استعفا کرده و نه از نظامی گری. در واقع یک مسئولیت مستقیمی داشته اما الان یک سمت غیرمستقیم گرفته است.  این نادرست است. مسئله‌ای که امام و رهبری بر آن تاکید کردند. همه هم می‌دانند که شخص نظامی اگر استعفا بدهد و خودش را از تشکیلات جدا کند و تشکیلات از او حمایت نکند بسیار مهم است. نه اینکه بگویند بی طرف هستند اما تمام رسانه‌ها از کاندیدای نظامی حمایت کنند. بی طرفی این گونه نیست و چنین معنایی ندارد.