درایران دیپلماسی تابع میدان و در خدمت آن است
گروه سیاسی: انتشار فایل صوتی وزیر خارجه مانند یک زلزله سیاسی بود که با گذشت قریب به یک هفته پس لرزههای آن هنوز ادامه دارد. در همین خصوص روزنامه آفتاب یزد با فریدون مجلسی دیپلمات اسبق کشورمان گفتگویی داشته که در ادامه آن را میخوانید: مهمترین نکات گفتوگوی ظریف چه بود؟ و چرا با این […]
گروه سیاسی: انتشار فایل صوتی وزیر خارجه مانند یک زلزله سیاسی بود که با گذشت قریب به یک هفته پس لرزههای آن هنوز ادامه دارد.
در همین خصوص روزنامه آفتاب یزد با فریدون مجلسی دیپلمات اسبق کشورمان گفتگویی داشته که در ادامه آن را میخوانید:
مهمترین نکات گفتوگوی ظریف چه بود؟ و چرا با این سرعت به انحراف کشیده شد؟ چرا اجازه ندادند مفهوم اصلی اظهارات به بحث و تبادل نظر گذاشته شود؟ به قول یکی از تحلیلگران اصولگرا، «عجله یکی از بدترین خصیصههای اصولگرایان است که در بسیاری موارد کار دستشان داده است». یعنی این بار هم با عجله و شتاب با پدیدهای به نام «فایل صوتی لو رفته یا لو داده شده» برخورد کردیم؟!
در فایل مورد بحث، ظریف میخواهد این پیام را منتقل کند که: «در ایران دیپلماسی تابع میدان و در خدمت آن بوده است و نه برعکس.» به طور طبیعی برخی خواهند گفت این درست است و آن چه نادرست است آن که میدان در خدمت دیپلماسی باشد. ظریف نه در این فایل که بارها گفته و تاکید میکند: «دیپلماسی، اقتصاد، میدان یا نظامی، اطلاعات و سیاست داخلی، نه در طول بلکه در عرض یکدیگر و در خدمت تامین منافع ملی باید باشند.» عباس عبدی در یادداشتی مینویسد: «ظریف درصدد تقدم دیپلماسی بر میدان نیست، همچنان که در مواردی از کمکهای میدان به دیپلماسی به نیکی یاد میکند. تاکید او این است که اینها در عرض یکدیگرند و باید در خدمت تامین منافع ملی باشند و هیچ کدام را نباید تابع دیگری تعریف کرد. این ایده روشن و درست است.»
«فقدان هماهنگی کافی در مسئله سیاست خارجی» دومین نکتهی مهمی است که از لا به لای سخنان ظریف در همان فایل دریافت میشود. «عبدی» معتقد است: «این فقدان هماهنگی را در اقتصاد و سیاست داخلی و فرهنگی و اجتماعی هم میبینیم. در مصاحبه اخیر آقای صالحی وزیر امور خارجه دولت قبلی این مسئله روشنتر بیان شده است. وی معتقد است سیاست خارجی باید ملی باشد و رویکرد بینالمللی کشور؛ به یک امر ملی و تفاهمی تبدیل شود. این نشان میدهد که سیاست خارجی از نوعی ناهماهنگی در رنج است و چوب هر دو سیاست را میخورند، ولی نان هیچ یک از دو سیاست به دست نمیآید. مشکل ایران این است که اعمال سیاست در جایی و مسئولیت آن جای دیگری است.»
نقطهی تلخ موضوع آن جا است که؛ مخالفان آقای ظریف میکوشند که سخنان وی را علیه شهید سپهبدسلیمانی تبلیغ کنند، لذا دست به توییت شدند تا بلکه خودشان را به آن شخصیت ارزشمند بچسبانند. «کنعانی مقدم» در ضمن مصاحبهای به این موضوع اشاره میکند که: «ارادت ظریف به شهید سلیمانی از بسیاری از اصلولگرایان مدعی بیشتر و باورپذیرتر است!»
بخش مهم دیگر این فایل مسائلی در مورد روسیه است، جایی که اساساً ظریف ضمن دفاع از مناسبات سیاسی ایران با دو کشور چین و روسیه دست بر مسائلی میگذارد که از چشم مردم پوشیده نبوده و آن منفعت طلبانه بودن دیدگاه روسیه در تعامل با ایران است مسئلهای که اکثر کارشناسان بر آن صحه گذاشته اند.
روحانی و سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه گفتههای ظریف را نظرات شخصی خواندند چرا؟
نکتهی مهمی که باعث شد پای گفت و شنودی با فریدون مجلسی از دیپلماتهای سابق بنشینیم دو اظهار نظر بود؛ یکی سخنان حسن روحانی در هیئت وزیران که بخشی از گفتههای ظریف را نظرات شخصی دانست و دیگری موضع رسمی وزارت امور خارجه روسیه که ماریا زاخارووا بیان کنندهی آن بود و میزان معیار قضاوت را مواضع رسمی مقامات تهران دانست. در نگاه اول این دو اظهار نظر عجیب است، ظریف وزیر امور خارجه گویندهی حرفهایی است که میگویند مواضع شخصی است! فریدون مجلسی در واکنش به این موضوع میگوید: «ظریف حرفهایی زده که قرار بوده بعدها و وقتی که دیگر وزیر امور خارجه نیست منتشر شود یا در جایی به جز رسانه مورد استفاده قرار گیرد پس آن گونه حرف زده لابد اگر میدانست به این سرعت این حرفها منتشر میشود یا نمیگفت یا به گونهای دیگر بیان میکرد.»
آن چه در ادامه میآید پاسخهای مجلسی به چند سوال آفتاب یزد است: «آیا ظریف خطایی مرتکب شده؟»، «چرا حرفهای ظریف را موضع شخصی میدانند؟»، «دلیل حاشیهسازیها چه بود؟» و…با توجه به سوابق دیپلماسی شما الان بحثی مطرح شده که آقای ظریف نباید وارد این ماجرا میشد. به نظر شما آیا آقای ظریف خطایی مرتکب شد؟
معیارهای ما در آن زمان با معیارهای کنونی بسیار فرق میکرد. نکتهای را باید بگویم در همان دوره هم نهادهای امنیتی در سیاستگذاری ایران در منطقه خلیج فارس و خاورمیانه دخالت داشتند و تصمیمگیری هایشان را از طریق سلسله مراتب به وزارت خارجه ابلاغ میکردند. در این مسائل استثنایی عراق، لبنان و سوریه دخالت داشتند. در سایر کشورها نمایندگیهای امنیتی حضور داشتند آن حضور بیشتر به خاطر پیگیریهای ایرانیهای مخالف بود و بیشتر جنبه داخلی داشت اکنون ما تریبونهای متعددی داریم که در سیاست خارجه دخالت مستقیم میکنند نه اینکه در روابط خارجی اظهار نظر کنند بلکه به این صورت که بخشی از برنامه ریزی و اجرای سیاست خارجی ممکن است در خارج از وزارت خارجه و حتی بدون نظر او صورت گیرد منتها مسئولیتها از دیدگاه جهانی با وزارت خارجه است یعنی وزارت خارجه باید پاسخگوی رفتارها و اعمال کسانی باشد که خودش هیچ گونه سلطهای در برنامه ریزی و رفتارهای آن اشخاص ندارد.
آقای علیزاده که گاهی جنجالهایی نیز درست میکنند پرسشی را مطرح کردند که آیا در انگلستان به رغم گذشت ۶۸ سال از کودتای سیاه ۲۸ مرداد تا کنون گفتگویی به عنوان تاریخ شفاهی انجام شده است که وزیر خارجه ۷۰سال پیش انگلستان بنشیند و مطالبی را با این صراحت بگوید که بتواند در رابطه آن با آمریکا و رابطه انگلیس با شوروی یا رابطه انگلیس با ایران امروز تاثیرگذار باشد. به نوعی به آقای ظریف ایراد گرفته که حرفهایی که زده در روابط برخی کشورها تاثیر گذاشته است در خبرها هم که نگاه میکنیم کنگره به شدت روی آقای جان کری فشار آورده، جنس حرفهایی که آقای ظریف زده و مصاحبهای که اینقدر سر و صدا درست کرد، شما تایید میکنید و پاسختان به پرسش و ایراد علیزاده چیست؟
آقای علیزاده را نمیشناسم ولی در بهانه جویی برای مخالفت از این قبیل صحبتها از کسانی که یا اطلاعی ندارند از صحنهها و عرصه بینالمللی و حتی از تاریخ ایران ممکن است زده شود و بخواهند در شرایط نا امیدانهای که خودشان مسئول به وجود آمدن هستند امتیازهایی بگیرند. سوالی که شما از آقای علیزاده مطرح کردید مغالطه است یعنی فرض میگیرند امری را که حقیقت دارد و بر مبنای آن فرض افسانه سرایی میکنند. اولا وزارت خارجه انگلیس و دولت انگلیس باید ببینیم دخالتی در ۲۸ مرداد داشته است یا خیر. موافق بودن و حمایت کردن از کسانی که قصد دخالت داشتند از سوی ارتش ایران امر آشکاری است که به هیچ وجه نیاز ندارد که وزارت خارجه انگلیس بخواهد مصاحبه کند و بگوید مخالف بودیم. این مسئله امری داخلی است و ربطی به انگلیس پیدا نمیکند مسلما دولت انگلیس از برکناری شخصیتی که شرکت نفت را ملی اعلام کرد استقبال میکرد در مورد آمریکاییها هم به همین ترتیب است ۷۰ سال گذشته و هنوز این ایرادها مطرح است چرا سوابق ایران را بررسی نمیکنند. به انگلیس چه ربطی دارد سوابق ارتش ایران، پلیس ایران، امنیتی ایران که تمام وقایع و دستورات ثبت و ضبط شده است را بررسی کنند.
در آن سوی آبها هم مجموعه مصاحبههای شفاهی موجود است ولی مسئله این است که حرفهایی که ایشان زده حقیقت دارد یا حقیقت ندارد اگر تکذیب میکنند که مسئله بین خودشان است اما اگر حقیقت دارد آیا این حقیقت جزء اسرار است و به چه دلیل جزء اسرار است و چه کسی باید تصمیم بگیرد که یک امر مربوط به سیاست خارجه جزء اسرار باشد یا نه وزیر خارجه باید تصمیم گیرد این اموری که درباره آن صحبت کردید جزء اسرار است یا خیر نه آقای علیزاده و نه کسانی که در خیابان فریاد میکشند. بنابراین حرفهای آقای علیزاده را بنده به عنوان یک حرفهای بیطرف بیاساس میدانم و مغالطه است و اصلا ربطی به صحبتهای آقای ظریف ندارد. ایشان در مورد وضعیت خود ایران صحبت کرده و باید دید کجای این حرفها دروغ است و کجای آن ایراد دارد. کلی گویی که حرفهای بدی بودند و… و اهانت بوده منطقی نیست.
دو موضعگیری رسمی داشتیم. یکی که باعث تعجب است آقای روحانی گفتند که برخی از حرفهای آقای ظریف مواضع شخصی ایشان بوده که در مقام وزیر امور خارجه با ایشان مصاحبه کردند و این صحبت کمی ثقیل است. دومین موضع خانم ماریا زاخارووا سخنگوی وزارت خارجه روسیه است که جملهای گفتند که مواضع رسمی ایران برای ما مبنا است. آیا حرفهای آقای ظریف مواضع رسمی ایران نبوده است؟
خیر حرفهای آقای ظریف در یک مصاحبهای که قرار نبوده منتشر شود و برای آینده و تاریخ ضبط میشده مواضع رسمی دولت ایران تلقی نمیشود بلکه گفتگوی غیر رسمی لو رفتهای است که میتواند آثار سیاسی بر جای گذارد. وزارت خارجه روسیه وزارت خانه جدیدی نیست و با کسی هم رو در بایستی ندارد یعنی برخلاف ما که نگاه خاصی مثلا به سیاست روسیه دارند و میخواهند چیزهایی را پنهانکاری کنند آنها از این عادات ندارند و از مدتها پیش در ایران احساس میشد که بین ایران و روسیه یک نوع اتحاد دفاعی و نظامی وجود دارد و توقع دارند اگر جنگی بین ایران با اسرائیل یا آمریکا در گیرد روسیه پشت ایران بایستد و دفاع کند. دولت روسیه که برخی تحرکات نگران بود اعلام کرد روسیه آتشنشان ایران نیست. آنها به این صراحت این صحبتها را میگویند و وقتی صحبت آقای ظریف را نگاه میکنیم بسیار کمتر و صریحتر از این بیان رئیس جمهور روسیه است. حرفهای آقای ظریف اولا مسائل لو رفتهای است که باید دید چه کسانی ربودند چه کسانی لو دادند و یک امر داخلی ایران است ولی مواضع رسمی دولت ایران تلقی نمیشود. در مورد اینکه آقای روحانی گفتند مواضع شخصی ایشان بوده این نظر هم درست است.
لو رفتن مصاحبه چقدر عمدی و توطئهآمیز بوده است؟
قطعا عمدی بوده است. منتها اینکه چه کسی این تعمد را داشته و چگونه به این مخزن دسترسی داشتند بستگی دارد. ضمنا صحبتهایی که شده عجیب نبوده صحبتهایی نشده که کسی نداند. به نظر میرسد برخی برای پوشش دادن خطاهای وحشتناک خود که موجب آسیب شده این کار را کردند. شخصا به عنوان یک آدم حرفهای ناظر بر قضایا میگویم ایران باید نزدیکترین و مهمترین روابط را با چین، روسیه، آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، هند، برزیل و کشورهایی نظیر اینها داشته باشد که بتواند از منافع خود دفاع کند. ظریف نیز مدافع چنین مسئلهای است اما برخی تمام جهان را یا خلاصه شده در چین میبینند یا در روسیه و این آسیب وحشتناکی است.
در همین خصوص روزنامه آفتاب یزد با فریدون مجلسی دیپلمات اسبق کشورمان گفتگویی داشته که در ادامه آن را میخوانید:
مهمترین نکات گفتوگوی ظریف چه بود؟ و چرا با این سرعت به انحراف کشیده شد؟ چرا اجازه ندادند مفهوم اصلی اظهارات به بحث و تبادل نظر گذاشته شود؟ به قول یکی از تحلیلگران اصولگرا، «عجله یکی از بدترین خصیصههای اصولگرایان است که در بسیاری موارد کار دستشان داده است». یعنی این بار هم با عجله و شتاب با پدیدهای به نام «فایل صوتی لو رفته یا لو داده شده» برخورد کردیم؟!
در فایل مورد بحث، ظریف میخواهد این پیام را منتقل کند که: «در ایران دیپلماسی تابع میدان و در خدمت آن بوده است و نه برعکس.» به طور طبیعی برخی خواهند گفت این درست است و آن چه نادرست است آن که میدان در خدمت دیپلماسی باشد. ظریف نه در این فایل که بارها گفته و تاکید میکند: «دیپلماسی، اقتصاد، میدان یا نظامی، اطلاعات و سیاست داخلی، نه در طول بلکه در عرض یکدیگر و در خدمت تامین منافع ملی باید باشند.» عباس عبدی در یادداشتی مینویسد: «ظریف درصدد تقدم دیپلماسی بر میدان نیست، همچنان که در مواردی از کمکهای میدان به دیپلماسی به نیکی یاد میکند. تاکید او این است که اینها در عرض یکدیگرند و باید در خدمت تامین منافع ملی باشند و هیچ کدام را نباید تابع دیگری تعریف کرد. این ایده روشن و درست است.»
«فقدان هماهنگی کافی در مسئله سیاست خارجی» دومین نکتهی مهمی است که از لا به لای سخنان ظریف در همان فایل دریافت میشود. «عبدی» معتقد است: «این فقدان هماهنگی را در اقتصاد و سیاست داخلی و فرهنگی و اجتماعی هم میبینیم. در مصاحبه اخیر آقای صالحی وزیر امور خارجه دولت قبلی این مسئله روشنتر بیان شده است. وی معتقد است سیاست خارجی باید ملی باشد و رویکرد بینالمللی کشور؛ به یک امر ملی و تفاهمی تبدیل شود. این نشان میدهد که سیاست خارجی از نوعی ناهماهنگی در رنج است و چوب هر دو سیاست را میخورند، ولی نان هیچ یک از دو سیاست به دست نمیآید. مشکل ایران این است که اعمال سیاست در جایی و مسئولیت آن جای دیگری است.»
نقطهی تلخ موضوع آن جا است که؛ مخالفان آقای ظریف میکوشند که سخنان وی را علیه شهید سپهبدسلیمانی تبلیغ کنند، لذا دست به توییت شدند تا بلکه خودشان را به آن شخصیت ارزشمند بچسبانند. «کنعانی مقدم» در ضمن مصاحبهای به این موضوع اشاره میکند که: «ارادت ظریف به شهید سلیمانی از بسیاری از اصلولگرایان مدعی بیشتر و باورپذیرتر است!»
بخش مهم دیگر این فایل مسائلی در مورد روسیه است، جایی که اساساً ظریف ضمن دفاع از مناسبات سیاسی ایران با دو کشور چین و روسیه دست بر مسائلی میگذارد که از چشم مردم پوشیده نبوده و آن منفعت طلبانه بودن دیدگاه روسیه در تعامل با ایران است مسئلهای که اکثر کارشناسان بر آن صحه گذاشته اند.
روحانی و سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه گفتههای ظریف را نظرات شخصی خواندند چرا؟
نکتهی مهمی که باعث شد پای گفت و شنودی با فریدون مجلسی از دیپلماتهای سابق بنشینیم دو اظهار نظر بود؛ یکی سخنان حسن روحانی در هیئت وزیران که بخشی از گفتههای ظریف را نظرات شخصی دانست و دیگری موضع رسمی وزارت امور خارجه روسیه که ماریا زاخارووا بیان کنندهی آن بود و میزان معیار قضاوت را مواضع رسمی مقامات تهران دانست. در نگاه اول این دو اظهار نظر عجیب است، ظریف وزیر امور خارجه گویندهی حرفهایی است که میگویند مواضع شخصی است! فریدون مجلسی در واکنش به این موضوع میگوید: «ظریف حرفهایی زده که قرار بوده بعدها و وقتی که دیگر وزیر امور خارجه نیست منتشر شود یا در جایی به جز رسانه مورد استفاده قرار گیرد پس آن گونه حرف زده لابد اگر میدانست به این سرعت این حرفها منتشر میشود یا نمیگفت یا به گونهای دیگر بیان میکرد.»
آن چه در ادامه میآید پاسخهای مجلسی به چند سوال آفتاب یزد است: «آیا ظریف خطایی مرتکب شده؟»، «چرا حرفهای ظریف را موضع شخصی میدانند؟»، «دلیل حاشیهسازیها چه بود؟» و…با توجه به سوابق دیپلماسی شما الان بحثی مطرح شده که آقای ظریف نباید وارد این ماجرا میشد. به نظر شما آیا آقای ظریف خطایی مرتکب شد؟
معیارهای ما در آن زمان با معیارهای کنونی بسیار فرق میکرد. نکتهای را باید بگویم در همان دوره هم نهادهای امنیتی در سیاستگذاری ایران در منطقه خلیج فارس و خاورمیانه دخالت داشتند و تصمیمگیری هایشان را از طریق سلسله مراتب به وزارت خارجه ابلاغ میکردند. در این مسائل استثنایی عراق، لبنان و سوریه دخالت داشتند. در سایر کشورها نمایندگیهای امنیتی حضور داشتند آن حضور بیشتر به خاطر پیگیریهای ایرانیهای مخالف بود و بیشتر جنبه داخلی داشت اکنون ما تریبونهای متعددی داریم که در سیاست خارجه دخالت مستقیم میکنند نه اینکه در روابط خارجی اظهار نظر کنند بلکه به این صورت که بخشی از برنامه ریزی و اجرای سیاست خارجی ممکن است در خارج از وزارت خارجه و حتی بدون نظر او صورت گیرد منتها مسئولیتها از دیدگاه جهانی با وزارت خارجه است یعنی وزارت خارجه باید پاسخگوی رفتارها و اعمال کسانی باشد که خودش هیچ گونه سلطهای در برنامه ریزی و رفتارهای آن اشخاص ندارد.
آقای علیزاده که گاهی جنجالهایی نیز درست میکنند پرسشی را مطرح کردند که آیا در انگلستان به رغم گذشت ۶۸ سال از کودتای سیاه ۲۸ مرداد تا کنون گفتگویی به عنوان تاریخ شفاهی انجام شده است که وزیر خارجه ۷۰سال پیش انگلستان بنشیند و مطالبی را با این صراحت بگوید که بتواند در رابطه آن با آمریکا و رابطه انگلیس با شوروی یا رابطه انگلیس با ایران امروز تاثیرگذار باشد. به نوعی به آقای ظریف ایراد گرفته که حرفهایی که زده در روابط برخی کشورها تاثیر گذاشته است در خبرها هم که نگاه میکنیم کنگره به شدت روی آقای جان کری فشار آورده، جنس حرفهایی که آقای ظریف زده و مصاحبهای که اینقدر سر و صدا درست کرد، شما تایید میکنید و پاسختان به پرسش و ایراد علیزاده چیست؟
آقای علیزاده را نمیشناسم ولی در بهانه جویی برای مخالفت از این قبیل صحبتها از کسانی که یا اطلاعی ندارند از صحنهها و عرصه بینالمللی و حتی از تاریخ ایران ممکن است زده شود و بخواهند در شرایط نا امیدانهای که خودشان مسئول به وجود آمدن هستند امتیازهایی بگیرند. سوالی که شما از آقای علیزاده مطرح کردید مغالطه است یعنی فرض میگیرند امری را که حقیقت دارد و بر مبنای آن فرض افسانه سرایی میکنند. اولا وزارت خارجه انگلیس و دولت انگلیس باید ببینیم دخالتی در ۲۸ مرداد داشته است یا خیر. موافق بودن و حمایت کردن از کسانی که قصد دخالت داشتند از سوی ارتش ایران امر آشکاری است که به هیچ وجه نیاز ندارد که وزارت خارجه انگلیس بخواهد مصاحبه کند و بگوید مخالف بودیم. این مسئله امری داخلی است و ربطی به انگلیس پیدا نمیکند مسلما دولت انگلیس از برکناری شخصیتی که شرکت نفت را ملی اعلام کرد استقبال میکرد در مورد آمریکاییها هم به همین ترتیب است ۷۰ سال گذشته و هنوز این ایرادها مطرح است چرا سوابق ایران را بررسی نمیکنند. به انگلیس چه ربطی دارد سوابق ارتش ایران، پلیس ایران، امنیتی ایران که تمام وقایع و دستورات ثبت و ضبط شده است را بررسی کنند.
در آن سوی آبها هم مجموعه مصاحبههای شفاهی موجود است ولی مسئله این است که حرفهایی که ایشان زده حقیقت دارد یا حقیقت ندارد اگر تکذیب میکنند که مسئله بین خودشان است اما اگر حقیقت دارد آیا این حقیقت جزء اسرار است و به چه دلیل جزء اسرار است و چه کسی باید تصمیم بگیرد که یک امر مربوط به سیاست خارجه جزء اسرار باشد یا نه وزیر خارجه باید تصمیم گیرد این اموری که درباره آن صحبت کردید جزء اسرار است یا خیر نه آقای علیزاده و نه کسانی که در خیابان فریاد میکشند. بنابراین حرفهای آقای علیزاده را بنده به عنوان یک حرفهای بیطرف بیاساس میدانم و مغالطه است و اصلا ربطی به صحبتهای آقای ظریف ندارد. ایشان در مورد وضعیت خود ایران صحبت کرده و باید دید کجای این حرفها دروغ است و کجای آن ایراد دارد. کلی گویی که حرفهای بدی بودند و… و اهانت بوده منطقی نیست.
دو موضعگیری رسمی داشتیم. یکی که باعث تعجب است آقای روحانی گفتند که برخی از حرفهای آقای ظریف مواضع شخصی ایشان بوده که در مقام وزیر امور خارجه با ایشان مصاحبه کردند و این صحبت کمی ثقیل است. دومین موضع خانم ماریا زاخارووا سخنگوی وزارت خارجه روسیه است که جملهای گفتند که مواضع رسمی ایران برای ما مبنا است. آیا حرفهای آقای ظریف مواضع رسمی ایران نبوده است؟
خیر حرفهای آقای ظریف در یک مصاحبهای که قرار نبوده منتشر شود و برای آینده و تاریخ ضبط میشده مواضع رسمی دولت ایران تلقی نمیشود بلکه گفتگوی غیر رسمی لو رفتهای است که میتواند آثار سیاسی بر جای گذارد. وزارت خارجه روسیه وزارت خانه جدیدی نیست و با کسی هم رو در بایستی ندارد یعنی برخلاف ما که نگاه خاصی مثلا به سیاست روسیه دارند و میخواهند چیزهایی را پنهانکاری کنند آنها از این عادات ندارند و از مدتها پیش در ایران احساس میشد که بین ایران و روسیه یک نوع اتحاد دفاعی و نظامی وجود دارد و توقع دارند اگر جنگی بین ایران با اسرائیل یا آمریکا در گیرد روسیه پشت ایران بایستد و دفاع کند. دولت روسیه که برخی تحرکات نگران بود اعلام کرد روسیه آتشنشان ایران نیست. آنها به این صراحت این صحبتها را میگویند و وقتی صحبت آقای ظریف را نگاه میکنیم بسیار کمتر و صریحتر از این بیان رئیس جمهور روسیه است. حرفهای آقای ظریف اولا مسائل لو رفتهای است که باید دید چه کسانی ربودند چه کسانی لو دادند و یک امر داخلی ایران است ولی مواضع رسمی دولت ایران تلقی نمیشود. در مورد اینکه آقای روحانی گفتند مواضع شخصی ایشان بوده این نظر هم درست است.
لو رفتن مصاحبه چقدر عمدی و توطئهآمیز بوده است؟
قطعا عمدی بوده است. منتها اینکه چه کسی این تعمد را داشته و چگونه به این مخزن دسترسی داشتند بستگی دارد. ضمنا صحبتهایی که شده عجیب نبوده صحبتهایی نشده که کسی نداند. به نظر میرسد برخی برای پوشش دادن خطاهای وحشتناک خود که موجب آسیب شده این کار را کردند. شخصا به عنوان یک آدم حرفهای ناظر بر قضایا میگویم ایران باید نزدیکترین و مهمترین روابط را با چین، روسیه، آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، هند، برزیل و کشورهایی نظیر اینها داشته باشد که بتواند از منافع خود دفاع کند. ظریف نیز مدافع چنین مسئلهای است اما برخی تمام جهان را یا خلاصه شده در چین میبینند یا در روسیه و این آسیب وحشتناکی است.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰