پتک شهرداری بر سر تاریخ

گروه فرهنگی: چند روزی از تخریب شیرسنگی نصب شده در میدان حر تهران می‌گذرد و هنوز هم این موضوع مورد مناقشه گروه‌های طرفدار میراث فرهنگی و شهرداری است و هنوز هم جواب قابل تاملی برای آن داده نشده است جز اینکه این شیرها اثر تاریخی و ثبت ملی نبوده و جنس‌شان از فایبرگلاس بوده است […]

گروه فرهنگی: چند روزی از تخریب شیرسنگی نصب شده در میدان حر تهران می‌گذرد و هنوز هم این موضوع مورد مناقشه گروه‌های طرفدار میراث فرهنگی و شهرداری است و هنوز هم جواب قابل تاملی برای آن داده نشده است جز اینکه این شیرها اثر تاریخی و ثبت ملی نبوده و جنس‌شان از فایبرگلاس بوده است و به همین دلیل بدون اطلاع میراث فرهنگی تخریب شدند.

 در این رابطه و در روز تخریب این شیرها شاپور دیوسالار، معاون فرهنگی هنری شهرداری، پنجم خردادماه به ایسنا گفته بود: «مجسمه‌ شیرهای اطراف میدان، اثر ملی نیست و قرار گرفتن این تندیس‌ها در معرض فعل و انفعالات جوی و جنس نه‌چندان پایدار فایبرگلاس به کار رفته در بدنه‌ این آثار، باعث شده شکل نامناسبی ایجاد شود و چهره‌ای زشت و زننده به این اثر ملی بدهد.»

درحالیکه میراث فرهنگی استان تهران نیز در نامه‌ خود به شهرداری یادآور شد که تندیس شیرهای میدان حر «تابع مقررات مربوط به حریم آثار تاریخی است» از آن طرف حجت نظری، سخنگوی کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورای شهر تهران هم بر این نکته پافشاری کرده که شیرهای میدان حُر بخشی از حریم تاریخی این اثر است.سازمان زیباسازی شهر تهران هم که مقصر این تخریب است اعلام کرده بود این مجسمه سال ۸۴ نصب شده و اثر تاریخی محسوب نمی‌شود و ارزش تاریخی هم نداشته است!‌ اما سوال این است مجسمه‌ای که حدود ۱۵ – ۱۶ سال از عمرش می‌گذرد چه نیازی به مرمت داشته است؟ به هر حال این شیرها جزء الحاقات مجسمه‌ ثبت ‌شده در میدان حر بودند و باید برای مرمت و تخریب حساسیت نشان می‌دادند.

سازمان زیباسازی شهر تهران باید درباره داستان شیرها پرس‌وجو و تحقیق می‌کرد تا متوجه شود که استاد و هنرمند سازنده شیرها چه کسی بوده است. استاد میرحسن ارژنگ، مجسمه‌ساز بنام و اثرگذار این شیرها بوده و حتی اگر این شیرها، آثار تاریخی محسوب نمی‌شد پرسش اینجاست که چه دلیلی برای تخریب آنها وجود داشت؟ مثل این می‌ماند که مجسمه فردوسی، آرش کمانگیر و … را به انگیزه‌ مرمت تخریب و کار هنرمند دیگری را جایگزین کنند یا مثلا مجسمه استاد جمشید مشایخی را بسازند، پنج سال بعد تخریب و مجسمه دیگری جایگزین کنند! تکلیف استاد سازنده قبلی چه می‌شود؟

 

به نظر می‌رسد که مدیران شهری اطلاع دقیق و درستی از تاریخ و میراث فرهنگی ندارند و صرفا به دنبال این هستند که بدون توجه به اثر فرهنگی آثار تاریخی و مجسمه در شهر آنها را تخریب و اثری جدید نصب کنند!
این شیرها تنها قربانیان مرمت های غیراصولی آثار تاریخی نیستند؛ در کل کشور این اتفاق در مقیاس وسیع‌تری رخ داده و می دهد و دلیل آن هم این است که سازمان هایی نظیر سازمان زیباسازی شهر تهران یا سایر سازمان ها بدون مطالعه اثری که قرار است مرمت شود، بدون مشورت با اساتید برتر این رشته؛ ‌پیمانکاران را مامور مرمت آثار تاریخی می‌کنند!

شهرداری تهران باید بداند که مجسمه آرش کمانگیر در کاخ ملت واقع در مجموعه سعدآباد را هم استاد حسن ارژنگ در سال ۸۶ ساخت. او برای ساخت مجسمه آرش کمانگیر ابتدا یک نقاشی از طرح کشید و یک مجسمه کوچک به‌عنوان ماکت اولیه ساخت و بعد کارگاه مجسمه‌سازی را در سعدآباد راه انداخت و مجسمه را ساخت. در همان سال ۸۶ هم ابتدا مجسمه گچی را ساخته و بعد از آن قالب گرفته و سپس فایبرگلاس آن را ساخته و روی پایه سنگی نهاده و درون آن را با بتن پر کردند. سپس آن را پتینه برنز زد.

بسیاری از آثار مجسمه‌ای و سردیس‌ها و نمادها در دو دهه گذشته ساخته شده‌ و در شهر نصب شده‌اند؛‌ آیا این آثار قابلیت تاریخ‌سازی برای شهرها را ندارند؟ پس باید مجسمه آرش کمانگیر را هم تخریب کنید و به جایش یک مجسمه جدید بگذارید چون این مجسمه هم کمتر از ۲۰ سال عمر دارد!حالا که شیرهای میدان حر به در سایه مدیریت هوشمندانه شهرداری تهران به خط پایان رسیدند دیوسالار شهردار منطقه ۵ گفته است که «دو شیری که قرار است اکنون جایگزین شوند، توسط مجید نکونظر ساخته خواهد شد که هم دارای ارزش هنری بالا است و هم ماندگار خواهد بود. برای مرمت این اثر به هنرمندان زیادی درخواست دادیم و به سختی توانستیم فردی برای ترمیم آن پیدا کنیم.»‌

چند سال طول خواهد کشید تا یک مدیر دیگر با استدلال اینکه این شیرها سال ۱۴۰۰ ساخته شده و ارزش تاریخی ندارند آنها را تخریب و یک اثر دیگر خلق کند؟! چند سال بعد مردم باید شاهد این باشند که تاریخ‌‌شان بسته به سلیقه مدیران باید ساخته شود؟ چقدر می‌کشد آثاری که امروز در شهر نصب شده با همین استدلال سخیف تخریب شوند و آثار جدید شکل بگیرند؟