بخشی: هفت‌تپه تا آزادی کامل فاصله دارد

گروه اقتصادی: بار‌ها صدای فریاد اعتراضشان را شنیدیم. به دادگاه رفتند، اتهاماتی امنیتی و ناروا به آن‌ها نسبت داده شد، حبس کشیدند، از کار اخراج شدند و حتی حکم شلاق برایشان صادر شد اما برای رسیدن به مطالباتشان پا پس نکشیدند.از سال ۹۴ تا کنون اعتراضات کارگری ایران با نام هفت‌تپه گره خورده است. تمام […]

گروه اقتصادی: بار‌ها صدای فریاد اعتراضشان را شنیدیم. به دادگاه رفتند، اتهاماتی امنیتی و ناروا به آن‌ها نسبت داده شد، حبس کشیدند، از کار اخراج شدند و حتی حکم شلاق برایشان صادر شد اما برای رسیدن به مطالباتشان پا پس نکشیدند.از سال ۹۴ تا کنون اعتراضات کارگری ایران با نام هفت‌تپه گره خورده است. تمام اعتراضات و بگیر و ببند‌ها در هفت‌تپه تنها برای فریاد زدن یک خواسته به حق بود، پرداخت به موقع حقوق کارگران کشت و صنعت نیشکر هفت‌تپه و ساماندهی به امور این مجموعه عظیم و غنی.

همه این ماجرا‌ها اندکی بعد از واگذاری این شرکت دولتی  به مالک خصوصی آن یعنی امید اسدبیگی یا به قول کارگران این مجموعه «اسدبیگی‌ها» آغاز شد. این فرد که تحت حمایت شدید برخی از مسئولان رده بالای دولت هم قرار داشت از کارگران  توقع داشت کار کنند اما بدون دستمزد. معوقات دستمزدی آنقدر زیاد شد و کارگران آنقدر از نظر معیشتی در تنگنا قرار گرفتند که دست به اعتراض زدند، در واقع آن‌ها برای دریافت هر حقوق خود چاره‌ای به جز اعتصاب و اعتراض نداشتند. برخورد‌ها گویای آن بود که مالک خصوصی دچار این توهم شده که کارگران حق اعتراض در برابر رفتار‌های نابخردانه و تضییع حق‌های مداوم او را ندارند و باید در سکوت سر به زیر انداخته و به آنچه او برایشان مقدر می‌کند رضایت دهند. همین توهم هم باعث شد که ماشین پرونده‌سازی و بازداشت علیه کارگران هفت‌تپه به راه بیفتد.

اسدبیگی، اما از اتحاد کارگران و تاثیر رسیدن انسان به نقطه‌ای که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد غافل بود. کارگران مشت اعتراض خود را به آسمان بردند و ۵ سال به صورت مداوم حقوق انسانی و کارگری خود را فریاد زدند، مصائب آن را هم تحمل کردند. بالاخره پای اسدبیگی به دادگاه باز شد. به دنبال آن شائبه‌های دیگری در روند واگذاری هفت‌تپه نیز افشا شد و همه این‌ها اتفاق نمی‌افتاد اگر صدای فریاد کارگران هفت‌تپه نگاه‌ها را در ایران و حتی جهان متوجه این مجموعه و جریان چمبره زده بر ثروت آن نمی‌کرد.

بالاخره در نیمه دوم اردیبهشت ۱۴۰۰ حکم خلع ید مالک خصوصی و بازگشت هفت‌تپه به بخش دولتی از سوی دادگاه اعلام شد و کارگران جمله «هفت‌تپه آزاد شد» را فریاد زدند و آن را به یکدیگر تبریک گفتند. این پیروزی، اما تبعاتی هم داشت از پرونده‌سازی برای وکیل کارگران این مجموعه تا کاهش حقابه نیشکر هفت‌تپه.  حالا، اما بیش از یک هفته از اعلام حکم خلع ید می‌گذرد و کارگران با نگرانی چشم انتظار وقوع تغییرات و به ثمر رسیدن تلاش‌هایشان هستند.  با اسماعیل بخشی فعال کارگری و از کارگران معترض و اخراجی هفت‌تپه در رابطه با آنچه در هفت‌تپه می‌گذرد به گفتگو نشسته است.

*هفت تپه بعد از ابلاغ حکم خلع ید یا به قول کارگران آزادسازی این مجموعه چه شرایطی دارد؟
-حکم خلع ید هفت‌تپه در بهمن ماه صادر شده بود اما ابلاغ نمی‌شد. در تمام این چند ماه ما کارگران هفت‌تپه پیگیر ماجرا بودیم و اعتراض می‌کردیم اما اعلام حکم تا دم انتخابات ریاست‌جمهوری طول کشید و در این زمان  حکم اعلام شد و ما علت این تاخیر را نمی‌دانیم. البته روز اولی که حکم را اعلام کردند علت تاخیر چند ماهه در ابلاغ حکم را «بسترسازی و آماده‌سازی فضا برای تغییرات و واگذاری شرکت به دولت به نحوی که کارگران متضرر نشوند» عنوان کردند. اما ما هنوز بستری برای تغییرات ندیده‌ایم. از طرف دیگر از روز ابلاغ حکم تاکنون تاریخ اجرای آن را مشخص نکرده‌اند. همچنین معلوم نیست مدیر یا مدیران دولتی که قرار است جایگزین شوند از چه تاریخی شروع به کار می‌کنند. ما همچنان منتظریم که این تاریخ‌های مهم مشخص شوند، این موضوع در حال حاضر یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های کارگران است.

از طرف دیگر با توجه به شرایط ما کارگران هفت‌تپه درباره آنچه باید در این مجموعه انجام شود نگرانی‌هایی داریم. کار با موجود زنده (نیشکر) زمان‌بندی‌های خاص خودش را دارد. به‌ویژه در صنعت نیشکر طی هر فصل باید اقداماتی خاص در زمان مشخص انجام شود. مثلا ۲۰ مرداد تا ۲۰ شهریور باید کشت نیشکر انجام شود به این دلیل که در آن زمان میزان رطوبت خوب بوده و دما و گرمای هوا به گونه‌ای است که بهترین زمان برای کشت است. اگر این زمان از دست برود فایده‌ای ندارد. از طرف دیگر زمان آبیاری در تابستان هم اهمیت دارد اگر زمان را از دست بدهیم یا میزان آب کم شود، رشد و میزان قند نیشکر به شدت کاهش می‌یابد؛ بنابراین نظم و مدیریت شرایط بسیار مهم است به همین دلیل باید این دوره گذار و مشخص شدن مدیران جدید زودتر طی شود.
 

ضروری است هیات مدیره هر چه زودتر تشکیل شده و ما رسما تشکل کارگری را با برگزاری مجمع عمومی تشکیل داده و اقدامات نظارتی را شروع کنیم. اما تا زمانی که کار دست اسدبیگی‌هاست هیچ یک از این اقدامات صورت نمی‌گیرد و یقین داریم که هر چه این دوره گذار و انتقال طولانی‌تر شود آسیب‌های بیشتری از طرف مالک و همدستان او به هفت‌تپه وارد می‌شود تا به دوره بعدی آسیب وارد کنند.

*برخی نمایندگان مجلس در یکسال اخیر پیگیر مطالبات کارگران هفت‌تپه بودند آیا این افراد همچنان از شما حمایت می‌کنند و اصولا این افراد چه نقشی در پیگیری مطالبات شما داشتند؟  
 از نظر عملکردی، مجلس دهم کارگران را به مجلس دعوت کرد و حتی کارگران در کمیسیون اجتماعی حضور یافتند شکایتی را هم در کمیسیون اصل ۹۰ محلس دهم مطرح کردیم که البته هیچگونه پیگیری از سوی این کمیسیون انجام نشد. اما در مجلس یازدهم با پیگیری آقای کعب عمیر نماینده شوش در مجلس ۳ نفر از نمایندگان کمیسیون اصل ۹۰ مجلس فعلی وارد عمل شدند؛ اگر بخواهم مقایسه کنم عملکرد این ۴ نفر از نمایندگان قبلی بهتر بود و کارگران رضایت داشتند، بخصوص عملکرد آقای کعب عمیر که در حال حاضر نیز پیگیر است. امیدوارم انتهای این پیگیری‌ها باعث رضایتمندی کارگران هفت‌تپه بشود.
 

*آیا بعد از ابلاغ حکم، رفتار اسدبیگی‌ها و همکاران او در هفت‌تپه تغییری داشته است و ماجرای کاهش حقابه هفت‌تپه که کارگران نسبت به آن هشدار می‌دهند، ارتباطی با موضوع خلع ید دارد یا خیر؟
 متاسفانه برخی فکر می‌کنند که ما تنها با مالکان خصوصی هفت‌تپه رو به رو هستیم در حالیکه چنین نیست و ما همواره اعلام کرده‌ایم که درحال مبارزه با یک جریان سازمان‌یافته هستیم.  درحال حاضر این گروه تحرکاتی را انجام می‌دهند، به عنوان مثال استاندار و دادستان خوزستان بعد از اعلام حکم خلع ید موضوع را تکذیب کرد. این درحالی است که موضوع توسط صدا و سیما هم اعلام شده بود. صدا و سیمایی که یکی از ارکان حکومت و دولت بوده و مستقل نیست، بنابراین وقتی خبری را این رسانه اعلام می‌کند خبر موثق است با این حال موضوع توسط این افراد تکذیب شد. از سوی دیگر اسدبیگی و گروه تبلیغاتی او تحرکاتی انجام داده و سعی می‌کنند میان کارگران دعوا و دو دستگی ایجاد کنند.
 

یکی دیگر از تحرکاتی که بر علیه هفت‌تپه و بعد از ابلاغ حکم صورت گرفته آن است که حقابه هفت‌تپه را به یک چهارم کاهش داده‌اند به این بهانه که شرکت ۹۰ میلیارد تومان بدهی آب دارد. این درحالی است که طی سال‌هایی که این شرکت در دست بخش خصوصی بوده هرگز چنین دستوری داده نشده که حقابه هفت‌تپه برای آبیاری مزارع نیشکر را کم کنند. برای ما سوال است که اگر این میزان بدهی وجود داشته چرا در سال‌های قبل حقابه را کم نکرده‌اند؟ این مساله به مزارع آسیب می‌زند. فصل کشت جدید در هفت‌تپه در تابستان است، اما در این شرایط و با این میزان آب نه می‌توان کشت جدید داشت نه می‌توان کشت قدیم را آبیاری کرد.
 
قطعا استانداری خوزستان در این موضوع نقش دارد. در گذشته هم بسیاری مواقع اسدبیگی هیچ کاره بود و ما رسما با استانداری و مقامات امنیتی و قضایی خوزستان طرف بودیم و مبارزه می‌کردیم. همین الان برخی از مسئولان اقتصادی می‌گویند هفت‌تپه در زمان دولتی بودن زیان‌ده بوده است این درحالی است که از سال ۹۴ تا امروز میزان زیاندهی هفت‌تپه بر اساس آنچه خودشان ارزیابی کرده‌اند بسیار بیشتر از ۳ سال آخر دولتی بودن این مجموعه بوده است.  
 

بعضی از مسئولین هم به شکلی مصاحبه می‌کنند و ناراحتند که انگار آنها سهامدار بوده‌اند. این وضعیت اصلا خوب نیست. به هر حال همه این حرکات و اقدامات مغرضانه و هدفمند بوده و در راستای حمایت از فردی است که همه می‌دانند اختلاس کرده، تولید و مدیریت هفت‌تپه را نابوده کرده و به این مجموعه آسیب زده است. برای ما این موضوع غیرطبیعی است که با وجود همه این مسائل باز هم از اسدبیگی حمایت می‌کنند.

*خبرهایی توسط کارگران هفت‌تپه از جمله خود شما مبنی بر پرونده سازی برای خانم فرزانه زیلابی وکیل کارگران هفت‌تپه منتشر شد، ماجرا از چه قرار است و ایشان مورد چه اتهاماتی قرار گرفته‌اند؟
 به وکیل ما اتهامات امنیتی عجیب و غریبی زده‌اند که کاملا مغرضانه است. از روزی که ایشان وکالت ما کارگران هفت‌تپه را بر عهده گرفت تمام مسئولان قضایی خوزستان با این موضوع مشکل داشتند و به نظر می‌رسید برایشان سخت است که کارگران وکیل داشته باشند. این درحالی است که وجود وکیل مستقل بسیار آگاهی‌بخش است چون وکلا می‌توانند کارگران و قشر فرودست را نسبت به حقوق خود و حقوقی که از آنها تضییع شده است آگاه کنند. این موضوع برای برخی مسئولان سخت تمام می‌شد، چرا که بسیاری از پرونده‌سازی‌ها و روندهای قضایی که برعلیه ما پیش می‌بردند غیرقانونی بود. خانم زیلابی هم بسیار آگاهانه، متعهدانه، حرفه‌ای و قانونی کار دفاع از کارگران را انجام می‌دادند. کار به جایی رسید که بسیاری مواقع وقتی کارگران را بازداشت می‌کردند یکی از شروط آن بود که وکیل نداشته باشند و می‌گفتند ما خودمان از شما دفاع می‌کنیم. خیلی مواقع هم مستقیما اشاره می‌کردند که خانم زیلابی را به عنوان وکیل انتخاب نکنید. علت این تذکرات چه بود آیا این تضییع حق استقلال کارگران مبنی بر حق انتخاب وکیل نبود؟
 

همواره کارگران از خانم زیلابی یاد کرده و قدردان کمک‌های او هستند. ما بیش از ۲۰۰ پرونده قضایی داشتیم، اما خانم زیلابی یک ریال بابت حق‌الزحمه خود دریافت نمی‌کرد. او  انسان و وکیلی شریف و متعهد است. نکته آن است که تا زمانی که حکم خلع ید مشخص و اعلام نشده بود هیچ صحبتی از پرونده‌های خانم زیلابی نبود، اما  بعد از اعلام حکم متوجه شدیم که برای او پیام آمده  و اتهاماتی به او نسبت داده شده، سوال ما این است که آیا حضور ایشان در دادگاه و کنار کارگران اجتماع و تبانی علیه نظام است؟ آیا حضور در دادگاه جدیدا تبلیغ علیه نظام است؟ آیا دفاع از کارگران جرم  است؟ هر یک از این اتهامات می‌تواند مجازات‌هایی به دنبال داشته باشد آیا مجازات او صرف دفاعش از ما درست است؟
 

متاسفانه هنوز مشخص نیست که علت انتساب این اتهامات به او چیست به نظر می‌رسد این موضوع هم نوعی  انتقام‌گیری و در ادامه آزار کارگران هفت‌تپه است. همان طور که گفتم گویا تنها اسدبیگی از حکم خلع ید ناراحت نیست و افراد دیگری هم بابت این موضوع ناراحتند. از روزی که خبر اتهام به خانم زیلابی بین کارگران هفت‌تپه منتشر شده است همه یکصدا اعلام کرده‌اند که از وکیلشان دفاع می‌کنند. باید همه آگاه باشند که ما پشت وکیلمان را خالی نمی‌کنیم خانم زیلابی چند سال بدون دریافت کوچکترین هزینه‌ای از کارگران حمایت کردند و بسیار هم موفق بوده‌اند و اینبار نوبت ماست که ادای دین کنیم.

*آیا استاندار جدید که جایگزین شریعتی شد هم همان راه شریعتی را در برخورد با معضلات هفت‌تپه و خواسته‌ها کارگران در پیش گرفته است و یا اینکه تغییراتی در رویکرد استاندار جدید و همچنین در نظارت و حمایت از هفت‌تپه مشاهده کرده‌اید؟
 استاندار قبلی را دولت انتخاب کرده بود و شریعتی به شدت مورد حمایت آقای جهانگیری بود استاندار جدید را هم همین دولت انتخاب کرده است. از طرف دیگر دولت روحانی تمام قد طرفدار خصوصی سازی بود با تمام معضلات ناشی از آن. استاندار قبلی خوزستان به صورت کلی خوزستان را به سمت قهقرا می‌برد، فرد جدید هم قاعدتا در راستای سیاست دولت اقدام می‌کند یعنی  تنها شخص تغییر کرده است اما باز هم همان سخنان قبلی را می‌گوید و سیاست‌های دولت را به عنوان یک مجری پیش می‌برد. مدیران اجرایی اختیاراتی ندارند و در واقع تغییر استاندار هیچ چیز را به نفع ما تغییر نداد.

به عنوان مثال ما حرکتی از سوی قوه قضائیه و دولت برای آغاز بازپس‌گیری و انتقال هفت‌تپه  به دولت مشاهده نکرده‌ایم وهمچنان خود ما کارگران و فعالان کارگری مورد اعتمادمان هستیم که دغدغه‌مند پیگیر اجرای حکم هستیم .نکته بسیار مهم آن است که اسناد مالی و اموال هفت‌تپه از این مجموعه خارج نشوند. اگر این موارد شبانه از مجموعه خارج شود چه کسی پاسخگو خواهد بود. اما متاسفانه نظارتی نیست. ما کارگران می‌توانیم نظارت کنیم اما گفتیم کمی خویشتنداری کنیم تا مثل گذشته نگویند کارگران ایجاد هرج و مرج کرده‌اند. با این حال اگر شرایط به همین شکل باشد و متوجه شویم که اشخاصی در حال خرابکاری در هفت تپه هستند به  ناچار خودمان وارد عمل می‌شویم. این شرکت مال مردم است و اگر آنهایی که باید اراده‌ای نداشته باشند خودمان کارگروهی به عنوان ناظر خواهیم گذاشت تا مراقب اموال باشند چرا که موضوع حراست از اموال بسیار مهم است.
نگرانی ما هنوز تمام نشده است. مهم‌ترین دغدغه ما آن است که هیات مدیره جدید سریع معرفی و مشغول به کار شوند که البته تاکید ما آن است که تمام این موارد زیر نظر کارگران انجام شود. ما هم تشکلمان را رسما تشکیل دهیم به عنوان نمایندگان کارگران برای نظارت بر امور هفت‌تپه چرا که ما کارگران هفت‌تپه به هیچ کس اعتماد نداریم به جز خودمان. کارگران همواره تاکید کرده‌اند که بقای هفت‌تپه برایشان مهم است زیرا این شرکت نسل‌هاست که محل ارتزاق آنها بوده و به همین دلیل ما خود را موظف می‌دانیم آن را آباد کرده و توسعه بدهیم برای فرزندانمان.

خواسته امروز ما این است که این شرکت هر چه سریعتر از اسدبیگی و همدستان او گرفته شود زیرا هر قدر بیشتر در هفت‌تپه بمانند آسیب‌های بیشتری به آن می‌زنند. همچنین می‌خواهیم شورای کارگری را در قالب مجمع نمایندگان تشکیل دهیم تا در کنار تمام اموری که باید در هفت‌تپه انجام شود  بسیاری از سایر مطالباتمان را هم مطرح کرده و پیش ببریم و اقدامات نظارتی لازم را هم در این مجموعه داشته باشیم.
….
*تکلیف کارگرانی که از سوی مالک خصوصی اخراج شده یا تمدید قرارداد نشده‌اند چه می‌شود؟ آنها در حال حاضر در چه شرایطی هستند؟
– همانطور که گفتم تنها حکم خلع ید صادر شده و تاکنون هیچگونه تغییر مدیریتی ایجاد نشده است. این دوره گذار است و برای ما جای سوال است که این دوره چقدر طول خواهد کشید.در آستانه  عید نوروز مالک خصوصی ۸ نفر را اخراج کرد، ما هم ۴ کارگر هستیم که تنها به خاطر اعتراضات اخراج شدیم و هنوز هم برگشت به کار نشده‌ایم همه ما باید به کار برگردیم و تکلیف بسیاری از کارگرانی که اسدبیگی با وعده و وعید به هفت‌تپه می‌آورد باید مشخص شود. برخی به ما می‌گویند که فعالان کارگری از نیروهای فصلی این مجموعه سوءاستفاده می‌کنند. درحالیکه چنین نبود ما صدای این نیروهای فصلی بودیم. ما صدای کارگران بخش‌های غیر نیشکر، مانند بخش دفع آفات بودیم. اسدبیگی این افراد را با وعده استخدام وارد هفت تپه می‌کرد. به آنها قول داده بود که همه شما را استخدام می‌کنم.

بخشی از کارگران بخش غیرنیشکر حدود هزار هکتار زمین را زیر کشت چغندر بردند. صدا و سیما و به ویژه  برنامه ۲۰:۳۰ برنامه تبلیغی پرطمطراقی در این رابطه ساختند که ما توانستیم هزار هکتار را کشت کنیم و کارگرانی را استخدام کردیم و قصد داریم ۵ هزار نفر دیگر را هم استخدام کنیم. ویدئوی این ماجرا و سخنانی که اسدبیگی در این رابطه می‌گوید، موجود است. این ماجرا مربوط به شهریور یا مهر ۹۸ است. ما می‌دانستیم که این حرف‌ها تنها دروغ تبلیغاتی است و او چنین توانی ندارد. ۶ ماه بعد علاوه براینکه حتی یک نفر را استخدام نکرد حدود ۱۳۰ نفر از کارگران غیرنیشکر را بعد از پایان برداشت چغندر اخراج و کشت نیشکر را هم متوقف کرد. او حتی وعده داده بود قصد راه‌اندازی کارخانه قند را دارد که این موضوع هم دروغ بود.

اسدبیگی همه جا اعلام کرده که شکست ما به دلیل داشتن نیرو‌های مازاد است. اگر او نیروی مازاد داشت چرا هر سال ۲ تا ۳ هزار نفر کارگر فصلی را به کار می‌گرفت. چرا در صدا و سیما تبلیغ کردی که ۵ هزار نفر را استخدام خواهی کرد. پس او دروغ می‌گفت. اسدبیگی همه جا وانمود می‌کند که ما فعالان کارگری از کارگران فصلی سوءاستفاده می‌کنیم. در حالیکه خود او آن‌ها را با وعده استخدام به هفت‌تپه می‌آورد آن‌ها کار می‌کردند در حالیکه دستمزد مناسب را نمی‌داد. یکی از همین کارگران توییت زد که از آن‌ها ۱۴ ساعت کار کشیدند، اما حقوق ۸ ساعت را دادند و در نهایت اخراجمان کردند. آیا این برخورد با کارگران بهره‌کشی و برده‌داری، زیرپا گذاشتن اخلاق و له کردن انسانیت نیست؟

ما همین رفتار‌ها را فریاد زدیم و جالب است که همچنان در روستا‌های اطراف می‌رود و تبلیغ می‌کند که قصد استخدام نیرو دارد. بعد در مصاحبه‌ها می‌گوید که به خاطر داشتن نیروی مازاد و عدم توانایی برای تعدیل نیرو دچار مشکل شده است. این درحالی است که اگر اسدبیگی با ازدیاد نیرو مواجه بود باید بهره‌وری کارش بیشتر  از سایر شرکت‌هایی می‌شد که تعداد نیروهایشان بسیار کمتر بود  درحالیکه  در تمام آیتم‌ها هفت‌تپه در مقایسه با سایر شرکت‌های کشت و صنعت پایین‌ترین کارنامه را در این مدت داشته است که نشان دهنده مدیریت ضعیف و فاجعه‌بار بخش خصوصی در این شرکت داشته است.

اسدبیگی ۲ هزار نفر را استخدام و به جای آن بیش از هزار نفر را بازنشسته کرد. آن‌ها نگاهشان این بود که به این ۲ هزار نفر حداقل حقوق را می‌دهند با جای کارگر رسمی که چندین سال کار کرده و شامل طبقه‌بندی مشاغل شده است و حقوق بالایی دارد. ما مبارزه کرده و آگاهی دادیم که این قرارداد‌ها غیرقانونی است و این کارگران باید طبق قانون حقوق گرفته و قراردادی شوند. وقتی موفق شدیم این اقدامات را انجام دهیم اسدبیگی گفت ۲ هزار نیروی مازاد داریم. چرا قبل از اینکه این افراد قرارداد‌های قانونی و مشخص شده و طبق قانون حقوقشان پرداخت شود او از نیروی مازاد حرفی نمی‌زد.  این مسائل قطعا باید حل شود.

*چرا با وجود تمام این دغدغه‌ها و عدم اجرای حکم، کارگران با خوشحالی اعلام می‌کنند که هفت‌‌تپه آزاد شد؟
بعد از آنکه ما گفتیم هفت‌تپه آزاد شد بسیاری ایراد گرفتند که یعنی چی آزاد شد؟ یعنی شما به آزادی رسیدید؟ من همان زمان هم در توییتی این موضوع را تذکر دادم که آزاد شد با مساله آزادی دو موضوع متفاوت هستند. وقتی گفتیم هفت‌تپه آزاد شد یعنی این مجموعه از دست یک جریان فاسد خارج شد. کارگران ۵ سال برای رسیدن به این خواسته مبارزه کردند کاری ندارم که به کار گیری اصطلاح آزاد شدن چقدر از نظر معنا و مفهوم درست است. به کار بردن این جمله به معنای اینکه همه چیز درست شده، نیست بلکه  نشان دهنده شادی کارگران از خلع ید بعد از چند سال مبارزه است. بیش از ۲۰۰، ۳۰۰ پرونده قضایی برای کارگران زندانی و اخراجی تشکیل شد. بی‌پولی کشیدند شرایط بدی را تحمل کردند ناچار شدند برای دریافت هر حقوق خود اعتصاب کنند، امنیت هفت‌تپه  و بسیاری از مسائل زیبایی که در این منطقه وجود داشت اعم از فرهنگی، ورزشی و آموزشی و اخلاقی از بین رفت. نوع مدیریت به گونه‌ای بود که حتی بر محیط زیست هم تاثیری منفی گذاشته بود و در حال تخریب آن بود.

برای گرفتن حکم خلع ید مالک خصوصی ما مصائب زیادی را تحمل کردیم و بعد از پایان دادگاه ۴ ماه مبارزه کردیم تا حکم اعلام شود؛ بنابراین وقتی گفتیم هفت‌تپه آزاد شد برای این بود که شادیمان را از رفتن این گروه نشان دهیم و گرنه رسیدن به آزادی به این سادگی‌ها نیست و این جمله هم به معنای آزادی نیست. ما در اینباره هم بار‌ها توضیح داده‌ایم که به چه علت خواسته ما دولتی شدن هفت‌تپه بود. علت آن بود که ما معتقدیم که دولت خودش این خسارت را زده و خودش هم باید آن را جبران کند، اما زیر نظر کارگران.

ما امیدواریم زودتر هفت تپه ساماندهی و حکم اجرا شود و چرخ  این مجموعه با نظارت کارگران و مهندسان و تکنسین‌ها بار دیگر به حرکت بیفتد و نظم اداری و سیستماتیک برای چرخش این شرکت عظیم حاکم شود. کارگران مطالبات فراوانی دارند مانند داشتن تشکل که امیدواریم به آن برسند. نمی‌دانیم تا کجا قدرت داریم،  اما خواسته ما این است که هفت‌تپه دیگر دست بخش خصوصی نیفتد و مداخله دولت را هم به حداقل ممکن برسانیم و این ثروت عظیم را خودمان با مشارکت جمعی و زیر نظر کارگران اداره و هدایت کنیم. آرزو می‌کنم که شرایطی پیش بیاید که نه تنها کارگران هفت تیه و کارگران ایران که روز‌های سخت کارگران جهان به پایان رسیده و بتوانند شرایط بهتر  برای زندگی  استاندارد و شرافتمندانه را داشته باشند.