آلمانی‌ها چگونه فوتبال دنیا را تسخیر کردند؟

فوتبال آلمان هم اکنون علاوه بر بازیکنان جوان و مستعد، مربیانی جوان و مستعد هم در اختیار دارد که فوتبال اروپا را تسخیر کرده‌اند؛ مسیری که از شکستی بزرگ برای آلمانی‌ها آغاز شد.

به گزارش ایسنا، با قهرمانی چلسی در فصل ۲۰۲۱-۲۰۲۰ لیگ قهرمانان اروپا، سلطه مربیان آلمانی در این رقابت‌ها به سه فصل پیاپی رسید. کلوپ، فلیک و توخل (قهرمان اروپا در سه سال اخیر به ترتیب با لیورپول، بایرن و چلسی) هیچکدام بازیکنان بزرگی نبودند اما مسیر فوتبال آلمان به شکلی پیش رفته که آن‌ها جای بازیکنان مطرح آلمانی را روی نیمکت تیم‌های بزرگ اروپایی بگیرند؛ اتفاقی که به ندرت در کشورهای دیگر اروپایی دیده می‌شود و بازیکنان بزرگ شانس اول را برای رسیدن به نیمکت تیم‌ها دارند.

مسیر فوتبال آلمان اما زمانی تغییر کرد که آن‌ها در رقابت‌های یورو ۲۰۰۰ با شکستی بزرگ در فوتبال ملی روبرو شدند. فدراسیون فوتبال آلمان و تیم‌های بوندسلیگا از آن زمان تصمیم گرفتند که در تمام عرصه‌ها تغییر نسل ایجاد کنند و در نخستین گام تغییری اساسی در نظام فوتبال پایه‌شان ایجاد کردند. آن‌ها در این راه استعدادیابی عظیمی در سراسر آلمان انجام دادند که ثمره‌ی آن قهرمان جام جهانی ۲۰۱۴ شد.

فدراسیون فوتبال آلمان در گامی دیگر تصمیم گرفت که تعداد مربیان حرفه‌ایش را افزایش دهد به طوری که هم‌اکنون تعداد مربیان آلمانی بیش از ۱۰ برابر مربیان انگلیسی است. دلیل این اقدام آلمانی‌ها، هدف آن‌ها برای تغییر فلسفه فوتبالشان بود و برای این کار نیاز به مربیان تمام وقت داشتند.

در حال حاضر بازیکنان بزرگ مانند لوتار ماتئوس، افنبرگ یا باسلر دیگر در کسوت مربی نمی‌توانند فعالیت کنند و در آلمان جا افتاده که دانش زمان بازی‌شان تنها برای کارشناسی در برنامه‌های تلویزیونی به درد می‌خورد و برای مربی‌گری کافی نیست. مسیر فوتبال آلمان تغییر کرده و اگر بازیکنی بخواهد وارد عرصه مربی‌گری شود باید وارد محیط آکادمیک شود و در این محیط با ایده‌های جدید و روز دنیا آشنا شود. این افراد پس از تحصیل وارد عرصه مربی‌گری می‌شوند و در این زمان با تلفیق علم و تجربه‌ای که کسب می‌کنند، روز به روز پیشرفت می‌کنند.

نکته حائز اهمیت مربی‌گری در آلمان، حضور در فوتبال پایه است. مربی‌گری در رده پایه برای آلمانی‌ها به همان اندازه اهمیت دارد که مربی‌گری در تیم نخست باشگاه‌ برای‌شان مهم است. تقریبا تمام مربیان آلمانی مسیر فوتبال پایه تا بزرگسالان را طی کردند؛ از ناگلزمن که هدایت تیم‌های پایه مونیخ ۱۸۶۰ را برعهده داشت تا فارکه که در تیم‌های پایه دورتموند فعالیت می‌کرد.

در مسیر ۲۰ ساله فوتبال آلمان برای تغییر فلسفه اما افرادی مانند رالف رانگنیک حضور داشتند که مربیان موفق آلمانی از حضور این افراد بهره به‌سزایی بردند. رالف رانگنیک در هر باشگاهی که حضور داشته مربیان جوان را زیر پر و بال خود گرفته و پرورششان داده است. برای مثال، توخل در اشتوتگارت و ناگلزمن در لایپزیگ دستیاران رانگنیک بودند. همچنین مارش، سرمربی جدید لایپزیگ، مارکو رز، سرمربی جدید دورتموند و ادی هاتنر، سرمربی جدید گلادباخ همه شاگردان رالف رانگنیک بودند.

برای دانستن نقش مهم رالف رانگنیک باید بدانید که او ابداع کننده “گگن پرسینگ” است که اکنون یورگن کلوپ در لیورپول این سبک را به بلوغ رسانده است. در حال حاضر تمام شاگردان رالف رانگینک از روش ابداعی او به شکل‌های مختلف در تیم‌هایشان استفاده می‌کنند و همین تاکتیک به رمز موفقیت آن‌ها در عرصه مربی‌گری تبدیل شده است.

فوتبال آلمان به عنوان نمونه‌ای خوب به فوتبال سراسر دنیا ثابت کرده که ابتدا باید به بازیکن بزرگ و کوچک در عرصه مربی‌گری به یک چشم نگاه کرد و هر دو باید با گذر از محیط آکادمیک به سطوح بالای مربی‌گری برسند. دوما، فوتبال پایه فقط به معنای پرورش بازیکنان مستعد نیست و باید با تمرکز در این رده، مربیان با استعداد هم کشف کرد و پرورش داد تا آن‌ها همانند بازیکنان به رده‌های بالای عرصه کاری‌شان برسند و بتوانند همانند عملکردی که کلوپ، فلیک، توخل، ناگلزمن و… از خود نشان داده‌اند، درخشان عمل کنند. سوما، هر مسیری نیاز به راهنما دارد و این فرد راهنما در عرصه مربی‌گری باید ایده‌پرداز باشد و در عین حال ویژگی‌های یک معلم را داشته باشد تا بتواند نبوغ شاگردانش را افزایش دهد؛ راهنماهایی که یکی از آن‌ها در فوتبال آلمان رالف رانگنیک است.

اکنون اما با نگاهی به فوتبال ایران، شاهد این هستیم که هیچکدام از این پارامترها وجود ندارد چه برسد که بخواهد رعایت شود. بازیکنان بزرگ به راحتی و بازیکنان متوسط‌تر با یکی، دو سال مربی‌گری در لیگ یک می‌توانند در لیگ برتر مربی‌گری کنند. در فوتبال ایران که فوتبال پایه تقریبا وجود ندارد، صرفا داشتن اسم و رسم برای رسیدن به سطح اول مربی‌گری کافی است و توجه زیادی به دانش افراد و مسیری که در این عرصه طی می‌کنند، نمی‌شود. به همین دلیل هنوز که هنوز است مربیانی که سال‌هاست شکست‌خورده محسوب می‌شوند در بالاترین سطح فوتبال ایران مربی‌گری می‌کنند و این دور باطل همچنان ادامه دارد.

انتهای پیام