یادداشت

اربعین حسینی و زیارت با پای پیاده

مرکزی-کلمه نیوز- به بهانه فرا رسیدن اربعین حسینی و حضور عاشقان اباعبداله (ع) در کربلا معلی، اسماعیل مجللی پژوهشگر تعزیه در استان مرکزی، یادداشتی را نوشته که در ادامه می آید.

زمین کربلا که بیابانی در کنار رود فرات بود، قطعه ای از خاک زمین است که حسین (ع) در آن به شهادت رسید و با خون خود این زمین را متبرک و تبدیل به مکان اسطوره ای نمود و تا ابد یاد حسین زنده خواهد ماند و قاتلان او به لعن خدا گرفتار می شوند.

مکان اسطوره ای کربلا برای همه ما پذیرفتنی است به گونه ای که چنانچه امروز وارد آن شهر شویم شاید دیدن هتلها ، مردم مختلف با پوششهای متنوع، خرید و فروش و داد و ستد و تکنولوژی مدرن برای ما پذیرفتنی نباشد زیرا دیدن این موارد در مکان اسطوره ای پذیرفتنی نیست، زیارت مزار امام حسین(ع)همواره یکی از آرزوهای مسلمانان به ویژه شیعیان بود ،به گونه ای که حتی در تعارفات و محاورات عامیانه نیز مردم برای یکدیگر ،زیارت کربلا و مزار امام شهیدشان را آرزو میکنند، به گواهی تاریخ ،زیارت امام حسین(ع)در بسیاری از ادوار برای مشتاقان ،بسیار سخت و پر خطر بوده است و زائران بسیاری به خاطر این مشقتها، آرزوی زیارت امام حسین (ع) را به گور بردند.

حکام و سلاطینی هم که روی کار آمدند ظلم و ستم آنها کمتر از ظلم یزید و ابن زیاد نبود و هراس آنها از خون امام حسین (ع) منجر به این گردید که بارها مزار شریف این امام معصوم را تخریب نمایند و یا زایران امام را به قتل میرساندند که ظلم متوکل گواه این مدعاست اما شوق زیارت کربلا نه تنها از شیعیان کاسته نشد بلکه روز به روز عطش مردم عاشق برای زیارت امام حسین افزونتر میگردید ،بارزترین نمونه آن در سال ۸۲پس از سقوط بغداد فوج فوج مردم را دیدیم که با پای پیاده خطرات بسیاری را به جان خریدند و به زیارت امام حسین نائل آمدند و پس از آن نیز همزمان با اربعین حسینی ،خیل مشتاقان به صورت پیاده عزم کربلا میشوند ، زیارت پیاده کربلا ،آیین کهنی است که از دیرباز مرسوم بوده و تعدادی از شیعیان با پای پیاده از اقصی نقاط به قصد زیارت حرم امام حسین(ع)به کربلا سفر میکردند.

این مسافرتها که به دلایلی همچون کسب پاداش اخروی و اثبات ارادت به ائمه بزرگوار به انجام میرسید ،توسط افراد بسیاری رخ داده است. در تاریخ اسلام آمده است که تعدادی از امامان پای پیاده قصد زیارت کرده اند و در حکایات عرفانی نیز شاهد پیاده روی برخی افراد به حج و یا کربلا میباشیم و این شیوه زیارت رفتن، نوعی ریاضت به شمار میرفت.

در این سفر که به صورت کاروانهای بزرگ حاجیان انجام می‌شد عده‌ای از گرما و تشنگی و خستگی در راه می‌مردند. با این وصف طی این سفر که چند هزار کیلومتر راه دشوار بود با پای پیاده، مسلماً دشواریهای بیشتری داشته و قوت اراده و ایمان را می‌طلبیده است.

در زندگی ملاصدرا نوشته‌اند که وی هفت سفر ـ پیاده ـ به سفر مکه رفته است و سرانجام در سفر هفتم بر سر راه خود به مکّه و زیارت کعبه در شهر بصره (در خاک عراق) بیمار شد و چشم از جهان فرو بست. شاه عباس صفوی نیز برای زیارت امام رضا(ع)فاصله اصفهان تا توس را با پای پیاده طی نمود و از خالص ترین اموالش این گنبد را به طلا آذین نمود که در سال ۱۰۱۰ هجری قمری آغاز شد و در ۱۰۱۶ به پایان رسید.واین ماجرا به زبان عربی در دورتادور گنبد امام رضا (ع)نوشته شده است.

امام صادق(علیه‎السلام) فرموده است: «من خرج من منزله یرید زیاره قبر الحسین بن علی(علیه‎السلام) ان کان ماشیا کتبت له بکل خطوه حسنه و محا عنه سیئه…»( بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۲۸/ المزار، شیخ مفید، ص۳۰٫)؛ هر کس به قصد زیارت امام حسین(علیه‎السلام)، پیاده از خانه‎اش خارج شود، خداوند در مقابل هر گام، برای او حسنه‎ای می‎نویسد و گناهی از او می‎زداید.

معاویه بن وهب (از اصحاب امام صادق علیه‎السلام) می‎گوید:خدمت آن حضرت رسیدم. در مصلای خود در خانه‎اش نشسته بود و پس از نماز با خداوند راز و نیاز می‎کرد. از جمله (در دعا نسبت به زائران قبر حسین علیه‎السلام می‎گفت:
“خدایا زائران قبر حسین را بیامرز، اینان که در این راه، پول خرج می‎کنند، بدن‎های خود را در این راه در معرض قرار می‎دهند… خدایا رحمت کن بر چهره‎هایی که آفتاب، رنگ آنها را تغییر داده، صورت‎هایی که متوجه قبر ابا عبدالله است، چشم‎هایی که در محبت ما اشک می‎ریزد… خدایا این جان‎ها و بدن‎ها را به تو می‎سپارم، تا کنار حوض کوثر به هم برسیم …این سنت زیارت پیاده، از زمان ائمه بوده و تاکنون نیز ادامه دارد و اجر بیشماری برای آن نقل شده است.

فاضل دربندی می‎نویسد: این پیاده بودن، یا به جهت فقیر بودن زائر است که نشان می‎دهد این زیارت، برخاسته از شوق و محبت است، یا به جهت آنست که زائر، خود را در برابر سلطان اقلیم جوانمردی و خورشید سپهر عصمت و شهادت، کوچک می‎شمارد و در راه او، رنج سفر پیاده را بر خود هموار می‎کند و هر دو ارزشمند است.

اسماعیل مجللی