خودتحقیری پاجوشها در مقابل اسرائیل
گروه سیاسی: داوود حشمتی در نقدی در سایت امتداد نوشت: با سقوط بشار اسد در سوریه، بیش از همه جریان پاجوش های مجلس به جوش و خروش افتادند تا از راهی که در ۱۴ سال گذشته در سوریه طی شد دفاع کنند. این میان محمود نبویان نماینده جریان پاجوش های مجلس و نفر اول تهران در […]
گروه سیاسی: داوود حشمتی در نقدی در سایت امتداد نوشت: با سقوط بشار اسد در سوریه، بیش از همه جریان پاجوش های مجلس به جوش و خروش افتادند تا از راهی که در ۱۴ سال گذشته در سوریه طی شد دفاع کنند. این میان محمود نبویان نماینده جریان پاجوش های مجلس و نفر اول تهران در ویدئویی که در کانال خود منتشر کرد از هزینه ۳۰ میلیارد دلاری ایران در سوریه دفاع کرده است و استدلال بسیار ناموجه خود را مطرح می کند.
۱- نبویان به توئیت یک نماینده سابق مجلس اشاره کرده که عدد ۳۰ میلیارد دلار در مورد سوریه را مطرح کرده و سئوال کرده بود بعد از سقوط بشار اسد تکلیف طلبهای ایران چه خواهد شد؟ اما نبویان اعتقاد دارند که اساسا ایران از سوریه طلبی ندارد. بلکه ایران در سوریه هزینه انجام داده و دلیل این هزینه این بود که جنگ را از مرزها ایران دور کند.
۲- توجیه نبویان این است که اگر ایران این هزینه را نکرده بود، اسرائیل می آمد و شهرهای ایران را مانند غزه ویران می کرد و در آن صورت ممکن بود ایران ۱۰۰ میلیارد دلار خسارت بخورد. ادعای مهمتر آنها این است که اسرائیل اعلام کرد در منطقه یا باید ایران باقی بماند یا اسرائیل. این توجیه البته اشکالات اساسی دارد.
اولا: چرا این دسته از پاجوشها تا این اندازه در مقابل اسرائیل خودشان را باختند و فکر می کنند اسرائیل تا این اندازه توانمند است؟ همینها که تا دیروز مدعی بودند امثال ظریف دچار خودتحقیری است، امروز اسرائیل را برای اینکه دهان هموطن پرسشگر خود را ببندد، تا سر حد توانایی نابودی ایران بالا می برند.
ثانیا: پاسخ اسرائیل به دو عملیات وعده صادق ایران اتفاقا نشان داد اسرائیل بدون حمایت آمریکا حتی قدرت آن را ندارد که ضربه ای کاری به ایران وارد کند، چه برسد به اینکه بتواند شهرهای ایران را نابود کند. لذا مشخص است که آنها قصد دارند «ترس» را به مردم ایران «بفروشند».
۳- فقط امروز نیست که بحث ۳۰ میلیارد دلار بدهی سوریه به ایران مطرح میشود. این موضوع حداقل از سال ۱۴۰۲ و زمان سفر رئیسی به سوریه هم مطرح بود. همان زمان حشمت الله فلاحت پیشه رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی مجلس گفته بود که روسیه طلب خود را از سوریه دریافت کرده، اما ایران طلب های خود را که در حد ۳۰ میلیارد دلار است، دریافت نکرده است.
۴- جریان پاجوشها که امروز این توجیهات را مطرح می کنند و کلا معتقدند ایران طلبی از سوریه ندارد، تا دیروز به بیان حسن عباسی (تئوریسین این جریان) مدعی بودند که ایران هر دلاری که در سوریه هزینه کرده چند برابر آن را در قالب بهره برداری از معادن سوریه دریافت کرده است. حالا این دسته هر چه قبلا گفته بودند را فراموش کرده و به دنبال این هستند که توجیه کنند اصلا نیازی نبوده که در مقابل هزینه ها دریافتی داشته باشیم.
۵- وقتی این نماینده پاجوش مجلس برای توجیه اقتصادی حضور در سوریه وارد فاز تجاری و گفتمان «هزینه فایده» میشود، دقیقا اشتباه اساسی را مرتکب میشود. چراکه سئوال افکارعمومی عمیق تر میشود و از ایشان می پرسند: اگر اینطور است و شما نگران این هستید که شهرهای ایران نابود و هزینه روی دست ایران گذاشته شود، چرا به جای هزینه کردن در کل منطقه، با اسرائیل تفاهم امنیتی نمی کنید که با یکدیگر کار نداشته باشیم و در این صورت نیازی نباشد در شرایط تحریمی که هر دلار برای ایران ارزشمند است آن را اینگونه خرج کنیم؟ اسرائیل هم از این وضعیت ناراضی نخواهد بود. لذا توجیه اقتصادی حضور و هزینه انجام شده در سوریه و لبنان، قطعا بیش از آنکه به این گفتمان کمک کند، دست خالی این جریان را بیشتر نمایان می کند.
۶- واقعیت اما این است که ایران در سال ۸۹ تلاش کرد با حفظ اسد دومینوی سقوط روسای کشورهایی که سالهای طولانی در قدرت بودند را متوقف کند. از این حیث هم موفق شد و اسد را برای ۱۴ سال حفظ و این دومینو را متوقف کرد. اما هنوز هم هیچ کس پاسخ این سئوال را نمیداند که «در ۱۵ ماه گذشته که از وقایع طوفان الاقصی گذشته، بیش از ۴۰ هزار نفر در غزه قتل عام شدند، سوریه که سالها در آن هزینه شد تا بخشی از محور مقاومت باشد، دقیقا کجا بود؟» اسد پس از ۷ اکتبر اتفاقا نشان داد هیچ تمایلی به ایستادن در محور مقاومت ندارد و در روزهای آخر هم حتی تمایل داشت توسط رهبران عرب و روسیه در قدرت باقی بماند نه حمایت ایران.
۱- نبویان به توئیت یک نماینده سابق مجلس اشاره کرده که عدد ۳۰ میلیارد دلار در مورد سوریه را مطرح کرده و سئوال کرده بود بعد از سقوط بشار اسد تکلیف طلبهای ایران چه خواهد شد؟ اما نبویان اعتقاد دارند که اساسا ایران از سوریه طلبی ندارد. بلکه ایران در سوریه هزینه انجام داده و دلیل این هزینه این بود که جنگ را از مرزها ایران دور کند.
۲- توجیه نبویان این است که اگر ایران این هزینه را نکرده بود، اسرائیل می آمد و شهرهای ایران را مانند غزه ویران می کرد و در آن صورت ممکن بود ایران ۱۰۰ میلیارد دلار خسارت بخورد. ادعای مهمتر آنها این است که اسرائیل اعلام کرد در منطقه یا باید ایران باقی بماند یا اسرائیل. این توجیه البته اشکالات اساسی دارد.
اولا: چرا این دسته از پاجوشها تا این اندازه در مقابل اسرائیل خودشان را باختند و فکر می کنند اسرائیل تا این اندازه توانمند است؟ همینها که تا دیروز مدعی بودند امثال ظریف دچار خودتحقیری است، امروز اسرائیل را برای اینکه دهان هموطن پرسشگر خود را ببندد، تا سر حد توانایی نابودی ایران بالا می برند.
ثانیا: پاسخ اسرائیل به دو عملیات وعده صادق ایران اتفاقا نشان داد اسرائیل بدون حمایت آمریکا حتی قدرت آن را ندارد که ضربه ای کاری به ایران وارد کند، چه برسد به اینکه بتواند شهرهای ایران را نابود کند. لذا مشخص است که آنها قصد دارند «ترس» را به مردم ایران «بفروشند».
۳- فقط امروز نیست که بحث ۳۰ میلیارد دلار بدهی سوریه به ایران مطرح میشود. این موضوع حداقل از سال ۱۴۰۲ و زمان سفر رئیسی به سوریه هم مطرح بود. همان زمان حشمت الله فلاحت پیشه رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی مجلس گفته بود که روسیه طلب خود را از سوریه دریافت کرده، اما ایران طلب های خود را که در حد ۳۰ میلیارد دلار است، دریافت نکرده است.
۴- جریان پاجوشها که امروز این توجیهات را مطرح می کنند و کلا معتقدند ایران طلبی از سوریه ندارد، تا دیروز به بیان حسن عباسی (تئوریسین این جریان) مدعی بودند که ایران هر دلاری که در سوریه هزینه کرده چند برابر آن را در قالب بهره برداری از معادن سوریه دریافت کرده است. حالا این دسته هر چه قبلا گفته بودند را فراموش کرده و به دنبال این هستند که توجیه کنند اصلا نیازی نبوده که در مقابل هزینه ها دریافتی داشته باشیم.
۵- وقتی این نماینده پاجوش مجلس برای توجیه اقتصادی حضور در سوریه وارد فاز تجاری و گفتمان «هزینه فایده» میشود، دقیقا اشتباه اساسی را مرتکب میشود. چراکه سئوال افکارعمومی عمیق تر میشود و از ایشان می پرسند: اگر اینطور است و شما نگران این هستید که شهرهای ایران نابود و هزینه روی دست ایران گذاشته شود، چرا به جای هزینه کردن در کل منطقه، با اسرائیل تفاهم امنیتی نمی کنید که با یکدیگر کار نداشته باشیم و در این صورت نیازی نباشد در شرایط تحریمی که هر دلار برای ایران ارزشمند است آن را اینگونه خرج کنیم؟ اسرائیل هم از این وضعیت ناراضی نخواهد بود. لذا توجیه اقتصادی حضور و هزینه انجام شده در سوریه و لبنان، قطعا بیش از آنکه به این گفتمان کمک کند، دست خالی این جریان را بیشتر نمایان می کند.
۶- واقعیت اما این است که ایران در سال ۸۹ تلاش کرد با حفظ اسد دومینوی سقوط روسای کشورهایی که سالهای طولانی در قدرت بودند را متوقف کند. از این حیث هم موفق شد و اسد را برای ۱۴ سال حفظ و این دومینو را متوقف کرد. اما هنوز هم هیچ کس پاسخ این سئوال را نمیداند که «در ۱۵ ماه گذشته که از وقایع طوفان الاقصی گذشته، بیش از ۴۰ هزار نفر در غزه قتل عام شدند، سوریه که سالها در آن هزینه شد تا بخشی از محور مقاومت باشد، دقیقا کجا بود؟» اسد پس از ۷ اکتبر اتفاقا نشان داد هیچ تمایلی به ایستادن در محور مقاومت ندارد و در روزهای آخر هم حتی تمایل داشت توسط رهبران عرب و روسیه در قدرت باقی بماند نه حمایت ایران.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰